تاملی در خصوص چرایی قتل عصماء بنت مروان
در گزارشی که واقدی آورده است ، زنی یهودی به نام عصماء بنت مروان ، توسط یکی از یاران پیامبر ، بصورت ناگهانی کشته میشود.
(نام کتاب : المغازي نویسنده : الواقدي جلد : 1 صفحه : 173 )
همین رخداد دستمایه ابهامی در خصوص چرایی این عمل شده است.
علت اصلی برخورد با این شخص ، تبلیغ بر ضد اسلام و پیامبر و تحریک و تهییج دشمنان برای مبارزه با دولت نوپای اسلامی ، و قتل پیامبر است.
مثلاً عصماء در قالب شعر ، که نقش تبلیغاتی مهم در آن زمان داشت ، چنین رسول خدا ص و جامعه اسلامی را مورد هجو قرار داد .
متن واقدی بدین شرح است :
حدّثنى عبد اللّه بن الحارث، عن أبيه، أنّ عصماء بنت مروان من بنى أميّة بن زيد، كانت تحت يزيد بن زيد بن حصن الخطمىّ، و كانت تؤذى النبىّ صلّى اللّه عليه و سلّم، و تعيب الإسلام، و تحرّض على النبىّ صلّى اللّه عليه و سلّم، و قالت شعرا:
فباست بنى مالك و النّبيت [2] * * * و عوف و باست بنى الخزرج
أطعتم أتاوى [3] من غيركم * * * فلا من مراد و لا مذحج [4]
ترجّونه بعد قتل الرّءوس * * * كما يرتجى مرق المنضج
ترجمه شعر :
« به نشیمنگاه فرزندان مالک و نبیت و عوف و خزرج (قسم)! ، شما از فرد ناشناختهای اطلاعت کردید که نه از قبیله مراد است و نه مذحج! پس از کشته شدن بزرگان و رؤسای قوم هنوز به او امید دارید چنان که به گوشت پختهای امید بسته شود. آیا بلند همتی نیست که او را ترور کند و امید منتظران را قطع گرداند»
شما در سطر آخر مشاهده کنید که چطور این شخص یهودی ، به هجو پیامبر ص و تحریک بر قتل و ترور او مبادرت می کند!
طبق نقل واقدی ، زمانی که اتفاق مزبور افتاد ، حضرت رسول اکرم ص در جنگ بدر حضور داشتند.
و وقتی عمیر بن عدی از اظهارات ستیز طلبانه عصماء اطلاع یافت ، نذر کرد که اگر هر وقت رسول خدا ( سالم ) از بدر بازگشت ، آن زن را به خاطر اظهاراتش به قتل برساند.
چند نکته این وسط قابل توجه است:
یک ، شعر مهمترین رسانه در عصر بعثت بوده است که نقش مهمی در رثاء یا هجو یک نفر می توانست ایفا کند.
عصماء با بهرهگیری از شعر ، علاوه بر اینکه به اختلافات قبیلهای جاهلی دامن زده بود، به صراحت به تحریک بر علیه پیامبر و قتل و ترور او پرداخته است!
دوم ، این اظهارات طبق نقل واقدی زمانی ایراد شد که مسلمانان درگیر جنگ بدر بودند. و این یعنی متشنج کردن فضای جامعه نوپای اسلامی در بهبوهه جنگ!
سوم , طبق گواهی تاریخ ، پیامبر هنگام ورود به مدینه یک پیمان مخصوص با یهود بست و دین آنها را به رسمیت شناخت و اجازه داد که یهودیان در کنار مسلمانان به آسودگی زیست کنند ، به شرط آنکه بر مسلمانان ستم نکنند و بر علیه حکومت اسلامی سرکشی نکنند که در این صورت خود را به نابودی کشاندهاند!
( للیهود دینهم و للمسلمین دینهم موالیهم و انفسهم ، الا من ظلم و أثم فإنه لایُوتَغ الا نفسَه _ سیره ابن هشام ج۱ ص۵۰۳ )
چهارم ، کشته شدن عصماء ، نه به دستور پیامبر ص بلکه اقدام خودسرانه عمیر بن عدی بود.
و شاهدش این است که در گزارش واقدی آمده است که عمیر وقتی بعد قتل عصماء نزد پیامبر آمد ، بیم آن داشت که مبادا مورد ملامت رسول قرار گیرد.
که در اینجا رسول ص فرمودند :
« لا ينتطح فيها عنزان »
در توضیح عبارت فوق گفته شده :
«لا ينتطح فيها عنزان: معناه أن شأن قتلها هين، لا يكون فيه طلب ثأر و لا اختلاف»
یعنی کشتن تو ایرادی نداشته و خون بهایی برای آن وجود ندارد.
و علت آن هم مشخص است ، یعنی اقدام به تشنج در جامعه اسلامی در خلال جنگ و تحریک بر قتل پیامبر.
پس : پیامبر ابتداءٌ دستور به قتل این شخص نداد.
با توجه به کار عصماء و چگونگی قتل او ، بعید به نظر میرسد ابهام معقولی در باب چرایی این عمل وجود داشته باشد.
✍ محمد صادق رجبی
🏛☜[
آن سوی تاریخ ]☞🏛