سلام خداقوت خدمت همگی یه زمانی همیشه پیش خداوند گِله مند بودم که چرا من را مرد نیافریده چون حسرت مدافع حرم بودن هر لحظه کنار قلبم سنگینی می‌کرد به شهدای مدافع حرم که نگاه می انداختم گاه زبانم به شکایت باز میشد که چرا من زن آفریده شدم واز خیلی توفیق ها محرومم زمان گذشت و گذشت ودیدم خداوند جواب همه ی گلایه وشکوه هایم را چ خوب داده به نوعی مدافع حرم شده بودم اونم نه در سوریه در دل ایران خودم با هر قدمی که برمیداشتم هر تذکری که میدادم هر فحشی که می‌خوردم برخود میبالیدم من مدافع حرم که نه من مدافع عَلَم بانوجانم حضرت زینب شده ام با همین چادر مشکی بر سرم در راه عشق قدم برداشتن سختی هم دارد این سختی ها و احساس غربت کردن ها،ازغم وناراحتی آنچه که به چشم می‌دیدم شمرهای زمانه ام بر سر خواهر و برادرانم آوردند همه و همه باز هم لبم رو به شاکر بودن خداوند می گشود که بازهم در این زمان هستم نه در زمان مولایم علی که حتی جواب سلام آقایم را در کوچه پس کوچه های کوفه نمی‌دادند نمیدانم می توانستم آن قدر مثل مولایم صبوری کنم یانه ولی آنچه که بر من عیان بود این بود که در مسیری درست قدم نهادم مسیری که سختی هایش را امامان معصومَ م بیشتر از من گذرانده اند وشکایتی نداشتند من چ گونه به خودم اجازه شکایت بدهم واز همه مهم تر این را یک توفیق الهی میدانم که خداوند تقدیر و سرنوشت من رو جوری گرداند تا درنامه ی اعمالم هرچند کوچک صفحه ای بر مبنای این واجب فراموش شده ثبت شود خداوند به بانیان این فریضه مهم جزای خیر بدهد💫 خواهر کوچک شما🌷 ✍️ کانال رسمی ستاد امر به معروف و نهی از منکر استان یزد ═══✼🍃🌹🍃✼══ به جمع ما بپیوندید:😊👇 @setad_amb_yazd