⚡️با یک داستان:
✅
تفاوت فکر و بی فکری
✅تفاوت نگاه تا نگاه
✅
تفاوت دقت و بیدقتی
نادر شاه در حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت:
پادشاه! فرق من با وزیرت چیست⁉️ چرا من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم، ولی او در ناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد⁉️
نادرشاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند. هردو آمدند و نادر شاه گفت:
در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده، بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده؟
هردو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خود را اعلام نمودند ...
ابتدا باغبان گفت: پادشاها من آن گربه ها را دیدم، سه بچه گربهی زیبا زایمان کرده...🤣
سپس نوبت به وزیر رسید.
وی برگه ای باز کرد و از روی نوشته هایش شروع به خواندن کرد: 📢
پادشاها من به دستور شما به ضلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت، آن گربهی سفید را دیدم، او سه بچه به دنیا آورده که دوتای آنها نر و یکی ماده است؛ نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است. بچه گربهی ماده، خاکستری رنگ است.
حدودا یک ماهه هستند. من بصورت مخفی مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم، آشپز هر روز اضافه غذاها را به مادر گربه ها میدهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه میکنند. همچنین چشم چپ بچه گربه ماده عفونت نموده که ممکن است برایش مشکل ساز شود! 🤔
نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت:
این است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر...⁉️
#بخوان_بیاندیش
🆔
https://eitaa.com/mohsen_dehghani_ir