💠 💠 💢بخش 8️⃣3️⃣ 🌐 مبانی ملاصدرا در استفاده از روش اشراقی 1️⃣ توافق و عدم مخالفت عقل و شهود 🔺 عقل و شهود هر دو می توانند به واقع دست یابند. برهان حقیقی، هیچ گاه با شهود کشفی مخالفت ندارد؛ زیرا هر دو رساننده به واقع اند؛ هر دو حجیت دارند و ضرورت به ارمغان می آورند. 🔺 از دید ملاصدرا، هم شهود و هم برهان حجیت ذاتی دارند. 2️⃣ قوت شهود و قصور عقل در شناخت حقایق بسیار غامض 🔺 عقل عادی دربارۀ امور بسیار غامض نقصان دارد و برای فهم آنها نیازمند یاری شهود است. عقلْ خود می فهمد که پاره ای از امور برایش وضوح کافی ندارند. و نیز می داند که شهودْ قوی تر است. بنابراین عقل خود بدین نکته اذعان می کند که باید از شهود مدد گیرد. 🔘 تلقی ویژه صدرا از شهود 🔺 عقل به وجود راه می یابد، اما از راه آثار، و متن وجود به دست عقل نمی افتد. معرفت عقلی به وجود، معرفت از راه آثار است، و از همین رو، معرفتی ضعیف است؛ اما شهود، راه مستقیم به شناخت متن وجود است و خود وجود از این طریق شناخته می شود. از نگاه ملاصدرا تنها راه رسیدن به متن وجود و خود اشیا، شهود و علم حضوری است که در آن، میان عالم و معلوم ارتباط وجودی برقرار می شود. 🔺 اگر شهود در کار باشد، عقلِ ضغیف قوی می شود و از نقصان به کمال می رسد. وقتی عقل کامل تر شد، می تواند فعالیت فلسفی انجام دهد. 🔺 تجرد یافتن و تلطیف سرّ از آن رو لازم است که علوم الهی شبیه عقول مجردند. بنابراین برای درک آنها مناسبت لازم است. مناسبت عقل با این حقایق و علوم، به برکت شهود قلبی تأمین می شود. 3️⃣ قوام یافتن فلسفه با روش عقل 🔺 کار فلسفی نیازمند و متقوم به روش فلسفی است. حکیمِ اصطلاحی آن است که از حیث طریق خاص نیز به دنبال کشف حقایق باشد. 🔺 قوام فلسفه تنها به این نیست که واقع آن گونه که هست، به دست آید، بلکه باید این واقع به شیوۀ عقلی و همراه با پاسداشت قوانین و ضوابط عقل به دست آید. 🔺 نتیجۀ سه مبنای پیش گفته این است که در فلسفه باید از شهود استفاده کرد، اما به نحو فلسفی. عقل از شهود تصویر صحیح می گیرد؛ حد وسط برهان استخراج می کند؛ و با آن به نحو سلبی یا اثباتی هدایت می شود. 🔺 معنای کاربست روش اشراقی، دست کشیدن از روش فلسفی نیست، بل به معنای بهره گیری از شهود برای ارتقای عقل است. عقل برای اینکه در فلسفه ورزی قوت بیشتری یابد و در حوزه های عمیق تری بتواند وارد شود، باید منوّر گردد. با کاربست روش اشراقی، با کار فلسفی خالص روبه روییم و محصول آن، فلسفه ای است همگانی و قابل عرضه به دیگران. 🔺 آنچه ملاصدرا از شهودات خود در لابه لای آثارش گزارش کرده، پشت صحنه های کار اوست، و از آن جهت که گزارش شهوداتش است، جزو فلسفه اش نیست. فلسفۀ او همان بررسی ها و برهان های عقلی است. 🔺 حاصل کار ملاصدرا این شده است که پس از او، حتی کسانی که شهود ندارند، می توانند حقایق پیچیده و دشواری را که ملاصدرا توضیح داده و بر آنها برهان اقامه کرده است، بفهمند. ملاصدرا حقایقی را کشف کرده و باب هایی را گشوده است؛ سپس ره آورد شهود خود را برای دیگران به ارمغان آورده است. 📚 منبع: کتاب تأملاتی در فلسفه‌ی فلسفه‌ی اسلامی ص 247_259 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac