May 11
حجت الاسلام استاد میرزامحمدی1_5909438539.mp3
زمان:
حجم:
11.95M
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
مثل امروزی عمربن حجاج زبیدی،
وارد کربلا شد، ماموریتش هم بستن شریعه ی فراته
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
السلام علیک یا اباعبدالله
مثل امروزی عمربن حجاج زبیدی،
وارد کربلا شد، ماموریتش هم بستن شریعه ی فراته،
با پنج هزار سرباز، شریعه رو به روی ابی عبدالله و بچه هاش بست ،
با کمال جسارت، اومد سمت خیام حسینی، فریاد میزد حسین،
یه قطره از این آب فراتم نمیزارم بهت برسه،
از امشب دیگه برا آوردن آب،
قمر بنی هاشم و علی اکبر جنگیدند
رفتند از فرات مشکها رو پر از آب کنند، یعنی از امروز دیگه قحط آبه،
آب تو کربلا جیره بندی شده،
الله اکبر،
تو اون گرمای طاقت فرسا،
اونم از امروز تا روز عاشورا،
▪️تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
خیمه هام که کنار فرات بنا نشده بود
لذا میرفتند ۲۰ تا ، ۲۰ تا مشکو پراز آب میکردند، می آوردند توی خیمه ها،
حتی تو بعضی نقلها داره مشکها رو که تو خیمه ی بچه ها آویزان کردند، بُرِیر میگه من خودم آوردم یه دونه از این مشکها رو، بچه ها انقده تشنه بودند آویزان از مشک شدند،
آب مشک رو زمین خیمه ریخت
دیدم برای اینکه هدر نره آب،
دارند رو خاکها خودشونو میغلطونند، شکمهاشونو به خنکی آب و خاک میزنند، بلکه رفع عطش بشه،
شب عاشورا سکینه ی بنت الحسین میگه سهمیه ی آب ما تو خیمه تمام شد
روم نشد بیام به بابام بگم
گفتم میرم خیمه ی عمه جانم زینب،
حتما عمه برام یه راه چاره ای داره،
اومدم صحنه ای دیدم پشیمون شدم بگم، تشنمه،
دیدم عمه برادرم علی اصغر رو بغل کرده، هر کاری میکنه داداشم آرام نمیگیره،
عمه هی رو زمین مینشینه هی بلند میشه
هی مضطرانه میگه یَابنَ اَخِی، اِصبِر، پشیمون شدم که به عمه بگم تشنمه،
یه مرتبه پدرم ابی عبدالله وارد خیمه شد این اضطراب عمه رو که دید این بچه رو از عمه گرفت
دیدم داداشم داره زبونش رو دور لبهاش میچرخونه،
بلکه با تریِ زبان، بتونه قدری رفع عطش کنه،
الله اکبر،
دیدم بابام علی رو بغل گرفت
زبان خودشو گذاشت تو کام دهان علی، دیگه بعد از این ندیدم داداش علی،
زبونشو بیرون بیاره،
یعنی ابی عبدالله با این کار با شیرخوارشم داره نشون میده
زبانتو دور دهان و لبهات نچرخون علی جان
خدا رحمت کنه استاد ما رو
میفرمود روز عاشورا اولین کسی ک جلو خیمه ها مقابل ابی عبدالله قرار گرفت سکینه بود
چقدر این خانوم عقیله ست
میدونه جلوتر اومده،
باباش از رباب خجالت نکشه.
من ندیدم رباب اومده باشه بیرون،
سکینه جلوتر آمد دید بابا داره میاد علی رو هم داره میاره،
اما چه آمدنی، قنداقه غرق خون،
بابا مضطر ،
تیر رو اگه بیرون بیاره سر جدا میشه،
تیر رو بیرون نیاره، چکنه با علی،
این بچه رو رو دست بگیر ، دو دست بگیرش، ببین چه کردن با این تیری که زدن،
▪️روی این دستم تنش
▪️بر روی این دستم سرش
▪️آه بفرستم کدامش را برای مادرش...
حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
حجت الاسلام استاد میرزامحمدی1_1683388637.mp3
زمان:
حجم:
5.9M
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
از اون روضه هایی که برا بعضیا مثل سید حیدر حلی ها ایجاد تشرف کرد به محضر امام زمان ، روضه شیرخواره ی حسینِ
🔻سه غم آمده بر دلم، هر سه یکبار
🔻سه بار پیاپی مصیبت کشیدم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ
(کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده)
المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده)
المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ
( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد)
حالا باید بلند شه
فَرَمٰاهُ حَرمَلةُ بنُ کاهِلِ الأسَدی
سهم من همین دو بیت باشه
شب هفتم این روضه
شب باب الحوائجِ
از اون روضه هایی که برا بعضیا مثل سید حیدر حلی ها ایجاد تشرف کرد به محضر امام زمان ، روضه شیرخواره ی حسینِ
🔻سه غم آمده بر دلم، هر سه یکبار
حسین داره میگه
🔻سه بار پیاپی مصیبت کشیدم
هم سه غم و هم سه تا مصیبت رو بشنو
🔻سه غم آمده بر دلم، هر سه یکبار
🔻سه بار پیاپی مصیبت کشیدم
سه غم کدومه
🔻هم از حنجره تو هم از خواهر تو
🔻هم از مادر تو خجالت کشیدم
حالا سه تا مصیبت رو گوش بده
🔻خودم قبر کندم....
فحفر بجفن سیفه
🔻...خودم دفن کردم
🔻خودم تیر را از گلوی تو کشیدم
حسین......
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
حجت الاسلام میرزامحمدی3_4567890123996655.mp3
زمان:
حجم:
2.71M
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ
المُتَشَحِّطِ دَما
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ
المُتَشَحِّطِ دَما
این سلام زیارت ناحیه ست، سلام بر اون کودک شیرخواره ای که با تیز زدنش،
یه دونه تیر بهش اصابت کرد اما همه ی پیکرش آغشته به خون شد،
المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ
تو بغل باباش سرش رو بریدند
الله اکبر
تیز زدن اما تعبیر روایات اینه؛
فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ اِلی الاُذُن
کی زد؟
وَ لَعَنَ اللهُ رامِیَه حَرمَلةُ بنُ کاهِلِ الأسَدی
▪️پدر گردنش کج ،پسر گردنش کج....
▪️چقدر این دو از هم خجالت کشیدن
▪️لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک
▪️چه راحت گلوی علی را بریدند
این تنها شهیدیه که نتونست رجز بخوانه
لذا بزرگان مراجع ما مثل مرحوم آیتالله میرزای قمی روضه خون دعوت میکردند
کل ده روز رو میگفتند روضه ی علی اصغر بخوان،
آقاجان،
اینهمه روضه تو مسائل کربلا،
میفرمود میدانم
اما این شهیدیه که زبون نداشت خودشو معرفی کنه،
رجز نتونست بخونه،
تا تیر رو زدند یه لحظه ی ابی عبدالله دید بند قنداقه رو پاره کرد
عجب تیری بود
نه تنها ، فَذُبِحَ مِنَ الاُذُنِ اِلی الاُذُن
ابی عبدالله دید تیر از گلو عبور مرد به شانه ی حسین....
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
حجة الاسلام و المسلمین میرزا محمدی1_26622623.mp3
زمان:
حجم:
6.32M
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ
(سلام برآن کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده)
المُتَشَحِّطِ دَما
(به خون تیپده)
المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ
( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد)
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
✍کانال متن روضه های میرزا
@rozehayemirza_matn
السلام علی الطِّفلِ الرَّضیعِ المَرمِیِّ الصَّریعِ
(کودک شیرخواره تیر خورده ضربت خورده)
المُتَشَحِّطِ دَما (به خون تیپده)
المَذبوحِ بِالسَّهمِ فی حِجرِ أبیهِ
( و در دامان پدرش، با تیر، سر بُریده شد)
سکینه بنت الحسینِ
میگه سهمیه ی آب توی خیمه ما بچه ها تمام شد
غروب تاسوعا بود.
با خودم گفتم برم خیمه ی عمه جانم زینب
جایگاه زینب رو در بین بچه ها ببین
هر کی به گرفتاری می افته میره سراغ زینب
حتی خود حسینم همینجوره
هر چی ناله زن و بچه ها توی خیمه بلند می شد
ابی عبدالله اول زینب رو صدا می زد
امان از دل زینب
اومدم توی خیمه عمه جانم زینب
بلکه بتونم به توسط عمه جانم تشنگیم رو رفع کنم
دیدم عمه ام
داداش شیرخواره ام رو بغل گرفته
از مادرا می پرسم
این بچه عوضِ اینکه بغل رباب باشه چرا بغلِ زینبه؟؟؟!
من اینجوری می فهمم
یعنی مادرش هم نتونسته ساکتش کنه
همه برا رفع گرفتاریشون میاند سراغ زینب
دیدم داداشمو بغل گرفته
متوجه حضور من توی خیمه نشد
دیدم هی بلند میشه هی میشینه
هی میگه إصبر صبراً یابنَ أخی
صبر کن الان خودم میدم برادرم ببره سیرابت کنه
الله اکبر
مگه توی خیمه ها چقدر قحط آب شده که حتی یه جرعه هم برا شیرخواره رباب نداره
پشیمون شدم
بلافاصله از خیمه عمه ام بیرون اومدم
وقتی دیگه اینجوری دیدم حالِ عمه ام رو
دیگه صحبتی از عطش نکردم
فقط اومدم به عموم گفتم عمو
داداشم داره میمیره
این بچه از غروب تاسوعا بغلِ زینبه
تا عصر عاشورا
دیدند ابی عبدالله داره استغاثه میکنه
هل من ذابٍّ یذبُّ عن حرم رسول الله
یه نگاه کرد دیده دیگه یه دونه هم براش یار باقی نمونده
همه ی یاراش روی زمین افتادند
برا خودش نگفت
فرمود کیه که از حرم پیغمبر دفاع کنه
اینجا بود صدای ضجّه از خیمه ها بلند شد
فارتفعت اصوات النساء بالعویل
یه مرتبه حسین شنید زنها دارند جیغ می زنند ضجّه می زنند
بلافاصله استغاثه اش رو ترک کرد
اومد سمت خیمه ها
فَنادیٰ یا زینب
چه خبره خواهرم
الله اکبر
توی خیمه ها مگه چه خبره که همه دارند اینجوری بی قراری می کنند
فرمود
ناوِلینی وَلَدیَ الصَّغیر
این بوه شیرخواره ام رو بده ، من میخوام باهاش وداع کنم
بچه رو که از خواهر گرفت
تعبیر لهوفه
نگفت رباب بچه ام رو بده
بچه رو از خواهر گرفت
رباب اونجا بود نمی دونم
تا بچه رو داد بغل ابی عبدالله
گفت داداش سه روزِ این بچه آب نخورده
الله اکبر
ما کجا اینو می فهمیم
بگیر اینو سیرابش کن
آورد وسط لشگر
آی قوم
قَتَلتُم شیعَتی و اهلَ بیتی
فقط بَقیَ هذا الطفل
اما ترونه کیف یتلظّیٰ عطشا
ببینید از شدت عطش لبهاش رو داره باز و بسته می کنه
مرحوم سید می نویسد
فَبَین ما یُخاطِبُهُم
یعنی هنوز حرف حسین تموم نشده بود
دیدند چنان با تیر گوش تا گوش علی اصغر دریده شد
حسین
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_هفتم_محرم
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn
حجت الاسلام میرزامحمدی4_5825568253019164267.mp3
زمان:
حجم:
11.06M
#شب_هفتم_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
▪️دل بسته ام ،مرا ز سَرِ خویش وا مَکن
▪️از من، مرا جدا کن و از خود جدا مکن
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔 @rozehayemirza_matn