ماجرای بیماری پدر حضرت آيت‌الله بهجت در سن نوجوانی و دلیل انتخاب نام «محمدتقی» برای ایشان کربلایی محمود بهجت پدر گرامی حضرت آیت‌الله بهجت در سن حدود هفده سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می‌افتد به گونه‌ای که امید زنده ماندن او از بین می‌رود. در آن حال ناگهان صدایی می‌شنود که می‌گوید:«با ایشان کاری نداشته باشید؛ زیرا ایشان پدر محمد تقی است.» تا این که با آن حالت خوابش می‌برد و مادرش که در بالین او نشسته بود گمان می‌کند وی از دنیا رفته؛ اما بعد از مدتی پدر آقای بهجت از خواب بیدار می‌شود و حالش رو به بهبودی می‌رود و کاملاً شفا می‌یابد. کربلایی محمود بهجت پدر گرامی حضرت آیت‌الله بهجت در سن حدود هفده سالگی بر اثر بیماری وبا در بستر بیماری می‌افتد به گونه‌ای که امید زنده ماندن او از بین می‌رود. در آن حال ناگهان صدایی می‌شنود که می‌گوید:«با ایشان کاری نداشته باشید؛ زیرا ایشان پدر محمد تقی است.» چند سال پس از این ماجرا تصمیم به ازدواج می‌گیرد و سخنی را که در حال بیماری به او گفته شده بود کاملاً از یاد می‌برد. بعد از ازدواج نام اولین فرزند خود را به نام پدرش مهدی می‌گذارد، فرزند دومی دختر بوده، وقتی فرزند سوم را خدا به او عطا می‌کند، اسمش را«محمد حسین» می‌گذارد، و هنگامی که خداوند چهارمین فرزند را به او عنایت می‌کند به یاد آن سخن که در دوران بیماری اش شنیده بود می‌افتد، و وی را«محمد تقی» نام می‌نهد؛ ولی وی در کودکی در حوض آب می‌افتد و از دنیا می‌رود، تا این که سرانجام پنجمین فرزند را دوباره« محمد تقی» نام می‌گذارد، و بدین سان نام آیت الله بهجت مشخص می‌شود. کربلایی محمود بهجت، پدر آیت الله بهجت از مردان مورد اعتماد شهر فومن بود و اهل ادب و از ذوق سرشاری برخوردار بوده و مشتاقانه در مراثی اهل بیت(ع) به ویژه حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) شعر می‌سرود، مرثیه‌های جانگدازی که اکنون پس از نیم قرن هنوز زبانزد مداحان آن سامان است. یکی از مرثیه‌های معروف ایشان این تک بیت است: امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع 📚 @DasTanaK_ir | داناب