تأملی در رابطه دانش تاریخ با پدیده نوبنیاد هوش مصنوعی ـ بخش سوم
✍ محمد صادق رجبی
با توجه به آنچه که ذکر شد ، ابتدا باید پدیدهها را مورد شناسایی قرار داد.
بی شک هوش مصنوعی را می توان به مثابه یک جهش و چرخشی تصاعدی در ساحت علم و دانش بشری دانست؛ جهشی که نه فقط یک پیشرفت ساده علمی ، بلکه زمینهساز تحولی عظیم در کل زندگانی بشری ، از جمله علم و دانش بشری است.
بنابراین در مشابه یابی در تاریخ، می بایست دنبال پدیدههایی گشت که نقشی اینچنین را ساحت زندگی بشری ایفا کردند؛ تا بتوان همین جهش تصاعدی را به عنوان یک وجه مشترک اخذ کرد.
به نظر میرسد مواردی مثل انقلاب صنعتی ، رشد تکنولوژی در قرون اخیر و.... را به عنوان مثال میتوان در نظر گرفت.
(موارد فوق از باب مثال است؛ بدیهی است یافت چنین مشابهی در تاریخ ، مستلزم تسلط بسیار بالا بر تاریخ حیات بشری است، لذا میتوان موارد زیادی را به عنوان مثال ذکر کرد)
ما به عنوان نمونه ، انقلاب صنعتی را مد نظر قرار میدهیم.
این انقلاب تاثیری شگرف در ساحت علم و صنعت در انگستان و اروپا گذاشت، و به گونهای بود که میتوان تاریخ علم را به نحوی به قبل و بعد آن تقسیم کرد.
از سویی دیگر ، می بایست جنبههای تشخصاتی این رخداد عظیم را تجرید کرده ، و از آن صرف جهش علمی فزاینده برداشت کرد.
در مرحله بعد کنش های انسانهای آن عصر در قبال نفس آن جهش علمی را شناسایی می کنیم؛ و بررسی می کنیم:
ـآیا جهتگیری کلی جامعه بشری در قبال این جهش علمی ، نوعی مقابله بوده یا با نگاهی مثبت بدان نگریستهاند؟
ـ آیا بشر از ظرفیت های این جهش اطلاع داشتند؟
ـ آیا این جهش را نوعی تهدید برای زندگی فعلی خودشان که جنبه سنتی داشت، به حساب می آوردند؟
ـ تاثیر این جهش بر سطوح زندگانی بشر در چه سطحی بوده است؟
ـ تاثیر مزبور ، بصورت جهشی و دفعی بوده ، یا بصورت تدریجی؟
و سوالاتی دیگر از این دست ، می توانند شاکله بررسیهای این جهش توسط مورخ باشد ؛ سپس نتایج این بررسی به ضمیمه کنشهای گذشتگان در قبال این جهش ، میشود ماده خام استنباط الگوی رفتاری مد نظر.
چون هوش مصنوعی و انقلاب صنعتی ، هرچند با لحاظ تشخصات هر کدام ، با یکدیگر متفاوت هستند ، اما با لحاظ وجه مشترک که همان جهش علمی فزاینده باشد ، می توان فرایند علمی الگو گیری را انجام داد؛ و از نحوه برخورد گذشتگان با انقلاب صنعتی و دیگر جهشهای علمی ، و با لحاظ پرسشهای ذکر شده و نتایج کسب شده ؛ نحوه رفتار بشر کنونی را در قبال جهش علمی عصر زیسته او (هوش مصنوعی) پیش بینی ، و الگویی رفتاری را به نحو بایسته به او عرضه کرد.
پس در میان علوم مختلف ، تنها دانش تاریخ است که میتواند نحوه مقابله بشر با هوش مصنوعی را فقط و فقط بر اساس همان کنشهای بشری، پیش بینی کرده و الگو بدهد.
برخلاف دیگر دانشها ، که بر جنبههایی دیگر تاکید دارند ، و نتایج آنها نوعا مبتنی بر دادههایی غیر از کنشهای آدمی است.
در پایان ، ذکر این نکته لازم است که این نوشته صرفاً پندارهای راقم سطور را در این باب ، بازتاب داده است و راقم هیچگونه ادعایی در خصوص صحت و اتقان آن ندارد.
همچنین این نوشتار ، صرفا به دنبال نبین اصل و اساس چگونگی مطالعه هوش مصنوعی توسط دانش تاریخ بوده است ، و درصدد ارائه روشی در این باب برآمده ؛ لذا مطالعه تطبیقی بین هوش مصنوعی و موارد مشابه ( آنگونه که در نوشتار بیان شد ) خود میتواند موضوع یک نوشتار مستقل یا مقاله علمی باشد.
پایان
🏛☜[
آن سوی تاریخ ]☞🏛