استاد مرتضی جوادی آملی
انسان با کاربست عقل وحیانی به فرشته‌خویی بار می‌یابد حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی ، رئیس
فرشته‌خویی با کاربست عقل محقق می‌شود اما چرا در این عالم که به دنیا یاد می‌کنیم، حق و باطل و خیر و شر و عدل و ظلم باهم هستند؟ اقتضای عالم طبیعت و اینکه این عالم با ماده همراه است، این است که این عالم حجاب ذاتی دارد که به اقتضای این حجاب، جهل رخ می‌دهد یا احیاناً چون انسان از جایگاه جمادی، نباتی و حیوانی رسته و به عالم انسانی رسیده است. در عالم طبیعت جماد، نبات و حیوان وجود دارد، حیوانیت خصلت‌هایی دارد و جهاتِ نقصی دارد که انسان باید از آنها اجتناب کند. اینکه گفته‌اند انسان بر سر یک چهارراهی اعم از بهیمیت، شیطنت، سبعیت و ملکیت است، یعنی همین. انسان زمانی که عقل را جای خود قرار دهد، ملکیت و فرشته‌خویی در انسان پیدا می‌شود و به تعبیر شاعر: «تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک، برگ توتست که گشتست به تدریج اطلس». آنچه باید از قرآن فهم کنیم این است که قرآن با معرفی این نیرو، شئوناتی را برای آن ذکر کرده است. انسان برای تشخیص حقایق از جهات عدیده باید واکاوی و جست‌وجو کند و نسبت به حقایق کاوش کند که از راه عقل، برای انسان امکان دارد. حس و تجربه گرچه یک قوه قوی برای انسان هستند، اما تشخیص نهایی آنها به وسیله عقل است. عقل باید حقایق را تشخیص دهد. برای اینکه حقایق را آن طور که هستند تشخیص دهد، نیازمند است که هم سطح ظاهری و هم عمق و باطن و ژرفای حقیقت و جلوه‌های ظاهری و سرانجام و نتایج و عاقبتی که برای آنها وجود دارد، مورد بحث قرار دهد تا به درستی به عمق یک شیء برسد. لذا این قوه که به نام قوه عاقله در وجود انسانی از ناحیه حق قرار گرفته، شئون عدیده‌ای دارد که به شناخت برمی‌گردد. گاهی از آن به تفکر یا تفقه و تأمل تعبیر می‌شود. انسان باید بتواند بر اساس برهان، مجهولات خود را به معلومات تبدیل کند. اگر انسان یک سؤالی دارد برای اینکه این جهل را کنار بزند از معلوماتش کمک می‌گیرد تا مطلوب خود را تأمین کند که این کار تفکر است. اقتضای برنامه‌های زندگی این است که انسان از جهل تبعیت نکند. یکی از اموری که در قرآن بدان توصیه شده، تفکر کردن است که ما را از جهل و غفلت بیرون می‌آورد و مجهولات ما را به معلومات تبدیل می‌کند. بنابراین، یکی از جهاتی که از این قوه عاقله و نفس ناطقه امکان‌پذیر است، جریان تفکر است. شأن دیگر این قوه نیز عبارت از تفقه است که به معنای ژرف‌نگری و ژرف‌اندیشی است که باطن حقایق مورد بررسی قرار می‌گیرد. اگر نتوانیم از راه تفکر حقیقت را بشناسیم با جریان تفقه می‌توانیم این کار را انجام دهیم که در قرآن نیز بدین مسئله توجه شده است. سخنرانی استاد مرتضی جوادی آملی موضوع: تفکر و تعقل در قرآن تاریخ: 1400/01/26 @m_vaezjavadi