قصهفلسطین ۱:
(بالای ۶سال)
*قسمت اول*
🌊 *آغازِ بنیاسرائیل* 🌊
یکی بود یکی نبود.
یک سرزمینی بود به اسم مصر که یک پادشاه ظالم داشت به اسم فرعون. فرعون یک عده از مردم این سرزمین که نوهها و برادرزادههای حضرت یوسف بودند و به خدا ایمان داشتند رو به بردگی کشیده بود، که برای آدمهای کافر و پولدار اون سرزمین که بتپرست بودند و طرفدار فرعون بودند، بردگی کنند. این بردههای مومن خیلی زندگی سختی داشتند، خیلی بهشون ظلم میشد. مردها مجبور بودند برای ساختن قصرها و معبدها و آرامگاههای باشکوه فرعون سنگهای خیلی بزرگ رو از مسیرهای دور جابجا کنند. تو این مسیر از سختی کار خیلی هاشون میمردند.
از قبل، حضرت یوسف بهشون وعده داده بود که بعد از من شما خیلی سختی میکشید، منتظر باشید که خداوند یک منجی برای شما میفرسته به اسم «موسی». اون منجی میاد و شما رو از دست ظلم نجات میده.
مردم بنیاسرائیل، یعنی همون نوههای حضرت یوسف، خیلی دعا کردند که خداوند منجی شونو برسونه. بعد سالیان سال، خداوند دعاهای اونا رو اجابت کرد و حضرت موسی اومد و بنیاسرائیل رو نجات داد. در راه فرار، آب دریا شکافت و بنیاسرائیل و حضرت موسی از دریا رد شدند و فرعون و سپاهش که داشتند اونا رو تعقیب میکردند، هنوز وسط دریا بودند که آب دریا دوباره مثل اولش شد و همهی سپاه فرعون و خود فرعون غرق شدند.
@nojavanehanan
https://ble.ir/koodak_movasat
#حسینیه_کودک_نوجوان
#حنان
#کودک