عصمت‌انبیاءمدرس:استاد جواد‌حیدری عصمت در لغت: حجاب،پرده و مانع استعمال شده است. عصمت در اصطلاح: ملکه‌ای است که فرد بواسطه‌ی آن از ارتکاب گناه و ترک واجب مصون و در امان بوده البته باحفظ قدرت داشتن بر انجام گناه و ترک واجب درست است که زمینه‌ی عصمت را خود فرد مهیا می‌کند اما تمام متکلمین اسلامی این قید را اضافه کرده‌اند⬇️ عصمت لطفی است که بواسطه‌ی آن فرد،صاحب ملکه‌ای می‌شود که واجبات را انجام می‌دهد و محرمات را ترک می‌کند، هر چند قدرت انجام گناه و ترک واجب را دارد اما معرفتی که پیدا می‌کند، سبب می‌گردد که او واجب را ترک‌نکند و همچنین مرتکب معصیت الهی نیز نگردد. شیعه و سنی هر دو معتقدند: عصمت انبیاء دارای مراتب است: 1⃣ عصمت در دریافت وحی 2⃣ عصمت در حفظ وحی 3⃣ عصمت در ابلاغ وحی اما در مراتب دیگر عصمت، عقیده‌ی شيعه و سنی با یکدیگر متفاوت است. فعلا به عقیده‌ی اهل سنت نمی‌پردازیم شیعه معتقدند به عصمت انبیاء در: 1⃣ عمل به شریعت. 2⃣ تشخیص مصالح و مفاسد امور 3⃣ امور عادی 4⃣ منفِّرات 5⃣ درتطبیق شریعت یعنی هیچگاه نبی خدا در تطبیق شریعت دچار خطا نمی‌شود مثلا در مجازات دزد، تعداد رکعات نماز و ... انبیاء دچار خطا نمی‌شدند. ✔️تذکر: عصمت به معنای مصون بودن: هم از خطای عمدی و سهوی،در کودکی و بزرگسالی یعنی انبیاء من البدو الی الختم معصومند. دلائل عقلی بر وجوب عصمت انبیاء فراوان‌اند ما به دو مورد که مرحوم محقق طوسی در تجریدالاعتقاد و علامه‌ی حلی در کشف المراد که شرح تجرید الاعتقاد است اشاره می‌کنیم. 🍃دلیل عقلی اول: مرحوم محقق طوسی(خواجه نصیر الدین طوسی) می‌فرمایند: «واجب است نبی معصوم باشه تا اعتماد کامل به او حاصل شود و با اعتماد حاصل شدن به این پیغمبر غرض و هدف از ارسال رسل محقق می‌شود. علامه‌ی حلی این جریان را توضیح می‌دهند که: انبیاء مبعوث شدند برای هدایت مردم، اگر مردم اعتماد صد درصد به نبی خدا نداشته باشند اصلا از او حرف‌شنوی ندارند لذا اگر اعتماد صد درصدی به نبی حاصل نشود، می‌شود نقض غرض، یعنی پیغمبر را خدا فرستاده برای هدایت ولی این هدایت اتفاق نمی‌افتد و می‌شود نقض غرض، و نقض غرض برای حکیم قبیح است. و این اطمینان کامل و اعتماد صد درصد زمانی ایجاد می‌شود که نبی معصوم باشد. یعنی مردم ولو خطئا ولو سهوا ولو قبل م بعد از بعثت از او خطایی ندیده باشند 🍃دلیل عقلی دوم هدف عمومی از بعثت انبیاء تزکیه‌ی مردم و تربیت مردم است«لیزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه» شکی هم در آن نیست که تأثیر تزکیه و تربیت عملی خیلی بیشتر از تربیت از طریق وعظ و ارشاد است.«کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»اگر از پیغمبری که اسوه و الگوی عملی ماست خطا دیده شود دیگر تربیت در سطح بالا اتفاق نمی‌افتد. مردم می‌گویند اینکه ما را نهی از خطا می‌کند خودش دارد اشتباه می‌کند. لذا ولو خطا، سهوی باشد دیگر آن تربیتی که در انتظار است حاصل نمی‌شود. اگر کسی بگوید پیغمبر اسوه و‌الگوی ما در شریعت است اگر در جاهای دیگر در امور دیگر خطا کند که اشکال ندارد پاسخ می‌دهیم این مطلب را مردم نمی‌توانند تشخیص دهند یعنی مردم نمی‌توانند تفاوت قائل شوند بین شریعت و غیر شریعت، بلکه می‌گوید اینکه فلان جا خطا کرد از کجا معلوم در امور دیگر هم خطا و اشتباه نکند. پس تربیت کامل که غرض و هدف ارسال رسل است در گرو عصمت انبیاء علیهم صلوات الله است. دلائل قرآنی بر عصمت انبیاء واژه‌ی عصمت به معنای عصمت اصطلاحی در قرآن نداریم اما قرآن با روش‌های مختلف عصمت را مطرح فرموده با آیات متعدد می‌توان مسئله‌ی عصمت را مطرح کرد مثل: 1⃣ آیه‌ی تطهیر 2⃣ آیه‌ی اطاعت اولی الامر 📖استدلال قرآنی بر عصمت انبیاء: آیه ۹۰ سوره‌ی مبارکه‌ی انعام پس اینکه تعدادی از انبیاءرا نام می‌برد می‌فرماید: «اولئک الذین هدی الله فبهدهم اقتده» یعنی انبیاء کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده پس شما به هدایت اینها اقتدا کنید در آیه‌ی ۳۷ زمر می‌فرماید: «و‌من یهدی الله فما له من مضل» آیه نکره در سیاق نفی است. هیچگونه ضلالتی در وجود کسی که خدا هدایتش کند وجود ندارد. با قرار دادن این دو گزاره در کنار همدیگر ۱)انبیاء را خدا هدایت کرده است ۲)هر کسی را خدا هدایت کند هیچگونه ضلالتی ندارد. نتیجه اینکه: انبیاء هیچ‌گونه ضلالتی در وجودشان، وجود ندارد. و این یعنی عصمت و می‌دانیم که در لسان قرآن و در فرهنگ قرآن، گناه ضلالت است، شاهد ما نیز آیه‌ی ۶۲ سوره مبارکه‌ی یس است «و لقد اضل» شیطان خیلی از شما را دچار ضلالت(گناه) می‌کند. یکی از مصادیق ضلالت گناه است‌. بنابراین انبیاء کسانی هستند که 1⃣هیچگونه گناه و ضلالتی در وجودشان نیست 2⃣خدا هدایتشان کرده و این یعنی عصمت. بنابراین با روشی که عرض شد به این نتیجه رسیدیم قرآن تصریح به عصمت انبیاء دارد هر چند آیات دیگری نیز برای اثبات عصمت انبیاء وجود دارد @javadheidari110