تأملی در رابطه دانش تاریخ و پدیده نوبنیاد هوش مصنوعی ـ بخش دوم
✍ محمد صادق رجبی
هرچند هوش مصنوعی ، بصورت عینی ، مشابهی در گذشته ندارد تا مورخ از کیفیت برخورد گذشتگان با آن ، الگویی برای چگونگی مواجهه معاصرین با آن به دست دهد؛ اما این مسئله به شرحی که میآید قابل حل است.
یکی از فواید تاریخ، ارائه الگوی رفتاری برای نسل حاضر ، بر اساس کیفیت رفتار گذشتگان است.
بدیهی است ، این الگو نسبی است ؛ یعنی در نسبت با یک امر معینی است ( مثل کیفیت برخورد با متجاوزین به مملکت اسلامی یا کیفیت مواجهه با تهدیدهای اقتصادی و ... )
نکته بسیار مهم در این مقام ، این است که از آنجایی که هر پدیده در هر عصری بر اثر یکسری اقتضائات آن عصر رخ داده که در عصر گذشته یا آینده وجود ندارد ، باید الگوی ارائه شده توسط مورخ ، الگویی مبتنی بر قدر متیقن پدیدههای مورد مطالعه باشد.
یعنی مورخ باید پدیدههایی گذشته را از تعینات و تشخصات آن ( که منجر به اختصاص آن به همان عصر گذشته میشوند) تجرید کند، و سپس هسته اصلی آن رخداد را به عنوان وجه مشترک و قدر متیقن اخذ کند؛ سپس همین کار را می بایست با پدیده معاصر انجام بدهد ، یعنی وجه مشترک و قدر متیقن آن را اخذ کند.
( بدیهی است که در صورت نبود قدر متیقن و وجه مشترک میان پدیدههای گذشته و حال ، نمیتوان الگوی رفتاری را ارائه کرد )
در گام بعدی می بایست مورخ ، احراز کند که تعینات و تشخصات پدیده گذشته ، دلیل و منشأ تمامی کنشهای گذشتگان در قبال آن پدیده نبوده است.
چون مورخ می بایست از همین کنشها ، نوعی تجربه زیسته استنباط کند ، و اگر این کنشها ، برآمده از تعیناتی باشد که در مرحله قبلی تجرید شدند ، عملا این کنشها قابلیت ماخذ واقع شدن برای استنباط الگوی رفتاری را از دست می دهند.
به تعبیر سادهتر ، مورخ در گام بعدی ( بعد از تجرید پدیدهها از تعینات ) ، می بایست احراز کند که چه کنشهایی از گذشتگان مرتبط با همان وجه مشترک و قدر متیقن اخذشده، است ، و کدام یک برآمده یا مرتبط با آن تعینات و تشخصات تجرید شده ؛ سپس ، پس از احراز کنشهای مربوط به آن وجه مشترک بین پدیده گذشته و پدیده کنونی ؛ این کنشها را مواد استنباط الگویی رفتاری مد نظر قرار میدهد.
خلاصه مراحل ذکر شده:
۱ـ شناسایی پدیده گذشته و حال
۲ـ تجرید این دو پدیده از تعینات و تشخصاتی که هر کدام را مختص بر عصر خودش میکند.
۳ـ شناسایی و اخذ قدر متیقن و وجه مشترک میان دو پدیده
۴ـ شناسایی کنش های مرتبط با وجه مشترک و قدر متیقن اخذ شده
۵ـ استفاده از این کنشها به عنوان ماده خامِ استنباطِ الگوی رفتاری مد نظر
بنابراین ، با توجه به توضیحی که داده شد ، پاسخ تردید در امکان مطالعه پدیدههای نوظهور مثل هوش مصنوعی در دستگاه معرفتی تاریخ ، نیز مرتفع می گردد ، چه اینکه برای به دست دادن یک الگوی رفتاری ، مشابهت کامل لازم نیست ، بلکه همانطور که گفته شد صرف وجود وجه مشترک و قدر متیقن قابل اخذ در درون دو پدیده ، برای این امر کفایت میکند.
اکنون مراحل ذکر شده را با تطبیق بر هوش مصنوعی توضیح میدهیم ؛ تا هم مطلب مذکور روشنتر گردد ، و هم چگونگی مطالعه هوش مصنوعی در درون دانش تاریخ بیان گردد؛
تا ان شاءالله ثابت گردد دانش تاریخ نیز می تواند در کارزار رقابت علوم در به دست دادن راهکارهایی برای کیفیت مواجهه بشر با این پدیده نوظهور ، نقشی مثبت ایفا کند.
پایان قسمت دوم
(ادامه در تکست بعدی)
🏛☜[
آن سوی تاریخ ]☞🏛