﷽ ❁ شعر و شعور ۴ ❁✓عنوان: زینبای نامتو حیرتآفرین
✓موضوع: اعتقادی، حماسی، معرفتی
✓اشاره: ﴿سَلٰامٌ عَلیٰ قَلْبِ زِیْنَبِ ٱلصَّبُور﴾- گفتم ازکوه بگویم قدمم میلرزد
ازتو دممیزنم اما قلمم میلرزد
- هیبت نام تو یک عمر تکانم دادهاست
رسم مردانِگیت راه نشانم دادهاست
- به شکوهت,به وقارت,به کلامت زینب
پی نبردیم به یکتایی نامت زینب
- من درادراک شکوه تو سرم میسوزد
جبرئیلم همهی بال و پرم میسوزد
- من دراعماق خیالم چه بگویم ازتو
من دراین مرحله لالم چه بگویم ازتو
- چه بگویم که خداوند روایتگر توست
تاروپود همه افلاک نخِ معجر توست
- چهبگویم به خدا ازتو سرودن سختاست
هم علیبودن وهم فاطمهبودن سختاست
- رو به روی تو که قرآن خدا وامیشد
لبِ آیات، به تفسیرشما وامیشد
- آمدی شمسوقمر پیشتو سوسوبزنند
تاکه مردان خدا، پیش تو زانوبزنند
- چشم واکردی و دنیای علی زیباشد
بازتکرار همان سورهی أعطیناشد
- جانِعالم بهتو ازبوسه مکرر میگفت
بهگمانم بهتو، آرام پیمبرﷺ میگفت
- بیتو دنیایمن از شوروشرر خالیبود
جایتو زیرعبایم چقدر خالیبود
- زینبای نامتو حیرت آفرین
افتخار رحمةٌ للعالمین ﷺ
- ایکلامت ذوٱلفقار مرتضی
رویدوشت پرچم کربوبلا
- ای وجودتو شکوه نافله
قامت تو تکیهگاه قافله
- گرچه برنیزه سرِ خورشید شد
آیه آیه ، پیکرِ توحید شد
- گرچه از هرسو برایت غم رسید
چشمهایت غیر زیبایی ندید
- وصفنامترا زبانم قاصر است
وصفتو کار کدامین شاعر است
- از تو آیینه به حیرانی سرود
اینچنین عُمانسامانی سرود ... ┄┄┅••=✧؛💌؛✧=••┅┄┄
☜به پایگاه فرهنگیتبلیغی بلاغ بپیوندید.☞