دشت جنون
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #یکصد_ماه_اسارت #قسمت_پنجم تا می‌خواستم با فضای اردوگاه عنبر آشنا شوم و
🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 از همه سنین و قشر‌ها و با فرهنگ‌های مختلف در اردوگاه حضور داشتند. فرمانده، سرباز، معلم، کارگر، چوپان، دانشجو، نانوا، روحانی و... همه کنار هم در اسارت بودیم. یکنواختی انسان را از بین می‌برد و خسته می‌کند و عراقی‌ها می‌خواستند ما به این سمت برویم و تبدیل به آدم‌هایی افسرده و بیمار شویم. هر کس هر اطلاعاتی داشت باید بروز می‌داد و این بروز دادن اطلاعات تنوع ایجاد می‌کرد. تنوع گفتاری و رفتاری باعث نشاط بین آزادگان می‌شد. همین تنوع سبب شد تا کلاس‌های آموزشی و ورزشی شکل بگیرد. ابتکارات، معنویت و خلاقیت آزادگان در اسارت سبب شد تا روح انسان نجات پیدا کند. همه به این نکته رسیدند و در این میان حضور و تجربه حاج آقا ابوترابی هم خیلی به کمکمان آمد. تنها ایشان بود که تجربه زندان در زمان شاه را داشت و همین تجربیات هم خیلی برایمان کارساز بود. یکی از چیز‌های بسیار مهمی که ایشان راه انداخت این بود که همه باید مسرور باشند. راوی : http://eitaa.com/joinchat/338034692Cf72642577b 🌹🇮🇷🥀🕊🥀🇮🇷🌹