🔶 داستان فتح نُصَیبین به دست شاپور دوم (شاهنشاه زرتشتی سلسلهٔ ساسانیان) به روایت شاهنامه ▪️ حکیم ابوالقاسم فردوسی در بخش تاریخی شاهنامه روایت می‌کند: در قرن ۴ میلادی، شاپور دوم شاهنشاه ساسانی به روم تاخت، بسیاری را کُشت، دست‌ها و پاها بُرید و غنایم بسیار به دست آورد: از آن لشكر روم چندان بكُشت كه يک دشت سر بود، بى‏‌پاى‌ و پُشت به هامون سپاه و چليپا نماند به دژها صليب و سَكوبا نماند پس بزرگان روم برای عذر خواستن نزد شاپور رفتند. شاپور، باج و خراجی سنگین بر اهل روم معیّن کرد و طبق یک معاهده، شهر نُصَیبین (Nusaybin) را از روم گرفت. 🔻 نُصَیبین (یا نَصیبَین) که رومیان آن را Nisibis می‌نامیدند، شهری در شمال بین النهرین بود که اکنون در جنوب ترکیه قرار دارد. این شهر، یکی از مراکز مهم مسیحیت در شرق بود. این شهر، سالیانی دراز، موضوع مناقشه و درگیری شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری روم بود. به هر روی حکومت روم، طبق معاهده، نُصَیبین را به ایران واگذار کرد. اما هنگامی که مردم شهر از داستان آگاه شدند، سپاه ایران را به نُصَیبین راه ندادند. مردم گفتند: شاپور دین مسیحا ندارد و ما نیز دین زرتشت را نمی‌خواهیم: كه دين مسيحا ندارد درست همه كيش زردشت و زند است و اُست چو آيد ز ما بر نگيرد سخن نخواهيم اُستا و دين كهن‏ شاپور فرمان جنگ داد. پس لشکریان ایران، بسیار اهل نُصَیبین را کشتند و بسیاری را اسیر کردند. مردم نیز ناگزیر، چیرگی و سروریِ ساسانیان را پذیرفتند. پس از آن، شاپور با لشکریانش به سوی ایران بازگشتند. آیا می‌خواهید اسناد نوشتار را ببینید؟ بنگرید ▪️ جریان باستان‌گرا و نو زرتشتی، خود را مُبَرّا از خشونت خوانده؛ مکتب رسولان الهی را متهم می‌کند.‌ حال آنکه پیامبران و پیشوایان حق، اگر جایی دست به شمشیر بردند، از سر ناچاری بود. مانند جراح خیرخواه که تیغ به دست می‌گیرد، خون می‌ریزد اما این خشونت، برای درمان است. محبت است. @ir_bastan