🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#خاطرات_دفاع_مقدس
ناگفتههای یکی از غواصان عملیات کربلای۴
#محمدعلی_اسفنانی
#قسمت_یازدهم
پشت سر ما (سمت عراق) یک خاکریز در ۱۰۰ متری یا کمتر ما بود که آنجا هم جمعیت عظیمی از عراقیها موضع گرفته بودند. ما هم لب آب نشسته بودیم و نیمچه خاکریزی جلوی آنجا بود و پشت آن خاکریز قرار گرفتیم. روبروی ما یک دریا آب، پشت سر ما، سمت راست، و سمت چپ عراقیها بودند و آنها مطمئن بودند که ما هیچ کداممان هیچ فشنگی نداریم! بعضیها اسلحه داشتند اما تمام فشنگهایش را شلیک کرده بودند. بعضیها هم هیچ اسلحهای نداشتند چون از کار افتاده بود و رها کرده بودند. یک جمعیتی حدود ۵۰ نفر کنار هم جمع شده بودیم و سر اینکه بمانیم و اسیر بشویم یا برویم بحث شد؛ عدهای گفتند راهی نداریم و لاجرم باید اسیر شویم، و یک عده هم از جمله خود من به شدت با ماندن مخالف بودند. من گفتم تحت هیچ شرایطی حاضر نیستم بمانم و اسیر شوم. چون آنهایی که آنجا بودند همه غواص نبودند یک تعدادی غواص بودند و تعدادی هم افرادی بودند که قایقهایی که توانسته بودند از آن مسیر عبور کنند آنها را به اینجا آورده بود و بچههای عملیاتهای خاکی بودند.
#یاد_باد
#آن_روزگاران
#یاد_باد
🥀
@dashtejonoon1🌴🌹