🔰 روایت مرحوم مریم کاظم زاده (همسر شهید اصغر وصالی) درباره اولین روزهای آزادسازی خرمشهر و دیدارش با مادر شهیده شهناز حاجی شاه 🔹️ بهمن ماه ٦١ براى گرفتن عكس به خرمشهر رفتم. بعد از آزاد سازى و پاكسازى نسبي شهر مى شد به صورت محدودى وارد خرمشهر شد. در همان ايام توفيقي برايم شد تا همراه خانواده شهداى اهل خرمشهر همراه شوم. 🔺شب ها در کنار مادران و خواهران شهدا، پاى صحبت هايشان نشستم. 🔺پيوندشان، خون پسران و برادرانشان بود. بعضى هايشان براى حفظ خرمشهر جنگيده بودند و بعضى ديگر براى آزاديش. 🔺يكى از مادرها خانم حاجى شاه بود. سه فرزندش در خرمشهر شهيد شده بودند. آن سال آمده بود، تا هم خانه اش را ببيند و هم به زيارت قبر شهنازش و دو پسرش برود. 🔺برايم از دخترش تعريف كرد. شهنازش دروس حوزوي مي خواند و در كلاس هاي نهضت سواد آموزي معلم بود. او هشتم مهر ٥٩، به همراه دوستش براي سنگرها غذا مي بردند كه هر دو با گلوله دشمن شهيد مي شوند. 🔺برايم گفت كه چطور خودش، دخترش را كفن و دفن كرده. بعد از شهناز، به فاصله يك ماه، محمدحسينش را از دست مى دهد. 🔺محمدحسين سه سال از شهناز بزرگتر بود. تا روز آخرى كه خرمشهر سقوط كرد، ماند و جنگيد. جسد محمدحسين را پيدا نكردند. و پسر بزرگش ناصر كه بعد از آزادي خرمشهر در منطقه شهيد شد. 🔺آن شب، مادرها شاعر شده بودند و لالايي هاي في البداهه براي پسرانشان مي خواندند و من با اجازه شان آنها را ضبط می کردم. 🔹کانال اخبار عفاف و حجاب کشور eitaa.com/goharshad1_ir