1.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویژه_استوری
☑️ سالروز شهادت آیت الله مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه گرامی باد
@qomirib
برای نخستین بار، تعداد شهرستانهای قرمز و نارنجی کرونا به صفر رسید
🔹رنگبندی ۲۷ آذر در اپلیکیشن ماسک منتشر شد.
🔹با عبور کامل کشور از خیز پنجم کرونا، هیچ شهری در وضعیت قرمز و نارنجی نیست.
🔹با این وجود، به دلیل گسترش سویه امیکرون (کرونای آفریقای جنوبی) در بیش از ۸۰ کشور جهان، رعایت مراقبتهای بهداشتی کماکان ضروری است.
⚪️آخرین آمار رنگبندی:
🔴 صفر شهرستان قرمز
🟠 صفر شهرستان نارنجی
🟡 ۵۳ شهرستان زرد
🔵 ۳۹۵ شهرستان آبی
#واکسن_میزنم
@qomirib
7.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری_پوستر
🌱 ۲۷ آذر، روز جهانی عاری از خشونت و افراطی گری
@qomirib
4.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏪ انباشت نخاله های ساختمانی کنار آب انبار تاریخی روستای سراجه!
🔴 #شهروند_خبرنگار آماده است تا از طریق شماره 👇
📲 ۰۹۱۲ ۲۵۲ ۰۹۲۰
سوژه ها و مشکلات شهری شما را دریافت و پیگیری کند.
#پیگیری_صدا_و_سیما
ویدئوهای بیشتر را اینجا ببینید👇
https://www.aparat.com/v/ifGMC/
صدا و سیمای مرکز قم
⏪ انباشت نخاله های ساختمانی کنار آب انبار تاریخی روستای سراجه! 🔴 #شهروند_خبرنگار آماده است تا از طر
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 جوابیه سازمان میراث فرهنگی استان به خبر انباشت نخاله های ساختمانی کنار آب انبار تاریخی روستای سراجه!
🎙 آقای ارجمندی؛ مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
🆔 @qomirib
💠 خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی
✍در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود.
ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت.
ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن.
مأمور بعثی فرار کرد.
وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی، الان دیگر پای من گیر است».
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند.
زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره ۱ و ۲) زیر زمین بود، آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم.
آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب میآورد،
ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد».
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم، گفتم: یا فاطمه زهرا !
امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم».
سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا !
افتخار میکنم، این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن.
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم،
تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم،
دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است.
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره،
همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین.
از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام.
اعتنایی نکردم،
دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید: بیا آب آوردهام.
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها که آب را از دستش بگیرم.
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند،
تا نام مبارک حضرت فاطمه سلام الله علیها را برد، طاقت نیاوردم.
سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید: «بیا آب را ببر!
این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم،
سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم،
لیوان دوم و سوم را هم آورد.
یک مقدار حال آمدم، بلند شدم،
او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن !
گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم.
گفت: دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا سلام الله علیها دختر رسول الله صلی الله علیه و آله شرمنده کردی، الان حضرت زهرا سلام الله علیها را در عالم خواب زیارت کردم.
ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور
وگرنه همه شما را نفرین خواهم کرد.
فقط بگو لبيک يازهرا سلام الله علیها
📚حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
#هنگامه_مناجات_با_خالق_نزدیک_است...🌺
@qomirib
6.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃 قدرت ارتباط گیری با نسل جوان
۲۷ آذر، سالروز شهادت آیت الله دکتر محمد مفتح، روحانی عالم
#سرباز_انقلاب
@qomirib
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣فراخوان رویداد ملی تولید محتوای «قهرمان من»
🟢 با هدف معرفي مکتب شهيد سليمانی با استفاده از ظرفيت های فضاي مجازي به کودکان و نوجوانان
🎁 با بیش از 200 میلیون تومان جایزه نقدی و حمایتهای ویژه کسب و کاری از آثار برگزیده
🅿️برای ثبت نام و ارسال اثر به www.platzaar.ir مراجعه نمایید.
#به_نیت_حاج_قاسم
#قهرمان_من
#مرد_میدان
@qomirib