🔰
نگذاشت دست نامحرم بهش بخوره.
🔹موکب داشت همان اوایل مسیر.
🔹یقه اش باز بود و داش مشتی حرف می زد. گفتم آقا برای چی روز بعد از حادثه هم آمده اید؟
ناراحت شد و با عصبانیت گفت: بیا آبجی، بیا اینجا.
🔹رد خونی از محل انفجار را دنبال کرد تا کنار جوب. گفت:یه خانم ترکش خورد، چادرشو محکم گرفت و خودشو کشوند تا اینجا.
🔺رفتم سمتش کمکش کنم ولی با بی رمقی گفت نه نه نمیخواد. بعد پاشد بره که افتاد توی جوب.
🔺باز رفتم کمک که گفت نه نه نمیخواد. و به سختی از جوب خودشو کشید بیرون و تا پشت موکب ما کشون کشون رفت.
🔺دلم طاقت نیاورد دویدم پشت سرش و دیدم همونجا شهید شده...
🔺امروز اومدم این خاطره رو واسه همه تعریف کنم و بگم اون خانم حتی برای کمک هم نذاشت دست یه نامحرم بهش بخوره.
📝 زهرا السادات اسدی
🔸کانال اخبار عفاف و حجاب کشور
https://eitaa.com/goharshad1_ir