از قیام حسینی تا قیام خمینی (آزادی مهم‌ترین عامل قیام امام حسین علیه‌السلام) سخنران: حجت‌الاسلام و المسلمین فخریان دوشنبه ۲ مردادماه ۱۴۰۲ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🔰 حتماً، قطعاً، بلاشک، می‌بخشم گناهکاری را که اعمال فردیش رو درست انجام نمیده، نماز نمی‌خونه یکی درمیون، روزه نمی‌گیره یکی در میون، از این دیگه راحت‌تر، ماه رمضون روزه نگرفته، میگه می‌بخشمش. چرا؟ میگه این رفته دنبال کسی که آزادی‌های اجتماعی‌شو تأمین می‌کنه. میگه خب بکنه. میگه آخه این در پرتو لذتی که در آزادی‌های اجتماعی می‌بره کم کم به دنبال تأمین آزادی‌های فردی خودشم می‌ره. دیدی چقدر قشنگ مستحق بخشش من شد؟ حالا فهمیدی برخلاف اون اولیه که وقتی طعم لذت آزادی اجتماعی رو نچشیده، همون آزادی‌های فردی‌اش هم آروم آروم رها میشه. ✅ در عبارت ظَالِمَةً مُسِيئَةً، ظَالِمَةً یعنی طرف داره تو خیابون یا جاهای دیگه زور میگه، نادونی می‌کنه، اما امام رو قبول داره، دنبال امام راه افتاده، مثل زهیر، چون ولایت ولی حق رو برای رسیدن به آزادی اجتماعی پذیرفت، خداوند متعال از تمام نافرمانی‌های شخصی و فردی او چشم‌پوشی کرد. خب خدایا چرا چشم پوشی می‌کنی؟ میگه آخه تو نمی‌فهمی این با این آزادی اجتماعی به کجاها می‌رسد. اصلاً گناهاش دیگه به چشم نمیاد. 💢 حالا از این زاویه امام حسین(علیه‌السلام) رو معرفی کنید. امام حسین نگهبان آزادی اجتماعی است. دیشب گفتم وقتی مردم کوفه نامه نوشتند به امام حسین که یزید تمام آزادی‌های اجتماعی ما رو سلب کرده، امام گفت یالا پاشید بریم به کمک مردم، مردم از ما کمک می‌خوان. امام حسین وقتی که می‌خواست بره کوفه، می‌دونست اینا نامردن، می‌دونست کشته می‌شه، می‌دونست اسیر میشه. خب پس چرا رفت؟ اونا که الکی امام حسین رو برای آزادی می‌خواستن؟! امام وظیفه‌اش اینه حتی اگه تو الکی بخوایش، بیاد. میگه مردم منو خواستن، نمیگه الکی خواستن. نمیگه برای چی و چه‌جوری. (میگه خواستن، تمام) به همین خاطر اونای دیگه نمی‌فهمیدن. عبدالله‌بن‌جعفر نمی‌فهمید. محمد‌بن‌حنفیه نمی‌فهمید. می‌گفت تو که می‌دونی می‌کشنت، خب چرا میری؟ گفت چون الکی منو خواستن. (بعد من عرض کردم امام زمان الان نیست، یعنی ما حتی الکی هم امام رو نمی‌خوایم. وگرنه می‌آمد) ✅ الکی گفتن ما می‌خوایم آزاد باشیم. امام حسین(علیه‌السلام) فرمود زینب جان! باروبنه رو جمع کن بریم. کجا حسین جان؟ می‌خوایم بریم مردم عالم رو از شر یزیدیان آزاد کنیم، خب بابا اینا دروغ میگن! میگه دروغشم قشنگه. تو نمی‌دونی آزادی چه طعمی داره! حتی ادای آزادی رو هم دربیارن قشنگه. حتی ادای آزادی‌خواهی رو هم دربیارن قشنگه. اصلاً منِ حسین فدای ادای آزادی خواهی تو. خوبه؟ حسین! یه چیزی یواشکی بگم؟ همونایی که دعوتت کردن می‌کشنت! میگه من میام که فردا هیچ بهانه‌ای برای اسارتشون نداشته باشن. اگه خدا با لگد زد توی دهنشون، نگن خب چرا می‌زنی؟ خدا بگه با اینکه حسین بخاطر دعوت الکی شما اومد، باز شما خواستید اسیر بمونید!!! الان دیگه لگد بزنید تو دهنشون. می‌بینید چه‌جوری خدا حجت رو از تو می‌گیره؟ چه‌جوری تو رو می‌بره کنج رینگ، دیگه نمی‌تونی حرف بزنی؟ اینکه به امام میگن حجت یعنی این. یعنی الکی هم بهانه رو از تو می‌گیره. ✅ بعد اولین چیزی که امام حسین و دین به شما میده میدونی چیه؟ توروخدا اینو دقت کنین. اولین آزادی، آزادی فکر و انتخاب و بیان است. میگه شما روی حرف‌های خدا فکر کردی؟ مثلاً میگی نه، میگه پس غلط کردی کارهایی که خدا میگه رو انجام میدی! اصلاً خود خدا هم میگه برا چی بدون فکر کارهایی که من گفتم رو انجام دادی! رفقا خدا عاشق کفریه که از روی فکر باشه و متنفر از عبادتیه که از روی بی‌فکری باشه. میگه اگه تو واقعاً از روی فکر به این نتیجه رسیدی که باید کافر باشی! اشکالی نداره، برو راحت باش. خب آقا ممکنه اشتباه کرده باشه. خب همین اشتباهش هم چون از رو فکر هست قشنگه، بره بپرسه، هر موقع به حقیقت رسید، برسه. خدایا شما ایشونو نمی‌بری جهنم؟ نه، چون فکر کرده؟ همینقدر که به خودش اجازه آزادی در فکر داده، برای من مهمه. من برای آزادی بنده خودم اینقدر ارزش قائلم که کفرشو به اندازه ایمان تقلیدی می‌خرم. اوج کرامت انسان در دین را می‌فهمی؟ خدایا من چون از روی فکر واقعی به کفر رسیدم به من آزادی بیان هم می‌دی؟ آره برو جار بزن که کافر شدی. خدایا اگه بگم تو نمی‌ترسی بقیه کافر بشن؟ میگه نه. من خدا می‌دونی از چی می‌ترسم؟ از اینکه تو فکر نکنی. من از این می‌ترسم. من از اینکه تو اهل فکر نباشی می‌ترسم. اما از اینکه رفتارهات بر طبق میل من نباشه ولی از روی فکر باشه نمی‌ترسم. اینارو شهید مطهری میگه. حاج آقا خب اینطوری که مردم ممکنه بگن ما هم دلمون می‌خواد اینطوری باشیم؟ نه نه نه، همۀ حرف در مورد ارزش فکر بود نه آنچه دل می‌خواد. الان بحث‌مون آزادی فکر است، نه آزادی میل. محرم‌الحرام۱۴۴۵ @fakhrian_ir