4⃣9⃣7⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
🔹حامد شب🌙 قبل
#شهادتش اومد پیشم و بعد نماز جماعت📿 و استماع سخنرانی حقیر و هنگام خروج به من گفت حاج آقا: یه
#بسته_فرهنگی هم (که شامل عطر و چفیه و تسبیح کتاب دعا و قبله نما بود) به ما بده😁 !
حاج آقا ما هم دل داریم !
🔸گفتم: حامدجان چند تا بیشتر بسته📦 ندارم و به من از
#دمشق گفتن چون کمه فقط توی مسابقه به
#رزمنگان بدهید .
#حامدجان ان شاالله تو که مقیدی توی نماز شرکت میکنی و توی مسابقات شفاهیِ من شرکت کن حتما بهت میرسه👌!!
🔹حامد با یه لبخند
#پرمعنی رو به من کرد و گفت : باشه حاج آقا ندادی😏.اونوقت دیگه بدرد من نمیخوره🚫.اینو گفت و از
#نمازخونه بیرون رفت.خدائیش منم ناراحت شدم🙁..
🔸اما گفتم فردا سر
#نمازظهر با طرح یه مسابقه فرهنگی حتما بهش یه بسته فرهنگی می دم✅ .حامد
#جوانترین بچه های ایرانی🇮🇷 بود که در قسمت
#توپخونه و توی منطقه سهل الغاب بین ادلب و حماء با هم 👥بودیم .
🔹اما فرداش صدای بک انفجار💥 در اطراف ارتفاع پایین دست ما شنیده شد و خبردار شدم حامد از ناحیه
#دودست و صورت و
#چشماش مجروح شده😔!!!آه از نهادمان خارج شد و داغون شدیم اما خوشحال بودیم که ایشون زنده ست و حداکثر
#جانباز میشه !
🔸 بچه ها سریعا انتقالش دادن🚑 به
#لاذقیه و چند روز در اونجا و بعدش هم
#ایران. ⚡️اما حامد دیگه زمینی نبود❌ و با چشمان بسته اما باز خود، عرش و
#عرشیان رو می دید و پس از چند روز درد و رنج پرواز کرد 🕊.😭
#دوستت_داشتم_ودارم_حامد.
همرزم و روحانی گردان جامانده ات شیخ حمید فولادی.
#شهید_حامد_جوانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh