eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
147 دنبال‌کننده
162 عکس
60 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از استنطاق
آیت الله خامنه ای در دیدار با بسیجیان مفهوم مستضعف را ارتقاء داد. تاکنون مشهور این بود که وصف مستضعفین برای بسیج به معنای طبقه محروم معنا می شد ولی اکنون معنایی قرآنی برای این وصف بیان شده است. در قرآن این وصف به دو معنای محرومیت ایمانی و مظلومیت در زمین آمده است و هر دو معنا در یک سیر قرار دارند. «مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین را به افراد فرودست یا حالا اخیراً -یعنی این چند سال اخیر باب شده- اقشار آسیب‌پذیر [معنا میکنند]، یعنی آسیب‌پذیران؛ نه، قرآن مستضعف را این نمیداند، قرآن میگوید: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الورِثین؛. مستضعفین یعنی ائمّه و پیشوایان بالقوّه‌ی عالَم بشریّت؛ این معنای مستضعفین است: کسانی که وارثان زمین و همه‌ی موجودی زمین خواهند بود؛ بسیج مستضعفین این است. مستضعف یعنی آن کسی که بالقوّه صاحب وراثت عالَم است، بالقوّه خلیفةالله در زمین است،‌ بالقوّه امام و پیشوای عالَم بشریّت است.» (ششم آذر98) *** این کلمه در قرآن دو معنا دارد: یکی مستضعف (من الارض) و دیگری مستضعف فی الارض. مستضعفین باید با خود و خداوند اتمام حجت کنند که راه هجرت به پایان رسیده و راه چاره و هدایت ندارند در غیر این صورت نمی توانند تقصیر خود را بر عهده مستکبرین بیندازند و بگویند لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنينَ (سبأ31) مگر اینکه استضعاف آنها فی الارض باشد. در تقسیم بندی دیگر مستضعف دو دسته است: مستضعف ظالمی که از هجرت برای پاک شدن از ظلم بهره نبرده است: قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها (نساء97) و دیگری مستضعفی که راه چاره جویی و راه هدایت نمی یابد: إِلاَّ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ لا يَسْتَطيعُونَ حيلَةً وَ لا يَهْتَدُونَ سَبيلاً (نساء98). شاید این استثنای از ظلم، همان مستضعف فی الارض باشد. مستضعف وقتی هجرت می کند برای او گشایشی رخ می دهد ولی نهایتاً وقتی در تمام زمین برای او ضعف پیش بیاید به مستضعف فی الارض تبدیل می شود و اکنون آماده امامت و وراثت زمین می شود: وَنُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ وَنَجعَلَهُم اَئِمَّةً وَ نَجعَلَهُمُ الورِثین(قصص5). @estentagh @rezakarimi
هدایت شده از استنطاق
در قرآن یکی از شدیدترین موضع گیری ها علیه  کشتن انسانها آمده است: هرکس بدون دلیل (کشتن دیگری یا فساد فی الارض) کسی را بکشد گویا همه مردم را کشته است: مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسٰادٍ فِي اَلْأَرْضِ فَكَأَنَّمٰا قَتَلَ اَلنّٰاسَ جَمِيعاً...َ (مائده ٣٢). کلام امیرالمؤمنین علیه السلام که به مالک اشتر هشدار داد هیچ‌ چیزی مانند ریختن خون‌ ناحق عامل تغییر حکومت نیست بی شباهت به این آیه نیست چون هر دو از اثر عظیم خون مظلوم سخن می گویند.  اما گویا  دو استثناء آیه جدی هستند که در آیه بعد فرمان کشتن سخت برای محارب و مفسد فی الارض صادر می شود:    إِنَّمٰا جَزٰاءُ اَلَّذِينَ يُحٰارِبُونَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي اَلْأَرْضِ فَسٰاداً أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ...ٌ (مائده٣٣). برای تحلیل نظر قرآن باید هر دو آیه را عمیقاً فهمید. مفسری که فقط آیه دوم را تفسیر می کند قرآن را پاره پاره کرده است و همچنین کسی که محارب و ‌مفسد فی الارض را با مخالف و‌معترض و‌حتی با قاتل و‌مفسد معمولی یکی بداند، به تحریف معنوی دست زده است. در مقابل، کسی که فقط آیه اول را ببیند یا استثناهایش را نادیده بگیرد و یا برای محارب رأفت قائل شود تفاوت رحمت و رأفت را نمی داند و‌ واقعیتهای انسان را فقط از دریچه اومانیسم می بیند. برخی از ابعاد آیه دوم را می توان متشابه دانست و دلالت آن را تحلیل کرد (مثلا آیا مصلوب کردن دار اعدام است یا همان سنت مسیحیان؟ آیا قطع دست مانند قطع انگشتان در حکم سارق است؟ آیا این جزای شدید برای محاربِ مفسد است یا هر یک از آن دو؟) اما قرار نیست قرآن نظریات یا احساسات ما را تأیید کند بلکه این ما هستیم که در فتنه ها باید به قرآن پناه ببریم. این روزها همچنان به هر دو آیه نیاز داریم. @estentagh @rezakarimi
درباره سونامی مخرب آزادی جنسی در آمریکاست ولی هوشمندانه نشان می دهد که آمریکاییها در ابتدا هم مثل ما محدودیتهای پوشش در شهر و در رسانه داشتند و پلیس با بدپوششی برخوردهای خشن هم اعمال کرده است! و اکنون در انتها ما هم مانند آمریکا  به آفات آزادی جنسی مبتلا شده ایم: از بیماری های جدید تا رواج سقط جنین و... مستند ایکسونامی ظاهری بسیار ساختارشکنانه دارد و از تصاویر و فیلمها و موسیقی و طنزهای جنسی زیادی استفاده کرده است و حتی زندگی یک را محور فیلمنامه خود قرار است. در سالنی که ما فیلم را دیدیم خانمها را به بیرون هدایت کردند تا در سالن دیگر تماشا کنند! پیش از این انقلابیون جوان آثاری مانند  را ساخته اند که ساده و بدون تحلیل های پیچیده و البته جنجالی اند و صدای اعتراض برخی انقلابیون پیر را هم درآورده اند. نمی دانم ساختارشکنی های رسانه ای در مسئله جنسی چقدر صحیح است. ولی شدت نیاز به افشاگری و احساس  وضعیت جنگ فرهنگی برای جوانان سراپا آغشته به این موضوع قابل انکار نیست. @xsunami_movie
مراقبت از و دو دغدغه از یک ناحیه هستند که گاهی همدیگر را خنثی می کنند ولی صدور این دو نظریه رقیب از یک شخصیت نشان این است که این دو قابل جمع هستند و هیچ یک نباید فدای هم شوند. بلکه جمع بین دو رقیب موجب تعادل، انصاف و ادای حق هر یک از آن دو دغدغه می شود. شوراها و مسئولین مربوطه که برای هر یک از این دو نظریه برنامه ریزی می کنند باید حدود دخالت آن دیگری را هم تعیین کنند. و بدون رعایت این نکته مهم نظریات عملی نمی شوند. وقتی یک مسئول تصمیم می گیرد با یک جریان یا فرد برای جلوگیری از نفوذ مقابله کند باید پیوست این تصمیم این دغدغه باشد که برای حفظ آزاداندیشی چه چیزی بر تصمیم خودم اضافه کنم؟ و بالعکس! به امید روزی که به نام آزاداندیشی نفوذ صورت نگیرد و به نام نفوذ روح آزاداندیشی در عذاب نباشد.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحلیلی بر سخن رهبر معظم انقلاب درباره بسیج مستضعفین - ۲۰ آذر۹۸
هدایت شده از استنطاق
عبدالکریم سروش در آمریکا در مورد تفسیر آقای بهرامپور از آیه محاربه گفته است که: « این دیدگاه در داخل واکنشی برنینگیخت ... دریغ و درد که یک تن از روحانیان در این ماجرا چیزی گفته باشد»! پس این همه موضع گیری و یادداشت و سخنرانی چیزی نبوده!!  بعد هم‌در ادامه همانطور که پیش بینی شد راه حل خشونت را اینطور بیان می کند: « در قرآن مطالبی هست که با اندیشه‌ها و ارزش‌های امروزین ما چندان سازگار نیست، اما راه حل این نیست که معنی این آیات را عوض کنیم. بلکه باید دید خودمان را نسبت به وحی و این کتاب الهامی تغییر دهیم... این احکام ظاهرا خشن، در متن فقه و قرآن وجود دارند اما ‌قانون نیستند، تاریخمندند، عَرَضی هستند و منسوخ‌اند». پیش از این در مطالب قبلی درباره نسخ بحث هایی در این رابطه داشتیم. درباره آیه محاربه هم یادداشت مستقلی نوشته ام.
هدایت شده از استنطاق
Almizantosee nasab.MP3
زمان: حجم: 17.82M
برادرم پدرم اصل و فصل من عشقست که خویش عشق بماند نه خویشی نسبی نظریه پنجشنبه 5دی ماه – کتابخانه امیرکبیر @rezakarimi @estentagh
یادداشت از: رضا کریمی بهترین فیلم از برازنده فیلم #۲۳_نفر است. هم باید موضوع ملی داشته باشد و هم روایت ملی. این فیلم در لایه اول داستان ۲۳ اسیر نوجوان است و در لایه عمیق تر نگاهی متفکرانه درباره حضور آگاهانه افراد کوچک در جنگ است و تلاش می کند این پرسش را تکرار کند که بزرگ کیست و کوچک کیست؟ در اینجا نه فیلمی شعاری می بینیم و نه برخلاف برخی آثار دفاع مقدس موضوعات چالش برانگیز داخلی مطرح می شوند حتی نگرش به عراقی ها کاملاً سیاه نیست و در کنار نمایش خشونت و ظلم‌ بر اسرا جنبه های سفید برخی زندانبانان و ژنرال های عراقی هم دیده می شود و حتی زندگی در بازداشتگاه کاملاً تلخ نیست و رنگ آن خاکستری است و طنز به آن آمیخته شده و جشن پیروزی هم وجود دارد و شکنجه ها از دور به گوش می رسند و کتک خوردن بچه ها ناگوار است اما خشونت آمیز نیست. این نحوه روایت، نوجوانان و خانواده ها را هم مخاطب فیلم می کند تا فیلم نداشته باشد و همه مردم ایران و خانواده ها آن را ببینند. در این فیلم ما با یک اسطوره آرمانی روبرو نیستیم بلکه ماجرا واقعی و روایت وفادارانه است. کارگردانی هم حرفه ای است و قاب بندی و بازی های نابازیگران و موسیقی ، دیالوگها و سیر فیلمنامه باورپذیر و غیرشعاری و بلکه جذاب و گیراست و حتی سخت پسند را هم به ستایش واداشته است. ادامه یادداشت در پست بعد @artSkermanshah www.artkermanshah.ir
تأثیرپذیری فیلم از کتاب خواندنی هم مشهود است. گرچه فیلم برخلاف کتاب سعی کرده از خاطرات کرمانی فراتر برود و اساساً خیلی وارد شناسنامه و شخصیت 23نفر نشده است و همه را با نگاه ملی دیده است اما محورهای کلیدی مشترکی در هر دو به چشم می خورد. مثلاً مفهوم بزرگ شدن در فیلم و کتاب به صورت پررنگی وجود دارد چنانچه پایان کتاب آزادی نیست بزرگ شدن است و روییدن لایه نازکی موی نرم و سیاه در سطح صورت یک نوجوان نشان از مرد شدن در شرایط سخت دارد و این بزرگ شدن به شکلی دیگر مورد توجه کارگردان است. یا بیان اینکه سیلی و اسارت ملازم یکدیگرند (ص108) به شکل ویژه ای در فیلم بارها دیده می شود و یا صدای کابل خوردن اسرا (ص173) هم در کتاب و هم در فیلم توصیف شده است. مشاور کارگردان است اما فیلم چالشی نساخته، برخلاف حاتمی کیا که در آثارش در عین پرداختن به موضوعات مهم، درگیری و جدل نسل ها و جناحها و نمایش خائنین و انتقاد از نقاط سیاه (که در جای خود لازم است) را در روایتش قرار می دهد و از آشکار کردن تردیدها و تزلزل ها ابایی ندارد... اما جعفری حتی داستان نفر ۲۴ام را پررنگ می کند تا او را از خیانت تبرئه کند و خاک وطن‌را در لباس بچه ها فرو می کند ‌و در زمین عراق بر زمین می ریزد، اختلاف و درگیری بچه ها را زود ختم به خیر می کند و اختلاف روش آنها را سریعا به وحدت تبدیل می کند؛ چنانچه که دستهای هم پیمان برهم‌نهاده پوستر فیلم شده است، اینجاست که برخلاف برخی تصورات، حمایت نگرش و‌منش جناحی ندارد و این ویژگی هاست که یک موضوع ملی را به یک سینمای ملی ارتقا می دهد. علاوه بر این از همان ابتدا این پرسش شبهه گون مطرح می شود و در انتها دوباره تکرار می شود که جنگ جای بچه ها نیست! و کوچک در جنگ چه می کند؟ و بارها با زبان و با تصویر تلاش می شود که برای پاسخ به این پرسش فکر کنیم که آیا جنگ منتظر می ماند بچه ها بزرگ شوند؟ اصلاً کوچک یعنی کی؟ بزرگ یعنی کی؟ و آدم کی بزرگ می شود؟ رضاکریمی @artSkermanshah www.artkermanshah.ir
هشدار لو رفتن داستان فیلمی غریب و جذاب و پربحث است. زمانی نه چندان دور در آینده. جامعه‌ای شکل گرفته که در آن «شناسنامهٔ ژنتیکی برتر» کلید اصلی پیشرفت ‌است. افرادی که با مهندسی ژنتیک اصلاح شده‌اند را معتبر (Valid) و دیگران را نامعتبر (In-Valid) می‌شمارند. تنها معتبرها می‌توانند به جایی برسند. وینسنت (اتان هاوک) کودکی است که بطور طبیعی متولد شده و پر از نقص‌های ژنتیکی مانند نزدیک‌بینی و شانس ابتلا به بیماری‌های قلبی‌ست و پزشکان با آزمایش خونی که در همان بدو تولد از او می‌گیرند عمر طبیعی او را حدود سی سال تعیین می‌کنند. پدر مادر او پس از اینکه فرزندی طبیعی را تجربه می‌کنند به این نتیجه می‌رسند که فرزند بعدی‌شان باید از طریق دستکاری ژنتیکی که دیگر به نورم جامعه تبدیل شده به وجود بیاید، اینگونه وینسنت صاحب برادری کامل می‌شود. در فیلم‌ بین او و برادرش رقابت جدی دیده می شود. وینسنت رویای رفتن به فضا دارد، اما سرنوشت چیز دیگری درDNA او نوشته، از این رو نمی‌تواند در سازمان فضایی استخدام شود و در عوض خدمتکار آنجا می‌شود. بعد از مدتی وینسنت با جروم مارو (جود لاو) آشنا می‌شود که ورزشکار موفق و انسانی کامل است اما در یک تصادف فلج شده، سیستم اجتماعی حاکم وینسنت و جروم را به یک چشم می‌نگرد، موجوداتی بی‌مصرف. جروم که فلج بودنش از چشم سیستم مخفی مانده هویتش را به وینسنت قرض می‌دهد و او را با نمونه‌های خون، ادرار، مو و پوست تامین می‌کند، وینسنت با هویت ژنتیکی جروم موفق می‌شود در گاتاکا استخدام شود و خود را در برنامه اکتشافی یکی از قمرهای زحل قرار دهد. بعد از مدتی یکی از مسوولین گاتاکا به قتل می‌رسد و نقشه جروم و وینسنت به خطر می‌افتد ولی داستان با هیجان پیش می رود و مشکلات یکی پس از دیگری ختم به خیر می شوند. نهایتاً جروم مقدار زیادی خون و ادرار و مو به وینسنت هدیه می دهد. در صحنه پایانی وینسنت رو به فضا پرواز می کند و همزمان جروم خودش و مدالهایش را در آتش می سوزاند. یکی در زمین و دیگری در آسمان؛ به قول وینسنت: من جسمم را به تو دادم و تو رؤیاهایت را به من دادی. سازمان تبعیض آمیزی است، پس از نظر فیلم دروغ و پنهانکاری و‌تخلف علیه آن رواست. از این جهت این فیلم بیانیه انقلابی علیه نژادپرستی و جبرگرایی ژنتیکی است.‌ اما همچنان فیلمساز در بند حس و ماده اسیر است. روح در انسانهای ضعیف الجثه این فیلم ظهوری ندارد و تنها رؤیاها در کنار ادرار و خون و مو دیده می شوند. نژادپرستی ژنتیکی ناپسند است اما آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست...!
#سینماکتاب
هدایت شده از استنطاق
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مؤمنین صادق در جنگ احزاب تأملی در آیه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدوا اللَّهَ عَلَیْهِ  و شهادت http://estentagh.blog.ir/post/114