27.17M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
غزلی تقدیم به امام رضا علیه السلام تا که نوشیدم شراب ناب سقاخانه را باز هم پر کردم از سرمستی‌ام پیمانه را تا زیارتنامه خواندم چشم‌هایم سو گرفت سربه راه عشق بردم سجده‌ی مستانه را عطر خاک مرقدت ای آفتاب باشکوه برده از یادم مسیر خانه و کاشانه را در حریم تو که پروایی ندارد عاشقی شمع باور می‌کند دلتنگی پروانه را خادمان تو به هر مهمان خوش‌آمد گفته‌اند آشنا می‌سازد این دیدار هر بیگانه را سر به دامان ضریحت می‌گذارد زائرت اشک بر هم می‌زند آنجا تراز شانه را چون کبوترها به خوان عشق عادت کرده‌ایم از کسی جز تو نمی‌خواهیم آب و دانه را می‌گرفت ای کاش چشمت جای آن آهو مرا در خیالم زیستم یک عمر این افسانه را کنج صحن انقلاب تو دگرگون می‌شوم با تو می‌سازم دوباره این دل ویرانه را می‌نشینم با کبوترهات صحبت می‌کنم شک ندارم دوست داری شاعر دیوانه را ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom