متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🟥 دلالی که یک ارتش را از درون، زمین‌گیر کرد ‌ ❓آیا می‌توانید تصور کنید یک خرابکاری بزرگ می‌تواند از جایی شروع شود که حتی دیده نمی‌شود؟ نقطه‌ای آن‌قدر معمولی که هیچ‌کس لحظه‌ای به آن شک نمی‌کند؟ ‌ 🔹در میانهٔ جنگ جهانی دوم، کارخانه‌های آلمان بی‌وقفه کار می‌کردند؛ کوره‌ها روشن، خطوط مونتاژ شلوغ و تولید در سطحی بود که هیچ‌کس حتی تصور اختلال در آن را نمی‌کرد. اما علائم خرابی آرام‌آرام پدیدار شد. قطعاتی که باید زیر فشار دوام می‌آوردند، زودتر از حد انتظار آسیب می‌دیدند و مهندسان، دلیل روشنی برای این رفتار غیرعادی پیدا نمی‌کردند. ‌ 🔸بازرسی‌ها پی‌درپی انجام شد، اما نتیجه هر بار مبهم‌تر بود. کارخانه‌ها یکدیگر را مقصر می‌دانستند، بی‌آنکه بفهمند ریشهٔ مشکل در جایی پنهان شده که معمولاً از نگاه‌ها دور می‌ماند؛ جایی که کسی انتظار بروز اختلال در آن را نداشت و هیچ نشانه‌ای از هشدار دیده نمی‌شد. ‌ 🔹تحلیل‌های فنی سرانجام مسیر را روشن کرد: بخشی از فولادی که وارد صنایع نظامی آلمان می‌شد، عمداً کیفیت پایینی داشت. مواد اولیه‌ای که روی کاغذ استاندارد به‌نظر می‌رسیدند، پیش از رسیدن به خط تولید دستکاری شده بودند. ‌ 🔸پیگیری‌ها در نهایت به نامی رسید که کمتر کسی احتمال دخالتش را می‌داد: ژوزف ژوانوویچی؛ دلالی با شبکهٔ گستردهٔ خریدوفروش آهن که با نیت ضربه‌زدن به ماشین جنگی آلمان، فولاد معیوب را وارد زنجیرهٔ تأمین نازی‌ها کرده بود. ‌ 📌این ماجرا فقط یک واقعهٔ تاریخی نیست؛ یادآوری روشنی است که بزرگ‌ترین ضربه‌ها معمولاً از همان نقطه‌های ساده و کم‌اهمیت آغاز می‌شوند؛ جایی که همه بی‌تفاوت از کنارش می‌گذرند: مواد اولیه. ‌ ‌ 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی ‌ @matsa_ir