هدایت شده از محمد جواد عباسی
🔴خون دل از "خوئینی ها" ▪️در این روز ها که از طرفی کشور اسلامی مثل بقیه ی ملل در بحران مبارزه با ویروس منحوس می کوشد و از طرفی دیگر مفسدان اقتصادی در آتش خشم عدلیه خاکستر میشوند به جای امیدوار کردن ملت و یاد آوری آرمان ها و رشادت های شهدا٬ عده ای در کوس نا امیدی و البته انتقام آمال برآورده نشده ی خویش می نوازند. ▪️خوئینی ها که روزگاری خود کُنده ی تنور معاندان نظام اسلامی بوده، حال به عنوان منتقد و دایه ی مهربانتر از مادر، بی شرمانه نامه ی سرگشاده به رهبر انقلاب می نویسد و خود را دلسوز اوضاعی میداند که خود و همفکرانش عامل اصلی آن بوده اند. به راستی او خیال می کند نسل اول انقلاب نسبت به خوش خدمتی های او فراموشکار شده اند؟؟ و یا نسل دوم و سوم انقلاب به تاریخ طولانی خیانت های امثال او نمی نگرند؟؟! به عنوان نمونه برخی از مواضع او را یادآور شده تا در این میان نقش منتقد، دلسوز و مخرّب ساختارهای نظام اسلامی آشکارتر گردد: «قبل از انقلاب اسلامی» - او در مخالفت با مهره های اصلی انقلاب و تخریب شخصیت آنان می گوید: آقای مطهری و آقای مفتح که تدریس در دانشگاه را پذیرفته اند با حکومت سازش کرده و تبدیل به ترمز انقلاب شده اند.(1) - حداد عادل در باره ی گرایش های فکری او میگوید: موسوی خوئینی ها در مسجد جوزستان تهران، خودش جریانی شده بود و سخنرانی هائی با این گرایش(مارکسیسم) می کرد.(2) - حجت الاسلام شجونی تصریح می کند: آقای مطهری معتقد بود که او مارکسیست شده است.(3) - حجت الاسلام ناطق نوری در اینباره می گوید: من بعد ها در دادگاه فرقان از یکی از اینها سوال کردم که شما از کجا به اینجا رسیدید؟ او گفت: ما اول تفسیر پرتوی از قرآن را خواندیم بعد دیدیم یک کسی روشنفکر تر از او تفسیر میگوید و رفتیم به مسجد جوزستان در خیابان نیاوران قدیم. بعد دیدیم یکی انقلابی تر از همه ی اینها آمده و روشنفکر تر از همه ی اینهاست و او اکبر گودرزی است.(4) - حمید رضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه ی اسلامی میگوید: ترور شهید مطهری به دست گودرزی یکی از عناصر گروه فرقان٬ نشان می دهد که موسوی خوئینی ها همیشه در قامت یک عنصر پشت پرده در صدد ایجاد کودتا و یا آشوب در جامعه ی اسلامی ایران بوده است(5) «بعد از انقلاب» - آیت الله سید جعفر شبیری زنجانی میگوید: آقای آل اسحاق برای من نقل کردند که روزی که آقا(آیت الله خامنه ای) انتخاب شدند، آقای خوئینی ها که از جلسه بیرون آمدند گفتند: بهترین شخص بود که انتخاب شد و بهتر از ایشان کسی را نداریم، فقط نگران این هستم که مملکت به آمریکا گرایش پیدا کند.(6) - او در بهمن ماه 87 اینگونه میگوید: ما باید بیائیم و توان بگذاریم به هر قیمتی رهبری را از تخت پائین بکشیم. او باید بفهمد که این مملکت آن طور نیست که ایشان هرجور بخواهد به هرسمت بکشد. خاتمی و یارانش اکنون کلی تجربه دارند.(7) - به روایت نشریه ی رمز عبور شماره ی سوم موسوی خوئینی ها در دیدار علی محمد حاضری مورخ۸۸/۳/۲۶ می گوید: من به دوستان گفتم در شورای نگهبان اگر میخواهند مطلبی در مورد انتخابات شروع کنند ابتدا از آقای خامنه ای شروع کنند و بگویند تخلفات از ایشان شروع شده است. ایشان میداند اگر یک قدم عقب برود(ابطال انتخابات) باید تا آخرش عقب برود. - محمد حسین صفار هرندی اظهار داشت: موسوی خوئینی ها در یکی از کلاسهای درسش در یکی از واحد های دانشگاه آزاد عنوان میکند که:اصلا ولایت مطلقه ی فقیه اساسا مسئله ی قابل قبولی نیست و نمیشود آن را پذیرفت... .من زمان امام(ره) هم ولایت مطلقه را قبول نداشتم اما از آنجائی که امام جاذبه ی فوق العاده ای داشت و ما نیز از شاگردان ایشان بودیم رویمان نمی شد که جلوی امام مخالفت کنیم اما حالا که این شرایط نیست من می گویم که از ابتدا هم این مسئله را قبول نداشتم(8) - او درمورد رابطه با آمریکا که شائبه اش را در رهبری انقلاب می دید می گوید: در یک نگاه منطقی و تحلیلی موضوع رابطه با آمریکا به عنوان یک معضل به حساب نمی آید، این مسئله توسط برخی از افراد به یک مسئله ی بزرگ تبدیل شده است. ما زمانی انقلاب کردیم و آمریکا با انقلاب ما مخالفت کرد و ما نیز متقابلا پاسخ آن را دادیم اما نباید با آمریکا در یک وضعیت ثابت ماند.(9) اینها همه، گوشه ای از مواضع و نظرات دلسوز این ایام کشور در مورد انقلاب اسلامی و ساختار های آن بود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.