💠 شرح حال حضرت زکریا 🔻 اول سوره مریم، حضرت زکریا مناجاتی با خدا دارد، شرح حالی از خود می دهد و درخواستی در قالب دعا طرح می کند: «إِذْ نادى‏ رَبَّهُ نِداءً خَفِيا قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيباً؛ در آن هنگام که پروردگارش را در خلوتگاه عبادت خواند، گفت: پروردگارا! استخوان‌هايم سست شده، و شعله پیری سرم را فرا گرفته و من هرگز در دعای تو ای پروردگار من از اجابت محروم نبوده ام!» 🔸 حضرت زکريا اين مطلب را به عنوان مقدمه طرح کرد تا مطلب بعدی را از خداوند درخواست کند؛ آن مطلب چیست؟ یک دغدغه فرهنگی است! 🔹 مي‌‌گويد: «وَ إِنِّي خِفْتُ الْمَوالِي مِنْ وَرائي‏؛ و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم!...» خدايا برای جانشینی خودم در قومم فردی [شایسته] سراغ ندارم من نگران دين تو هستم؛ کسي که بيايد امور فرهنگي مردم را تکفل کند را نداريم. 🔸 جناب زکريا چه مي‌‌خواست که اين گونه دارد صحبت مي‌‌کند؟ ادامه دارد... ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔺کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌