📝 سرمقاله | راهحلّ مهمل! (بخش دوم)
خوی استکباری آمریکا نشان داده که این کشور حتّی در مواجهه با متّحدان و دوستان خود نیز حدّومرزی برای تأمین منافع نامشروع خود نمیشناسد، چه رسد به کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران که دشمنی و خصومت مبنایی و ریشهای با آن دارد.
🔸پاسخ به یک شبهه
موضوع مهمّ دیگری که در این میان باید به آن دقّت کرد، آن است که ایران با کشوری عادی سروکار ندارد. آمریکاییها، به دلایل مختلف، نیازی نمیبینند که به تعهّدات خود پایبند باشند؛ امتیازات مدّ نظر خود را نقد میگیرند و آنچه باید بدهند بهراحتی زیر پا میگذارند. در واقع، آنها با ترتیب دادن نمایش ارسال نامه و اظهار علاقه به مذاکره سعی دارند چنین وانمود کنند که مشکل از سوی طرف ایرانی است و اگر این مسئله حل نمیشود، انگشت اتّهام و سرزنش را باید به سوی تهران گرفت که حاضر نیست پای میز مذاکره بیاید و بر بیاعتمادی خود غلبه کند.
رهبر معظّم انقلاب اسلامی دربارهی این عملیّات فریب و القای شبهه که متأسّفانه برخی در داخل نیز آن را تکرار میکنند، در این دیدار فرمودند: «اینکه رئیسجمهور آمریکا میگوید ما آماده هستیم با ایران مذاکره کنیم و به مذاکره دعوت [میکند] و ادّعا میکند که نامهای فرستاده ــ که البتّه به ما نرسیده؛ یعنی به من نرسیده ــ به نظر من این فریب افکار عمومی دنیا است؛ این معنایش آن است که ما اهل مذاکرهایم، میخواهیم مذاکره کنیم، صلح کنیم، دعوا نباشد، ایران حاضر به مذاکره نیست. خب، ایران چرا حاضر به مذاکره نیست؟ به خودتان برگردید. ما چند سال نشستیم مذاکره کردیم، همین شخص، مذاکرهی تمامشدهی کاملشدهی امضاشده را از میز بیرون انداخت و پاره کرد؛ با این آدم چه جور میشود مذاکره کرد؟
در جواب این حرف من، عنصرِ داخلیِ مقالهنویسِ فلان روزنامه میگوید "خب آقا! دو نفری که با همدیگر جنگ دارند و مینشینند برای صلح مذاکره میکنند، اینها هم به هم اعتماد ندارند؛ نداشتن اعتماد مانع مذاکره نیست"؛ این اشتباه است؛ همان دو نفری که برای صلح دارند مذاکره میکنند، اگر به وفای به آنچه قرارداد میشود مطمئن نباشند، مذاکره نمیکنند؛ چون میدانند کار بیهودهای است، کار مهملی است. در مذاکره باید انسان مطمئن باشد که طرف مقابل به آنچه متعهّد شد عمل خواهد کرد. وقتی میدانیم عمل نمیکند، چه مذاکرهای؟ بنابراین، دعوت به مذاکره و اظهار مذاکره فریب افکار عمومی است.»
🔸اگر غلطی کنند...
رخدادهای اخیر در منطقه و لفّاظیهای مقامات ارشد آمریکایی به موازات تجاوز به یمن، واقعیّت سیاست آمریکا را آشکار کرد. درحالیکه آنها مدّعی علاقه به مذاکره و حلّ موضوع پروندهی هستهای از طریق توافق هستند، آشکارا مسیر تهدید ایران را در پیش گرفته و سعی دارند با تهدید و ارعاب، سیاست خود را پیش برده و به آنچه میخواهند دست یابند. در واقع، آنان سعی دارند وانمود کنند که ایران میان دو گزینهی «تسلیم» یا «جنگ» قرار دارد و چنانچه به مذاکره ــ یعنی در واقع «تسلیم» ــ تن ندهد و دیکتهی آمریکاییها را امضا نکند، با تهدید نظامی مواجه خواهد شد.
البتّه تهدید ایران مسئلهی جدیدی نیست و سالها است که جمهوری اسلامی ایران با چنین تهدیداتی مواجه است. شاید چیزی که این مقطع را از مقاطع پیشین متمایز میسازد آن است که آمریکاییها گمان میکنند ایران به دلیل وقایع پس از عملیّات طوفانالاقصیٰ تضعیف شده و قدرت بازدارندگی و دفاعی سابق را ندارد. این خط و عملیّات روانی، مورد توجّه رهبر انقلاب نیز قرار گرفته و در واکنش به آن فرمودند: «نگاه ناقص و بیپشتوانه و سطحی از سوی دشمنان و مخالفان و رقیبان جمهوری اسلامی یک برداشت غلطی را از این حادثه میکند. من میخواهم در نقطهی مقابل حرف آنها، با اطمینان کامل، به شما بگویم بله، این برادران بسیار ارزشمند بودند و واقعاً نبودنشان برای ما خسارت است؛ در این تردیدی نیست، امّا ما امسال که اینها را نداریم، نسبت به سال گذشته در مثل همین روز، در برخی از مسائل قویتر از سال گذشته هستیم، در بعضی از مسائل ضعیفتر نیستیم، اگر قویتر نباشیم. امسال ما بحمدالله از لحاظ گوناگون، از جهات مختلف، قوّتها و تواناییهایی داریم که سال گذشته اینها را نداشتیم. بنابراین بله، نبودن این عزیزان خسارت است، حوادثی که در منطقهی غرب آسیا پیش آمد حوادث تلخ و دردناکی است لکن جمهوری اسلامی بحمدالله رشد خودش و پیشرفت خودش و افزایش قدرت خودش را همچنان دارا است.» ۱۴۰۳/۱۲/۲۲
📝 ادامه👇