💔 محافظ شهید آیت الله مدنی: یادم هست گلزار شهدا تازه راه افتاده بود و پنج شش نفر شهید دفن شده بود و همه محوطه هنوز خاک بود. خاک آن هم خیلی نرم بود . شهید حسین توانا، روحانی و اولین فرمانده بسیج مستضعفین قبل از ادغام در سپاه بود. وقتی پیکر ایشان را با چند نفر شهید دیگر دفن کردیم ، بعد از دفن آنها حاج آقا نشست روی خاک ، درست مثل اینکه روی یک فرش ابریشمی نشسته است. حاج آقا مثل ابر بهاری اشک می ریختند. ما فقط به ایشان نگاه می کردیم و نمی توانستیم جلوی اشک خود را بگیریم. تا آخر برنامه همان جا نشست و همه لباسش خاک آلود شد . پاک هم نکرد و همان طور سوار ماشین شد .  ما که کنار ایشان نشسته بودیم ، احساس می‌کردیم دارد لذت می برد که این طور خاک آلود شده است . در مثل مناقشه نیست. مثل بچه یتیمی بود که در کوچه ها رها شده است ، این جور درباره شهدا گریه  می‌کرد. به شهدا علاقه عجیبی داشت. هر شهیدی می آمد حتماً در تشییع، تدفین و تا آخر در مجالسش چه در تبریز و چه در اطراف شرکت می‌کرد. مرد عمل بود و با عملش به همه درس می‌داد. کم صحبت و نصیحت می‌کرد، ولی با عملش همه چیز را می‌گفت. 📸تصویری کمتر دیده شده از حضرت آقا، آیت‌الله جنتی و شهید آیت‌الله مدنی در مسیر بازدید از جبهه‌ها سالروز شهادت ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh کپےبدون‌تغییردرعکس