💠
داغِ دل و آینهٔ جان
📌 آدم دلسوخته یک مخاطب دلسوخته می‌خواهد. نه هر کسی دلسوخته است و نه هر مخاطبی حرف‌ها را به عنوان دلپذیر می‌پذیرد. ▫️ پسری از پدری سؤال کرد: چرا ما و دیگران پای سخنان فلان شخص در شهر می‌رویم، سخنرانی آنها عادی است، امّا پای سخنرانی فلان شخص که می‌رویم ما را متحوّل می‌کند؟ 👤 پدر گفت: پسرم! جریان‌هایی که در جامعه اتفاق می‌افتد در مجلس مردانه مویه و اشک کم است؛ امّا در مجلس زنانه عاطفه زیاد است، این مادر داغ‌دیده همین که دهان باز کرد سیل اشک جاری می‌شود، سرّش این است که این است و حرف داغ‌دیده اثر دارد! فرمود: 💬 «يَا بُنَيَّ ! لَيْسَتِ النَّائِحَةُ الثَّكْلَى مِثْلَ النَّائِحَةِ الْمُسْتَأَجَرَةِ». 🔹 داغ‌دیده بود! این برای متکلّم. مخاطب‌ها هم... خب شما بالأخره جمال یوسفی را بیاورید در برابر در و دیوار؛ هیچ کدام نمی‌تواند آن را نشان بدهد، اما یک آینه بیاورید، آینه یوسف را نشان می‌دهد، چون این لیاقت دارد. تا آینه شفاف نباشد، یوسف را نشان نمی‌دهد! قلب چنین آینه‌ای بود، آن هم مثل «ثکلی» بود، آن بود. او هر چه گفت، این گرفت؛ لذا تحوّل پیدا شد. ▫️ آیا در این پمپ بنزین‌ها نمی‌گویند: 🚫 «استعمال دخانیات ممنوع است»؟ یعنی همین که شما اینجا کبریت بزنی آن آتش می‌گیرد! بعضی‌ها همین که مختصری اشاره کردند کاملاً می‌گیرد، چه رسد به این که شما بخواهید در پمپ بنزین شعله‌ای را مشتعل کنی! این رابطه بود؛ هم او گوینده قوی بود، هم این گیرنده قوی؛ هم او چیز خوب گفت، هم این چیز خوب شنید! 📚 دیدار جمعی از هنرمندان با حضرت استاد تاریخ: 1390/12/18 🌐 esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra