📹 #والفجر_مقدماتی 🔰 کشف پیکر مطهر دو شهید در فکه؛ 📍منطقه عملیاتی والفجرمقدماتی ۱۵ و ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ (شهید عزیز، اصغر مبارکی از شهر مبارکه در عملیات والفجر مقدماتی شهید شدند و پیکرشون هنوز برنگشته.) 🌹 شادی روح همه #شهدا به ویژه شهدای گمنام صلوات🌹 #کانون_شهدای_گمنام_مسجدالرسول_ص_مبارکه @shohadagomnamk

آفـــرین بر مردم قدرشناس و شهیدپرور #مبارکه بارش شدید باران نتوانست مانع حضور عاشقان #شهدا شود و مردم با عشق و اخلاص به استقبال از شهدای عزیز تازه تفحص شده آمدند. 🌹🌹شهدای عزیز التماس دعا🌹🌹 اللهم عجل لولیک الفرج🤲🤲 #مؤسسه_رهروان_راه_قرآن_مبارکه @rahrovanraheqoran

#ارسالی ‼️ حتماً بخوانید و نشر دهید شاید باعث یک تلنگر کوچک شود: ♻️معرفت پشه‌ها برای دیدن یکی از دوست های جانبازم، رفته بودم آسایشگاه امام خمینی (ره) که در شمالی ترین نقطه تهران است. فکر می کردم از مجهزترین آسایشگاه های کشور باشد، که نبود. بیشتر به خانه ای بزرگ شبیه بود. دوستم نبود، فرصتی شد به اتاق های دیگر سری بزنم. اکثر جانبازها آنجا قطع نخاع بودند، برخی قطع نخاع گردنی، یعنی از گردن به پایین حرکت نداشتند، بسیاری از کمر، بعضی نابینا بودند، بعضی جانباز از هر دو دست. و من چه می دانستم جانبازی چیست، و چه دنیایی دارند آن ها... جانبازی که ۳۵ سال بود از تخت بلند نشده بود پرسید؛ "کاندیدا شده ای! آمده ای با ما عکس بگیری؟" گفتم نه! ولی چقدر خجالت کشیدم. حتی با دوربین موبایلم هم تا آخر نتوانستم عکسی بگیرم. می گفت اینجا گاه مسئولی هم می آید، البته خیلی دیر به دیر، و معمولا نزدیک انتخابات! همه اینها را با لبخند و شوخی می گفت. هم صحبتی گیر آورده بود، من هم از خدا خواسته! نگاه مهربان و آرام اش به من تسلی می داد. وقتی فهمید در همان عملیاتی که او ترکش خورده من هم بوده ام، خیلی زود با من رفیق شد. پرسیدم خانه هم می روی؟ گفت هفته ای دو هفته ای یک روز، نمی خواست باعث مزاحمت خانواده اش باشد! توضیح می داد خانواده های همه جانبازهای قطع نخاع خودشان بیمار شده اند، هیچکدام نیست دیسک کمر نگرفته باشند. پرسیدم اینجا چطور است؟ شکر خدا را می کرد، بخصوص از پرسنلی که با حقوق ناچیز کارهای سختی دارند. یک جور خودش را بدهکار پرسنل می دانست. گفتم: بی حرکتی دست و پا خیلی سخت است، نه؟ با خنده می گفت نه! نکته تکاندهنده و جالبی برایم تعریف کرد، او که نمی توانست پشه ها را نیمه شب از خودش دور کند، می گفت با پشه های آنجا دیگر دوست شده است... می گفت "نیمه شب ها که می نشینند روی صورتم، و شروع می کنند خون مکیدن، بهشان می گویم کافیست است دیگر!" می گفت خودشان رعایت می کنند و بلند می شوند، نگاهم را که می بینند، می روند. شانس آوردم اشک هایم را ندید که سرازیر شده بودند. نوجوان بوده، ۱۶ ساله که ترکش به پشت سرش خورده و الان نزدیک ۵۰ سالش شده بود. و سال ها بود که فقط سقف بی رنگ و روی آسایشگاه را می دید. آخر من چه می دانستم جانبازی چیست! صدای رعد و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم تختش را تا بیرون سالن بیاوریم، تا باران نرمی که باریدن گرفته بود را ببیند. چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده است. خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و خفگی داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می گذشت. به حیاط که رسیدیم ساختمان های بسیار شیک روبرو را نشانم داد. ساختمان هایی که انگار اروپایی بودند. می گفت اینها دیگر مصادره ای نیستند، بسیاری از این ساختمان ها بعد از جنگ ساخته شده، و امکاناتش خیلی بیشتر از آسایشگاه های جانبازهاست. نمی دانستم چه جوابش را بدهم. تنها سکوت کردم. می گفت فکر می کنی چند سال دیگر ما جانبازها زنده باشیم؟ یکه خوردم. چه سئوالی بود! گفتم چه حرفی می زنی عزیزم، شما سرورِ مایید، شما افتخار مایید، شما برکت ایرانید، همه دوستتان دارند، همه قدر شما را می دانند، فقط اوضاع کشور این سال ها خاص است، مشکلات کم شوند حتما به شما بهتر می رسند. خودم هم می دانستم دروغ می گویم. کِی اوضاع استثنایی و ویژه نبوده؟ کِی گرفتاری نبوده. کِی برهه خاص نبوده اوضاع کشور... چند دقیقه می گذشت که ساکت شده بود، و آن شوخ طبعی سابقش را نداشت. بعد از اینکه حرف مرگ را زد. انگار یاد دوستانش افتاده باشد. نگاهش قفل شده بود به قطره های ریز باران و به فکر فرو رفته بود. کاش حرف تندی می زد! کاش شکایتی می کرد! کاش فریادی می کشید و سبک می شد! و مرا هم سبک می کرد! یک ساعت بعد بیرون آسایشگاه بی هدف قدم می زدم. دیگر از خودم بدم می آمد. از تظاهر بدم می آمد. از فراموش کاری ها بدم می آمد. از جانباز جانباز گفتن های عده ای و تبریک های بی معنای پشتِ سر هم. از کسانی که می گویند ترسی از جنگ نداریم همان ها که موقع جنگ در هزار سوراخ پنهان بودند. و این روزها هم، نه جانبازها را می بینند نه پدران و مادران پیر شهدا را... بدم می‌آمد از کسانی که نمی‌دانند ستون‌های خانه‌های پر زرق و برق‌شان چطور بالا رفته! از کسانی که جانبازها را هم پله ترقی خودشان می‌خواهند! کاش بعضی به اندازه پشه‌ها معرفت داشتند وقتی که می‌خوردند، می‌گفتند کافیست! و بس می‌کردند، و می رفتند، ما چه می‌دانیم جانبازی چیست... #جانباز #شهدا #کانون_شهدای_گمنام_مسجدالرسول_ص @shohadagomnamk

امروز برای #شهدا وقت نداریم! ای داغ دل دیده، تو را وقت نداریم! هرچند که خوب است شهیدانه بمیریم خوب است ولی حیف، که ما وقت نداریم ... #شهدا_شرمنده_ایم خدا کند در گروه افرادی نباشیم و نشویم که بخواهیم با سوءاستفاده از نام شهدا به کام خود برسیم🤲 #کانون_فرهنگی_تبلیغی_شهدای_گمنام_مسجدالرسول_مبارکه @shohadagomnamk

با این‌که روز غیر تعطیل بود؛ با این‌که دانش‌آموزان، امتحان داشتند؛ با اینکه اعلام شد هوا آلوده‌است و بیرون نیایید؛ اما مردم قدرشناس شهرستان مبارکه از کودک تا بزرگ، زن و مرد و پیر و جوان، فرهنگی و دانش‌آموز و کسبه و روحانی و ... آمدند تا با عمل خود اثبات کنند نور خدا، یعنی #شهدا خاموش و فراموش شدنی نیستند... (استقبال مردم شهرستان مبارکه از #شهدای_گمنام/۱۲ دی ۱۴۰۱) ♻️ مردم ما بصیر و قدرشناس هستند؛ کاش مسئولین هم بیش از پیش، قدردان این مردم باشند. 🌹شادی روح شهدا صلوات 🌹 🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺 #مؤسسه_رهروان_راه_قرآن @rahrovanraheqoran

به مناسبت شهادت حضرت ام‌البنین س، دیدار با خانواده‌های #شهدا #محمد_رضا_باقریان و #سید_عبدالله_موسوی / ۱۶ دی ۱۴۰۱، محله‌ی سرارود 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 تشکر از خانواده‌های معظم شهدا و بزرگوارانی که در این دو دیدار، همراهی‌مان کردند. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

#امام_خمینی_ره : خانواده #شهدا چشم و چراغ این ملت هستند. 🌷🌷🌷🌷🌷 ان شاءالله یکشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۰ صبح دیدار با همسر شهید #مدافع_حرم ، شهید حسینی در محله‌ی قهنویه. خواهران و برادرانی که قصد حضور دارند؛ نهایتاً تا فردا ظهر (شنبه) اعلام آمادگی کنند. با تشکر 🌷🌷🌷🌷🌷

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 #همه_آمدند مادری با تصویر فرزند شهیدش؛ مادری دیگر با در دست داشتن تصویر شهید جاوید‌الأثر؛ جانبازی با افتخار جانبازی‌اش و کودکی دهه نودی برای پرچم مقدس کشورش... 👌👌👌 همه آمدند تا بار دیگر به دنیا نشان دهند با تمام مشکلات و سختی‌ها، ملت ایران همچنان ثابت‌قدم، وفادار به آرمان‌های امام و #شهدا ایستاده است... 📣📣📣📣 ‼️ مسئولین توجه کنید اکنون نوبت شماست تا به پاسداشت این همه غیرت و حمیّت مردم، تمام تلاش خود را برای خدمت به ملت شریف ایران به کار بندید... #دهه_فجر #حماسه_حضور

📣📣📣📣📣 واقعاً خسته شدیم از این که این شهر یه بزرگتر نداره تا به برنامه‌های فرهنگی شهرستان مبارکه، سر و سامان بده. اون از غدیر که یه ستاد غدیریه نداریم؛ اون از قرارگاه فرهنگی که معلوم نیست کارش چی هست تو این شهرستان؟! این از #محرم که یه سخنران مورد قبول عموم مردم لااقل در مجتمع فرهنگی الزهرا س که از اول به نیت برگزاری جلسات ویژه محرم و صفر، بنا شد؛ تا از مسائل روز جامعه بگه دعوت نشده و این هم از کاروانشون که راه مردم را در خیابان‌های اصلی شهر، بستند ... 😡😡😡 حالا اگر بخوان یه همایش #حجاب و عفاف یا تشییع پیکر #شهدا برگزار کنند؛ در یک خیابان فرعی یا صبح جمعه برنامه برگزار می‌کنند... ‼️ واقعاً چه کسی در این شهر، مسئول و مرجع هست که دردها را به او انتقال دهیم و بپذیرد و عمل کند؟!

متن لایحه‌ی ننگین عفاف و #حجاب که به عقیده‌ی من، عموم علما، مراجع تقلید و ائمه‌ی جمعه و جماعات، آن را نخوانده‌اند وگرنه غیرتشان اجازه نمی‌داد یک لحظه هم در این مورد، سکوت کنند یا حالت انفعال داشته باشند. ‼️ به ویژه به ماده ۳۶، ماده ۴۹/ تبصره ۱، ماده ۵۴ و ماده ۶۴ توجه شود. علمای اسلام! لطفاً تا دیر نشده برای دفاع از خون #شهدا به پا خیزید. #کانون_شهدای_گمنام @shohadagomnamk

در تاریخ بنویسید ۲۲ مرداد ۱۴۰۲/ روز خیانت و دهن‌کجی مجلس یازدهم به #اسلام مجلس، تصویب لایحه‌ی ننگین عفاف و #حجاب را به کمیسیون قضایی و حقوقی سپرد. ‼️ تا دیروز می‌گفتند برای مقابله با بی‌حجابی، باید کار #فرهنگی کرد و امروز، بار دیگر به خون #شهدا و خون دل انسان‌های آزاده، خیانت کردند. 😡😡 خدا نگذره از سر تحمیل کنندگان لایحه‌ی بی عفتی و بی حیایی بر جامعه. امروز، را باید #عزای_عمومی در جمهوری اسلامی ایران، اعلام کرد... نفرین بر سکوت‌کنندگان و همراهان این لایحه‌ی ننگین. اگر عمر سعد، از گندم ری خورد؛ شما هم به امیال دنیوی خود می‌رسید. 😔😔😔 چقدر وقاحت می‌خواهد که در ماه #محرم به حجاب، اینگونه خیانت شود... #کانون_شهدای_گمنام @shohadagomnamk

ماجرای پیدایش بین‌الحرمین😢 صدام خانه‌های عشاق حسین علیه‌السلام را ویران کرد؛ اما برخلاف خواست او بین‌الحرمین پا گرفت... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#بین_الحرمین قتلگاه #شهدا است. #کانون_شهدای_گمنام