. بی‌قرارتر از تو تو داغ دیده‌ای و من به این شکنجه دچارم که تاب درد نداری، که یخ زده است بهارم... چگونه آب بنوشم که کربلا شده غزه تو تشنه‌ای و برایت بگو چگونه نبارم؟ تو تا میانۀ آوار سرد، گرم عزایی به روی بالش نرمم چگونه سر بگذارم!؟ هزار مرتبه لعنت به واژه‌های زبونی که وقت از تو سرودن نیامدند به کارم اگرچه فاصله بین من و تو بست نشسته به هر طرف که بچرخم نشسته‌ای تو کنارم چرا نمی‌پرم از خواب شوم بی‌کسیِ تو؟ از این سیاهی مطلق کجاست راه فرارم؟ چه بر می‌آید از این زن که بی‌قرارتر از توست؟ جز این‌که مرثیه‌های دل تو را بشمارم؟ چه بر می‌آید از این زن به جز دعا و توسل؟ مرا ببخش که چیزی به غیر شعر ندارم... ✍🏻 ~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~ @goharshadqom