✍تاریخچه انجمن حجتیه نوین(قسمت پانزدهم) 🖋اصطلاح مکتب تفکیک را نخستین بار محمدرضا حکیمی در مجله کیهان فرهنگی برای مکتب معارفی خراسان پیشنهاد کرد و پس از آن این اصطلاح رواج یافت. 🖋 با این حال، سید جعفر سیدان، این اصطلاح را ابداع دکتر توکل دانسته و برخی پژوهشگران نیز این عنوان را مناسب ندانسته و عنوان مکتب معارف خراسان را ترجیح داده‌اند. 🖋محمدرضا حکیمی، در مقاله عقل خودبنیاد دینی، اصول و محورهای کلی مکتب تفکیک را اینگونه می‌شمرد: ✅جدایی فلسفه، عرفان و دین ✅برتری و اصالت شناخت دینی ✅استناد شناخت دینی به قرآن و حدیث ✅اتکا به ظاهر آیات و روایات ✅ردّ هرگونه تأویل ✅پرهیز از فهم فلسفی یا عرفانی دین ✅خودکفایی معرفتی دین ✅تفکیک در تفسیر دین نسبت به فلسفه و عرفان ✅اتکای عقل به وحی ✅تقدم دین در اختلاف میان دین و عقل. 🖋نظریه‌پردازان مکتب تفکیک در مواجهه با فلسفه، دارای موضعی یکسان تلقی نشده‌اند؛ چرا که متقدمان مکتب تفکیک مانند میرزا مهدی اصفهانی و محمود حلبی، به ضدیت با فلسفه شناخته می‌شوند؛چنانکه میرزا مهدی اصفهانی، فلاسفه را ویرانگران دین شمرده و همهٔ گزاره‌های فلسفی را در تضاد با تعالیم الهی می‌داند و قیاس ابلیس در تمرد از امر الهی را برهان فلسفی می‌شمردو همهٔ قضایای حقیقیه و خارجیه را باطل می‌داند و مدرسین فلسفه را فریبکار می‌خواند. 🖋 شیخ محمود حلبی، فلسفه را زیان‌آورترین مطالب دانسته و آن را دشمن بزرگ معارف الهی خوانده است.در درس‌های حلبی، مواردی از بدگویی و دشنام‌گویی خطاب به فلاسفه و عرفا دیده می‌شود. 🖋مجتبی قزوینی نیز طریق قرآن و سنت را مخالف طریق فلسفه می‌داند. 🖋با این حال متأخران مکتب تفکیک، مانند سید جعفر سیدان و محمدرضا حکیمی، موضعی دیگر دارند و فلسفه را به‌کلی نفی نمی‌کنند و مکتب تفکیک را تنها جدایی میان روش‌های دینی و روش فلسفی می‌دانند تا از این طریق، معارف وحیانی را از تلفیق با معارف بشری، حفظ کنند. 🖋محمدرضا حکیمی نسبت میان فلسفه با وحی قرآنی را نه تباین کلی، بلکه عدم تساوی کلی می‌داند.در دیدگاه سید جعفر سیدان، عقل صریح نه تنها با وحی در تنافی نیست بلکه وحی، مبتنی بر عقل صریح است. ادامه دارد حسن بابایی مدرس روشنگری استان اصفهان