#امام_صادق_ع_مدح_و_شهادت
پیرمردی که حضرت جبریل
زائر غربت نگاهش بود
کوچهها را همین که طی میکرد
صد فرشته کنار راهش بود
با ارادت تمامی ارکان
پیش پایش خشوع میکردند
بر قد و قامت کهن سالی
آسمانها رکوع میکردند
نَفَس قدسی پُر اعجازش
مایهی اعتبار عیسا بود
جانمازِ فرشته بارانش
افتخار تبار عیسا بود
حرفهایش برادر قرآن
سخنش بوی إنّما میداد
از همان مال فاطمیِ خودش
خرجی راه کربلا میداد
در و دیوار خانهی آقا
وقف مرثیههای عاشوراست
بخدا خانه نیست این خانه
این حسینیهی بنی الزهراست
این حسینیهایست که مردم
از حضورش ستاره میگیرند
هر شب جمعه بین این خانه
روضهی شیر خواره میگیرند
از سر بی کسی و بی یاری
در و دیوار خانه یارش شد
بهر غمهای مادرش آنقدر
گریه کرد عاقبت دچارش شد
آی مردم! دویدن آقا
از نفسهای خستهاش پیداست
آی مردم! شکستگی دلش
از صدای شکستهاش پیداست
گریه کردی و زیر لب گفتی
این تو و ریسمان و این سر من
آه! پیراهنم شده خاکی
آه! افتاده است پیکر من
✍
#علی_اکبر_لطیفیان
📝
#اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e