#بینالملل #۱۲۱۳
🔹اشغال تدریجی یک کشور با مذاکره! (بخش اول)
«مذاکره» پرتکرارترین کلیدواژه در فضای سیاسی یه دهه اخیر کشور است. دو تفکر درباره این کلیدواژه وجود دارد. اولی فکر میکند که طرفین یک میز در مذاکرات، میتوانند هر دو برنده باشند. تفکر دیگر، معتقد است که مذاکره برای قدرت غربی ابزاری است در جهت مهار، نه ایجاد گشایش. مصادیقی نیز برای آن وجود دارد.
فلسطین روز نهم آبان ۱۲۹۶ (۳۱ اکتبر ۱۹۱۷) توسط بریتانیا اشغال شد. دو روز بعد نطفه اسرائیل بسته شد! «بالفور» وزیر خارجه وقت انگلیس، روز ۱۱ آبان ۱۲۹۶ نامهای خطاب به «والتر روچیلد» یکی از رهبران وقت صهیونیسم جهان نوشت که به اعلامیه بالفور (Balfour Declaration) شهره شد. در این اعلامیه آمده بود که پادشاهی انگلیس، یک کشور برای یهودیان میسازد!
نحوه اشغال فلسطین به این صورت بود که رژیم صهیونیستی ابتدا با قوای نظامی اشغال، سپس بعد از مدتی، از طریق سازمان ملل و مذاکره، اشغالگری خود را مشروع میکرد. اشغال تدریجی فلسطین عمدتاً در ۲ دوره زمانی رخ داد:
۱. اشغال رسمی ۵۵درصد طی ۳۰ سال اول! تزریق یهودی از سراسر جهان به فلسطین طی ۳۰ سال اشغالگری انگلیس باعث شد که جمعیت صهیونیستها در ۱۹۴۷ میلادی ۳۳درصد کل جمعیت فلسطین شود. فاتحان جنگ جهانی دوم نیز در همین سال، فلسطین را با قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل به دو قلمروی فلسطینی و یهودی تقسیم کردند. تقسیمبندی جالب بود. فلسطینیان ۹۴درصد از کل اراضی فلسطین تاریخی و ۶۷درصد از کل جمعیت را دارا بودند؛ اما این قطعنامه ۵۵درصد از زمین فلسطین را به یهودیان داد! پس از اعلام موجودیت اسرائیل در روز ۱۴ می ۱۹۴۸ میلادی (نکبت)، پنج ارتش عربی به مصاف رژیم صهیونیستی رفتند؛ اما شکست خوردند. اسرائیل در این جنگ ۷۸درصد کل فلسطین تاریخی اشغال کرد که به آن «اراضی ۱۹۴۸ میلادی» میگویند. اما طبق قطعنامه فقط ۵۵درصد آن از منظر بینالمللی مشروع بود. در آینده، ۲۲درصد دیگر نیز از طریق مذاکره به قلمرو اشغالی اسرائیل اضافه میشود!
۲. اشغال رسمی ۲۲درصد دیگر با مذاکرات! کل فلسطین تاریخی در جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ اشغال شد. به اراضی اشغال شده در این جنگ «اراضی ۱۹۶۷ میلادی» میگویند. حدود ۳۰ سال بعد از جنگ شش روزه، جناح «یاسر عرفات» به عنوان یکی از جناحهای اصلی فلسطینی، اسلحه را زمین گذاشت و تسلیم شد. زمین داد تا صلح شود. اسرائیل را به رسمیت شناخت تا وجود یک دولت فلسطینی را تایید کند. جناح مقاومت اسلامی فلسطین؛ اما مخالف اسلو بود. مذاکرات پنهانی طرفین فلسطینی و اسرائیلی در «اسلو» پایتخت نروژ انجام شد. روز ۱۳ سپتامبر ۱۹۹۳ (۲۲ شهریور ۱۳۷۲) پیمان اسلو در واشنگتن منعقد شد. پیمان دوم اسلو نیز در سال ۱۹۹۵ امضا شد. اساس این توافق مبتنی بر سیاست ۲ دولت فلسطین و اسرائیل بود. مشابه آنچه در تقسیمبندی قطعنامه ۱۸۱ سازمان ملل آمده بود. اراضی ۱۹۶۷ میلادی (غزه و کرانه باختری) به عنوان قلمرو دولت فلسطینی تعیین شد. مابقی برای اسرائیل! اسرائیل با مذاکره و سازمان ملل توانست از منظر بینالمللی، خود را مالک ۷۸درصد کل فلسطین (اراضی۱۹۴۸) اعلام کند. اما ۲۲درصد مابقی به فلسطین داده نشد!
کرانه باختری طبق اسلو به سه منطقه تقسیم شد. منطقه سوم که ۶۰درصد کرانه باختری است به طور کامل در کنترل امنیتی و نظامی اسرائیل است. شهر و روستاهای فلسطینینشین نیز در منطقه اول و دوم به صورت جدا از هم قرار گرفته است. مشابه زندانهای جدا از هم است که راهی به هم ندارند. اما موضوع به همین نقطه ختم نمیشود. کرانه باختری تقریباً شهرکنشین شده است. شهرکنشین به آن دسته از صهیونیستهایی میگویند که در زمین و املاک خصوصی فلسطینیها در کرانه باختری و بیتال زندگی میکنند. عمده شهرکهای صهیونیستی به طور کامل یا جزئی در اراضی ۱۹۶۷ ساخته شده است. در حال حاضر بیش از ۷۰۰/۰۰۰ شهرکنشین در ۱۵۰ شهرک (settlement) و ۱۲۸ مقر (Outpost) در کرانه باختری اشغالی زندگی میکنند. این عدد ۱۰درصد از جمعیت ۷ میلیون نفری صهیونیستهاست. گفتنی است که مقر (Outpost) به سازههایی میگویند که از نظر خود رژیم صهیونیستی نیز غیرقانونی است! این مقر میتواند یک کانکس باشد یا یک مجموعه اقامتی ۵۰۰ نفره باشد. سازنده و ساکن آن نیز تندروترین یهودیانی هستند که معتقدند باید زمین فلسطین را پرکنیم تا فلسطینی مجبور به خروج شود! اسرائیل درست پس از تصرف کل فلسطین تاریخی در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ شروع به شهرکسازی کرد و حدود ۴۰درصد از اراضی اشغالی کرانه باختری اکنون در کنترل شهرکنشینهاست. مابقی را نیز ارتش اسرائیل پر کرده است!
(ادامه در متن زیر 👇🏻)
کانال رسمی هفتهنامه پرتو
آیدی eitaa.com/partosokhan_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#بینالملل #1217
🔹تجربههای فراوان تاریخی از بدعهدی آمریکا
تحلیگران معتقدند که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، بر پایه سلطهطلبی، فشار و تحریم استوار بوده و تجربههای گذشته نشان داده که هرگونه اعتماد به وعدههای واشنگتن، نتیجهای جز زیان نخواهد داشت. به گزارش فارس: روابط ایران و آمریکا همواره یکی از موضوعات مهم در سیاست خارجی کشور بوده است. این روابط از دوران مشروطه آغاز شد و تا امروز، با پیچیدگیها و تنشهای فراوانی همراه بوده است.
از خوشبینی تا کودتا
روابط ایران و آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بیشتر در حوزههای فرهنگی و اقتصادی شکل گرفت. این روابط در ابتدا با خوشبینی همراه بود، چرا که بسیاری از ایرانیان تصور میکردند آمریکا میتواند به عنوان یک قدرت سوم، در برابر نفوذ استعماری روسیه و بریتانیا، نقش متوازنکنندهای ایفا کند. اما با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، چهره واقعی سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران آشکار شد. این کودتا که با حمایت مستقیم سازمان سیا انجام شد، دولت قانونی دکتر مصدق را سرنگون کرد و موجب بازگشت حکومت پهلوی به مدار وابستگی به غرب شد.
ادامه در پست بعدی...👇🏻
کانال رسمی هفتهنامه پرتو
آیدی eitaa.com/partosokhan_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#بینالملل #1217
ادامه از پست بالا...👆🏻
🔹تجربههای فراوان تاریخی از بدعهدی آمریکا (2)
ایران به عنوان مهره آمریکا در منطقه
در دوره پهلوی، ایران به عنوان متحد راهبُردی آمریکا در منطقه خاورمیانه، نقشی کلیدی در سیاستهای این کشور ایفا کرد. واشنگتن با استفاده از قراردادهای نظامی، اقتصادی و فرهنگی، نفوذ خود را در ایران گسترش داد. فروش تسلیحات گرانقیمت، حمایت از سیاستهای شاه در سرکوب مخالفان و بهرهبرداری از منابع نفتی ایران، از جمله مواردی بود که وابستگی کشور به آمریکا را تعمیق کرد. علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل رهبر انقلاب، یکی از افرادی است که میتواند با توجه به تجربه، تحلیل دقیقی از تاریخچه روابط ایران و آمریکا بدهد و از سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران بگوید. او در این زمینه میگوید: «ایران در دوران پهلوی به یک کشور مصرفکننده کالاهای آمریکایی تبدیل شده بود، بدون آنکه منافع اقتصادی بلندمدتی برای مردم ایران به همراه داشته باشد. سیاستهای آمریکا در این دوران، نه تنها کمکی به پیشرفت اقتصادی کشور نکرد؛ بلکه باعث شد ایران به ابزاری در خدمت اهداف راهبُردی واشنگتن در برابر شوروی و سایر کشورهای منطقه تبدیل شود».
انقلاب اسلامی و آغاز تقابل آشکار
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، معادلات منطقهای دگرگون شد و روابط ایران و آمریکا به نقطهای بحرانی رسید. ایران با اتخاذ سیاست «نه شرقی، نه غربی»، مسیر استقلال را در پیش گرفت و بسیاری از قراردادهای وابستگی را لغو کرد. این تحول، به شدت مورد مخالفت آمریکا قرار گرفت و اقدامات خصمانه واشنگتن علیه ایران آغاز شد.
ابزار آمریکا برای مهار ایران
پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران و قطع روابط دیپلماتیک، ایالات متحده مجموعهای از تحریمهای اقتصادی، نظامی و سیاسی را علیه ایران اعمال کرد. این تحریمها در طول دهههای بعد، بهطور مداوم گسترش یافتند و هدف اصلی آنها، تضعیف توان اقتصادی و محدود کردن نفوذ منطقهای ایران بود. ولایتی در این باره اظهار میدارد: «تحریمهای آمریکا علیه ایران، صرفاً یک ابزار اقتصادی نیست؛ بلکه بخشی از یک جنگ همهجانبه برای تضعیف استقلال و خودکفایی کشور است. تاریخ نشان داده که هر زمان ایران در مسیر پیشرفت قرار گرفته، واشنگتن تلاش کرده با اعمال فشارهای مختلف، مانع از تحقق این روند شود.»
آمریکا و تلاش برای تغییر هویت ایران
یکی از مهمترین ابعاد تقابل ایران و آمریکا، جنبه ایدئولوژیک آن است. انقلاب اسلامی با شعار استقلال، آزادی و مقاومت در برابر سلطهگری شکل گرفت و این امر، با منافع استکباری آمریکا در تضاد قرار گرفت. ولایتی در این زمینه تأکید میکند: «آمریکا هیچگاه یک ایران مستقل و اسلامی را تحمل نکرده است. واشنگتن همواره تلاش کرده است که با ترویج فرهنگ مصرفگرایی، تضعیف ارزشهای اسلامی و حمایت از گروههای وابسته، هویت ملی و دینی کشور را هدف قرار دهد. دشمنی آمریکا با ایران، صرفاً به مسائل سیاسی محدود نمیشود؛ بلکه بخشی از پروژه گستردهتر تغییر هویت فرهنگی و اجتماعی ایران است.»
آیا مذاکره با آمریکا راهحل مشکلات است؟
یکی از مباحث مطرح در فضای سیاسی کشور، امکان بهبود روابط با آمریکا به عنوان راهی برای حل مشکلات اقتصادی است. برخی معتقدند که مذاکره و تعامل با واشنگتن میتواند به رفع تحریمها و بهبود وضعیت اقتصادی منجر شود. اما تجربه تاریخی نشان داده که آمریکا همواره از مذاکره به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بیشتر استفاده کرده است. ولایتی در این باره تصریح میکند: «رابطه با آمریکا به معنای خودزنی است. واشنگتن هیچگاه به دنبال یک رابطه عادلانه و برابر نبوده و نیست. هرگونه مذاکرهای که بر پایه تسلیم در برابر خواستههای آمریکا باشد، به معنای نادیده گرفتن آرمانهای انقلاب و استقلال ملی است.»
ایران در مسیر مقاومت و پیشرفت
امروز تحلیلگران بسیاری معتقدند که سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، بر پایه سلطهطلبی، فشار و تحریم استوار بوده و تجربههای گذشته نشان داده که هرگونه اعتماد به وعدههای واشنگتن، نتیجهای جز زیان نخواهد داشت. در مقابل، ایران با تکیه بر ظرفیتهای داخلی و گسترش روابط با کشورهای مستقل، توانسته است در برابر این فشارها ایستادگی کند. ولایتی میگوید: «آمریکا ثابت کرده که شریکی قابل اعتماد نیست. تنها راه پیشرفت کشور، اتکا به توان داخلی، همکاری با کشورهای مستقل و ادامه مسیر مقاومت است. تجربه نشان داده که هر جا ایران بر اصول خود ایستاده، به موفقیت رسیده است و این همان مسیری است که باید ادامه دهیم.»
کانال رسمی هفتهنامه پرتو
آیدی eitaa.com/partosokhan_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#بینالملل #1218
من اروپاییام!
فکر میکنم ما اروپاییها به خاطر اقداماتمون توی ۳ هزار سال گذشته در جهان، باید به اندازه ۳ هزار سال بعدش عذرخواهی کنیم. قبل از اینکه شروع کنیم به بقیه درس اخلاقی بدیم!
چه کسی جنگ جهانی اول رو آغاز کرد؟
مسلمانان نبودند!
چه کسی جنگ جهانی دوم را آغاز کرد؟
مسلمانان نبودند!
چه کسی به هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن بمب اتم زد؟
آمریکا بود، نه مسلمانان!
چه کسی ۶ میلیون یهودی رو در هولوکاست کشت؟
هیتلر بود، نه مسلمانان!
چه کسی حدود ۱۸۰ میلیون آفریقایی رو به بردگی گرفت؟ و ۸۸ درصدشون در حین جابهجاییها، در اقیانوس اطلس کشته شدن؟
مسلمانان نبودند!
چه کسی حدود ۲۹ میلیون بومی استرالیایی رو کشت؟
مسلمانان نبودند!
چه کسی بیش از ۱۰۰ میلیون بومی رو در شمال آمریکا کشت؟
مسلمانان نبودند!
چه کسی بیش از ۵۰ میلیون بومی آمریکایی رو در جنوب آمریکا کشت؟
مسلمانان نبودند!
کانال رسمی هفتهنامه پرتو
آیدی eitaa.com/partosokhan_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#بینالملل #1219
🔻تکرار سناریوی پیجرها؛
بزرگترین تولیدکننده غذای اسرائیل در ایران!
در حالی که مدیر عامل نستله ایران به ارتباط مستقیم این شرکت با نستله جهانی اعتراف کرده، شرکت نِستِله یکی از بزرگترین تامین کنندگان غذا در اسرائیل است.
به گزارش فارس؛ شرکت نستله، همواره به دلیل ارتباطات اقتصادی با اسرائیل، در مرکز توجه قرار داشته است. در حالی که جنگ غزه ابعاد تازهای از حمایت این شرکت از اسرائیل را نمایان کرده، اعترافات مدیرعامل نستله ایران درباره وابستگی به شرکت مادر نیز جنجالبرانگیز شده است. نستله، سالهاست که به دلیل سرمایهگذاریهایش در اسرائیل مورد انتقاد قرار دارد. این شرکت ۵۰.۱ درصد سهام شرکت اسرائیلی اوسم (Osem) را در اختیار دارد که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مواد غذایی در اسرائیل محسوب میشود. براساس گزارشها، نستله طی دو دهه گذشته میلیاردها دلار در اسرائیل سرمایهگذاری کرده و از جمله شرکتهایی است که دولت این رژیم به عنوان حامی اقتصادی معرفی کرده است. کمک نستله به اسرائیل در جریان جنگ غزه؛ در جریان جنگ اخیر غزه، گزارشهای مختلفی از حمایت شرکتهای چندملیتی از رژیم صهیونیستی منتشر شد. نستله نیز به عنوان یکی از این شرکتها، کمکهایی در قالب تأمین مواد غذایی و لجستیکی به نیروهای اسرائیلی داشته است. برخی منابع مدعیاند که این شرکت در کنار دیگر برندهای بینالمللی، بخشی از نیازهای لجستیکی اسرائیل را تأمین کرده و از فعالیتهای اقتصادی خود در این کشور کاسته نشده است.
اعتراف مدیرعامل عامل نستله ایران به ارتباط با شرکت مادر؛ در حالی که نستله در ایران تحت عنوان یک شرکت محلی فعالیت میکند، مدیرعامل این شرکت اخیراً در ویدئویی به صورت مستقیم از ارتباط این شرکت محلی با نستله بین المللی پرده برداشت. این اعتراف بار دیگر نگرانیها را درباره فعالیت برندهای چندملیتی در ایران و امکان خروج سرمایه از کشور به نفع شرکتهای همکار با اسرائیل افزایش داده است. ماجرای پیجرها و اهمیت عدم اعتماد به شرکتهای مرتبط با اسرائیل؛ ماجرای پیجرها و استفاده نظامی و ضد بشری اسرائیل از روابط اقتصادی، نگرانیها در این باره را افزایش داده و هرگونه ارتباط مستقیم و غیر مستقیم جریانات اقتصادی در ایران با تلآویو باید به دقت مورد بررسی قرار گرفته و در صورت تایید ارتباط، نسبت به قطع آن از طریق دستگاههای ذیربط اقدام شود. همچنین، ارتباط نستله با اسرائیل و حمایتهای اقتصادی این شرکت از رژیم صهیونیستی، بار دیگر موضوع تحریم برندهای حامی اسرائیل را در میان مصرفکنندگان و نهادهای ایرانی مطرح کرده است. اعترافات اخیر مدیرعامل نستله ایران نیز نگرانیها درباره انتقال سرمایه و منافع اقتصادی از ایران به شرکت مادر را افزایش داده است. در چنین شرایطی، بازنگری در سیاستهای تجاری و اقتصادی ایران نسبت به برندهای مرتبط با رژیم و دولتهای متخاصم، بیش از گذشته ضروری به نظر میرسد و باید منتظر ماند و دید نهادهای مرتبط با این مسئله، چه واکنشی به این موضوع نشان میدهند.
کانال رسمی هفتهنامه پرتو
آیدی eitaa.com/partosokhan_ir
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#بینالملل #1221
🔻چرا مذاکره با آمریکا گره تحریمها را کورتر میکند
با توجه به سیاستهای خصمانه آمریکا، بهویژه تحت ریاست جمهوری ترامپ، مذاکره نهتنها کمکی به کاهش تحریمها نمیکند؛ بلکه مسیر فشار و تحریم را تثبیت و تشدید خواهد کرد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانشجویان در روزهای پایانی سال گذشته، در واکنش به دعوت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای مذاکره، این پیشنهاد را فریبکارانه دانسته و تأکید کردند که مذاکره با این دولت آمریکا، گره تحریمها را کورتر خواهد کرد.
اظهارات رهبر معظم انقلاب، مبتنی بر یک واقعیت انکارناپذیر است؛ زیرا نباید فراموش کرد که مشکل آمریکا با ایران، صرفاً مسئله هستهای نیست؛ بلکه به دین، هویت و استقلال ملت ایران بازمیگردد. با توجه به سیاستهای خصمانه آمریکا، بهویژه تحت ریاست جمهوری ترامپ، مذاکره نهتنها کمکی به کاهش تحریمها نمیکند؛ بلکه مسیر فشار و تحریم را تثبیت و تشدید خواهد کرد.
بازگشت به سیاست فشار حداکثری
دولت ترامپ در دوره جدید ریاستجمهوری خود، همانند دوره قبل، بر سیاست فشار حداکثری تأکید دارد. ترامپ و تیم امنیت ملی او بارها اعلام کردهاند که به دنبال توافقی فراتر از برجام هستند که شامل موضوعاتی مانند توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران باشد. این خواستهها در تضاد آشکار با اصول حاکمیتی و منافع ملی ما است. از این رو، مذاکره با چنین دولتی نهتنها منجر به کاهش تحریمها نمیشود؛ بلکه دست آمریکا را برای اعمال فشارهای جدید باز میگذارد.
ساختار پیچیدهتر تحریمها
تحریمهای اعمالشده علیه ایران طی سالهای اخیر نهتنها کاهش نیافته؛ بلکه به شکل پیچیدهتری طراحی شدهاند. آمریکا با استفاده از سازوکارهای ثانویه و تهدید شرکتهای بینالمللی، عملاً راههای دور زدن تحریمها را دشوارتر کرده است. علاوه بر این، تحریمهای جدیدی در حوزههای مختلف، از جمله مالی و انرژی، اعمال شده که نشان میدهد مذاکره بدون تضمینهای جدی، هیچگونه گشایشی در اقتصاد ایران ایجاد نخواهد کرد.
فؤاد ایزدی، تحلیلگر ارشد مسائل آمریکا و استاد دانشگاه تهران، در گفتگو با فارس در این باره تاکید میکند که حتی اگر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تمایل به لغو تحریمها داشته باشد، بهتنهایی قادر به انجام این کار نیست. وی تأکید میکند که برداشتن تحریمها نیازمند همراهی و اقدام عملی کنگره آمریکاست، و در حال حاضر نشانهای مبنی بر تمایل کنگره به رفع تحریمها وجود ندارد. ایزدی همچنین اشاره میکند که حتی اگر ترامپ بخواهد بر کنگره در این زمینه تأثیر بگذارد، شواهدی دال بر توانایی او در جلب حمایت کنگره برای لغو تحریمها وجود ندارد. بر این اساس، ایزدی نتیجه میگیرد که مذاکره با دولت آمریکا در شرایط فعلی نهتنها مشکلی را حل نمیکند؛ بلکه ممکن است به مشکلات کشور نیز بیفزاید؛ زیرا ممکن است کشور را معطل نتایج مذاکرات کرده و جامعه را نسبت به اخبار مرتبط با مذاکرات شرطی کند که این وضعیت به نفع کشور نیست.
نگاه ایدئولوژیک دولت ترامپ به ایران
برخلاف آنچه برخی تحلیلگران تصور میکنند، مشکل آمریکا با ایران، به مسئله هستهای محدود نمیشود. واشنگتن، بهویژه تحت رهبری ترامپ، همواره ایران را بهعنوان تهدیدی ایدئولوژیک تلقی کرده است. استقلال سیاسی، مقاومت در برابر سلطهگری و هویت اسلامی ایران، نقاطی هستند که آمریکا نمیتواند با آنها کنار بیاید. به همین دلیل، حتی اگر مذاکراتی انجام شود، خواستههای آمریکا فراتر از بحثهای فنی خواهد بود و ناظر بر تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی و فرهنگی ایران خواهد شد.
عدم تضمین پایبندی آمریکا به توافقات
سابقه آمریکا در نقض توافقات بینالمللی، بهویژه خروج یکجانبه از برجام، نشان میدهد که حتی در صورت دستیابی به یک توافق جدید، هیچ تضمینی برای اجرای آن وجود ندارد. ترامپ در دوره قبلی خود، بهرغم پایبندی ایران به تعهدات برجامی، از توافق خارج شد و تحریمهای گستردهای را بازگرداند. این تجربه تاریخی، گواهی بر این است که مذاکره با دولت آمریکا بدون ارائه تضمینهای عملی، اقدامی پرریسک و بینتیجه خواهد بود.
#بینالملل #1224
🔻در حاشیه مذاکرات غیر مستقیم ایران و آمریکا
🔹آزمونی دیگر برای شیطان بزرگ
✍🏻داود مهدوی زادگان
دوباره با روی کار آمدن جریانی که گزینه همیشگیشان برای رفع مشکلات مردم؛ مذاکره با شیطان بزرگ است، باقی گزینههای کارآمد آزمون پس داده؛ مانند خود باوری و تکیه بر سرمایه ملی و جهاد خودکفایی و مقاومت کنار گذاشته شد. در حالی که دیدگاه معقول درباره مذاکره با آمریکا همان است که ولیفقیه بارها بیان فرمودند، از جمله در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی در ١٩ بهمن سال گذشته:
«مذاکرهی با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم. اینجور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نه، نخیر.
با مذاکرهی با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل؟ تجربه. ما در دههی ۹۰ نشستیم با آمریکا مذاکره کردیم حدود دو سال. یک معاهدهای هم تشکیل شد. البته آمریکا تنها نبود، چند کشور دیگر هم بودند. لکن محور آمریکا بود... با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد، مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست» (بیانات ولیفقیه: ١٩/ ١١/ ١۴٠٣)...
⭕️ ادامه مطلب 👈🏻 partosokhan.ir/node/3748
🇮🇷هفتهنامه پرتوسخن🇮🇷
📱eitaa.com/partosokhan_ir
💻 http://partosokhan.ir
#بینالملل #1226
🔻دختران و زنان انگلیس؛ قربانیان آزادی غربی
طبق گزارش موسسه "بحران تجاوز جنسی" سالانه در انگلیس و ولز (بجز اسکاتلند و ایرلند شمالی) ۷۹۸۰۰۰ زن مورد آزار جنسی یا تجاوز جنسی قرار میگیرند؛ یعنی از هر ۳۰ زن یک نفر؛ بنابراین، احتمالاً انگلیسیها حداقل یک زن میشناسند که در ۱۲ ماه گذشته مورد آزار جنسی یا تجاوز جنسی قرار گرفته است. طبق همین گزارش، ۶.۵ میلیون زن در انگلستان و ولز از سن ۱۶ سالگی مورد آزار جنسی یا تجاوز جنسی قرار گرفتهاند. اکثر قربانیان تجاوز جنسی، آن را به پلیس انگلیس گزارش نمیکنند. طبق آمارها، از هر ۶ زن مورد تجاوز، ۵ نفر گزارش نمیدهند. بسیاری از این قربانیان به شخص دیگری میگویند که چه اتفاقی افتاده است. پس چرا به پلیس نمیگویند؟۴۰ درصد گفتند "خجالت میکشم" ۳۸ درصد گفتند که فکر نمیکنند پلیس بتواند کمک کند. ۳۴ درصد گفتند که فکر میکنند تحقیرآمیز است. ضمن اینکه پس از گزارش به پلیس انگلیس، پروندههای تجاوز جنسی به طور متوسط بیش از دو سال طول میکشد تا در دادگاه تکمیل شود.
در حال حاضر رکورد تعداد موارد تجاوز جنسی وجود دارد که در انتظار مراجعه به دادگاه هستند، عدد ۹۷۹۲ را نشان میدهد. فقط ۲ مورد از هر ۱۰۰ تجاوز ثبت شده توسط پلیس بین اکتبر ۲۰۲۲ و سپتامبر ۲۰۲۳ منجر به متهم شدن فردی شد! طبق آنچه طی سالهای گذشته درباره قربانیان تجاوز جنسی در بریتانیا افشا شده است، زنان در این کشور در هیچ مکانی امنیت ندارند، مراکز نظامی، ارتش، بیمارستانها، دانشگاهها، و حتی پارلمان و دولت این کشور. تعداد قابل توجهی از وزرای دولت انگلیس به سبب افشای جرایم جنسی، مجبور به استعفا شدند. کارمندان زن در ساختمانهای اداری پارلمان و وزارتخانهها امکان دفاع از خود در مقابل مقامات مرد را ندارند.
🇮🇷هفتهنامه پرتوسخن🇮🇷
📱eitaa.com/partosokhan_ir
💻 http://partosokhan.ir
#بینالملل #1226
🔻قوانین پوشش سختگیرانه برای مردان و آزادی برای زنان در غرب!
✍🏻عالیه سادات
باید بگویم در غرب قوانین سخت پوشش برای مردان اجرا میگردد و برای زنان آزادی پوشش در نظر گرفته میشود؛ لذا در همین غرب برابر برای زن و مرد، مردان پوششهای سختتر و متمدنتری نسبت به زنی که در ردههای بالای اجتماعی است دارند.
حال این سوالی است که باید زنان کشف حجاب کرده از خود بپرسند، چرا مردان غربی قوانین پوشش سخت خود را همیشه و همه وقت رعایت میکنند؛ اما به ما آزادی پوشش را دیکته میکنند؟
نکته دوم چقدر بستن یقه توسط مردان مذهبی ما توسط سلبریتیها در سریالهای مختلف به مسخره و لودگی کشیده میشود؛ اما همینها بستن یقه و کراوات غربیها را نماد متمدن بودن میدانند؟!
🇮🇷هفتهنامه پرتوسخن🇮🇷
📱eitaa.com/partosokhan_ir
💻 http://partosokhan.ir
#بینالملل #1244
🔻شکست طرح شش مرحلهای اسرائیل در جنگ 12 روزه
✍🏻هادی قطبی
جنگ اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی به عنوان نمونهای از جنگ ترکیبی تمامعیار، از ناکامی یک طرح پیچیده ششمرحلهای طراحیشده از سوی رژیم صهیونیستی و همپیمانان غربی بود.
اهداف این طرح، نابودی توان هستهای جمهوری اسلامی، تضعیف ساختار نظامی کشور بهویژه صنایع موشکی، دامنزدن به اغتشاشات داخلی، ورود گروههای تروریستی از مرزهای غربی و شرقی، ایجاد تنش و آشوب همزمان در پنج نقطه کلیدی کشور و در نهایت انهدام کامل زیرساختهای نظامی و هستهای ایران عنوان شده که دشمن در تمام این موارد ناکام ماند.
بهواسطهی آمادگی اطلاعاتی نیروهای امنیتی و رصد مستمر تحرکات دشمن، امکان نفوذ گروههای تروریستی به کشور عملاً خنثی شد. همچنین تلاش برای سازماندهی اغتشاش در تهران نیز با هوشیاری مردم و حمایت جمعی از امنیت ملی ناکام ماند.
از جمله عوامل ناکامی دشمن در این جنگ با توجه به بازدارندگی فعال و تثبیت قدرت منطقهای ایران، توسعه زیرساختهای فناورانه کشور است. به عنوان نمونه مقاومسازی تأسیسات هستهای و نظامی، طراحی سامانههای پدافندی داخلی و تقویت زیرساختهای سایبری و ارتباطی موجب شد دشمن نتواند به اهداف زیرساختی خود دست یابد. اینک در وضعیتی قرار داریم که عمق راهبردی کشور در سالهای اخیر از سطح دفاع صرف فراتر رفته و میتوان گفت اکنون به مرحله «بازدارندگی فعال» رسیدهایم.
این تغییر راهبرد، بر اساس تحلیلهای چند سال اخیر، نیازمند ترکیب عملیات میدانی، اطلاعاتی و سایبری است که در جریان این نبرد بهخوبی محقق شد. «همافزایی عملیاتی میان قدرت موشکی، اشراف اطلاعاتی و نفوذ سایبری» باعث شد تا معادله جنگ تغییر کرده و ابتکار عمل به دست جمهوری اسلامی بیفتد.
البته نباید از جنگ شناختی و روانی غافل ماند. نبرد رسانهای دشمن، از طریق تهاجم روایتی و مهندسی ذهنی افکار عمومی، یکی از اضلاع این جنگ ترکیبی بود که آنهم با هوشیاری جبهه فرهنگی انقلاب، از جمله نخبگان دانشگاهی و رسانهای کشور، مهار شد.
روایت صحیح این جنگ و نیز دستاوردهای آن همچنین تبیین اهمیت مقاومت و آمادگی مردم برای مقابله با دشمن و جنگ احتمالی آینده، از جمله مواردی است که میبایست مسئولان امر جهاد تبیین به آن توجه داشته باشند.
🇮🇷هفتهنامه پرتوسخن🇮🇷
📱eitaa.com/partosokhan_ir
💻 http://partosokhan.ir
#بینالملل #1245
🔻علت محبوبیت ایران در جهان پس از جنگ 12 روزه
✍🏻هادی قطبی
ایران پس از انقلاب، در نزد برخی دولتهای غربی و متحدانشان (و نه ملتها)، به عنوان یک عامل بیثباتکننده شناخته میشود؛ اما در بین ملتهایی که خود را در تقابل با نظم موجود میبینند، و نیز از ظلم و بیعدالتی تمدن غرب به ستوه آمدهاند، ایران از محبوبیت خاصی برخوردار است و به ویژه پس از جنگ 12 روزه اسراییل علیه ایران، به عنوان ابرقدرت منطقهای شناخته شده است.
البته این محبوبیت در میان بسیاری از ملتها و دولتها، به ویژه در جهان اسلام و کشورهای در حال توسعه، ریشه در عوامل تاریخی، ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک عمیقی دارد. رویدادهایی مانند جنگ 12 روزه اسراییل علیه ایران را میتوان به عنوان یک نمونه از تجلی این موقعیت ممتاز ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک برشمرد.
مناسب است به اختصار برخی از عوامل محبوبیت ایران در کشورهای جهان غیر از دولتهای غربی و متحدانش، را بررسی کنیم.
۱. مقاومت و ایستادگی در برابر هژمونی غرب و صهیونیسم
مقاومت یکی از مهمترین مفاهیم کلیدی و موثر در میزان محبوبیت ایران اسلامی است. ایران از زمان انقلاب اسلامی، خود را به عنوان قطب مخالف سلطهجویی قدرتهای بزرگ غربی به رهبری آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستی معرفی کرده است. در نگاه بسیاری از مردم خاورمیانه و جهان که از سیاستهای یکجانبهگرایانهی این قدرتها آسیب دیدهاند، ایران به نماد مقاومت و عدم تسلیم تبدیل شده است. این تصویر برای کسانی که احساس میکنند صدایشان در نظام بینالملل شنیده نمیشود، بسیار جذاب و الهامبخش است.
۲. دفاع از آرمان فلسطین
مسئله فلسطین یک موضوع کانونی و احساسی در جهان اسلام است. ایران یکی از معدود کشورهایی است که نه تنها به صورت دیپلماتیک؛ بلکه به صورت عملی از گروههای مقاومت در فلسطین (مانند حماس و جهاد اسلامی) و در لبنان (حزبالله) حمایت سیاسی، مالی و نظامی میکند. این ثبات قدم در دفاع از فلسطین، برای میلیونها عرب و مسلمانی که از سکوت برخی رهبران عرب در قبال این موضوع ناامید شدهاند، بسیار حائز اهمیت است و برای ایران مشروعیت و اعتبار ویژهای به ارمغان آورده است. همچنان که در راهپیمایی روز قدس در کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی نیز شاهد هستیم.
۳. قدرت بازدارندگی و استقلال عمل
توانایی نظامی ایران، به ویژه در حوزه موشکی، ایران را به یک قدرت منطقهای غیرقابل انکار تبدیل کرده است. اقداماتی مانند وعده صادق 1 و 2 و نیز عملیات پاسخگوئی موفقیتآمیز در مقابل حمله نظامی 12 روزه اسراییل علیه ایران، از نظر بسیاری، نشاندهنده شجاعت، برنامهریزی و استقلال ایران بود. اینکه یک کشور بتواند در برابر یک قدرت هستهایِ مورد حمایت غرب بایستد و هزینه حمله به خود را برای دشمن بالا ببرد، مورد احترام و تحسین بسیاری از دولتها و ملتهایی است که خود قربانی زورگوییهای قدرتهای بزرگ بودهاند. به گونهای که در رسانههای رسمی و نیز شبکههای اجتماعی بر زبان کارشناسان سیاسی و امنیتی و نظامی و نیز فعالان شبکههای اجتماعی جاری شده و تحلیلهای حمایتگرانه و جانبدارنه ای را به نفع ایران ارائه دادهاند.
۴. کمک به گروههای مقاومت در منطقه (محور مقاومت)
ایران موفق شده است شبکهای از متحدان و نیروهای وابسته به خود را در سراسر خاورمیانه ایجاد کند که به "محور مقاومت" معروف است. این شبکه شامل حزبالله لبنان، گروههای عراقی، حوثیهای یمن و گروههای فلسطینی است. این گروهها نه تنها توان نظامی ایران را افزایش میدهند؛ بلکه نفوذ و قدرت نرم آن را نیز گسترش میدهند. برای مثال، حمایت ایران از حوثیهای یمن که در برابر ائتلاف عربی به رهبری عربستان ایستادگی کردهاند، در نزد بسیاری از مردم عرب که این جنگ را غیرمنطقی میدانند، برای ایران اعتبار ایجاد کرده است.
۵ .دیپلماسی فعال و میانجیگری
علیرغم تصویر تهاجمی که غرب از ایران ارائه میدهد، این کشور در سالهای اخیر دیپلماسی فعالی را دنبال کرده است. به عنوان مثال تلاش برای بهبود روابط با کشورهای عربی منطقه غرب آسیا، و نیز عضویت در سازمانهای مهم بینالمللی مانند سازمان همکاری شانگهای (SCO) و بریکس (BRICS) را میتوان جزو مهمترین اقدامات ایران در این حوزه برشمرد. این امر نشان میدهد که ایران یک بازیگر تنها و منزوی نیست؛ بلکه در حال گسترش دایره روابط خود فراتر از حلقه سنتی متحدانش است.
بنابراین، میزان محبوبیت ایران در بین مردم جهان را میتوان معلول مقاومت در برابر استکبار و ایجاد محور مقاومت در غرب آسیا، توجه به فلسطین و دفاع از مظلوم، استقلال عمل و پایبندی به اصول، و بالاخره دیپلماسی فعال برشمرد..
🇮🇷هفتهنامه پرتوسخن🇮🇷
📱eitaa.com/partosokhan_ir
💻 http://partosokhan.ir
#بینالملل #1251
🔻پانزده تفاوت روسیه و چین با آمریکا و اروپا
✍🏻تنظیم از هادی قطبی
یکی از سوالاتی که همواره در اذهان عمومی مطرح بوده این است که چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؛ ولی با چین و روسیه مذاکره کنیم؟ به چند دلیل:
1. روسیه و چین تا کنون ایران را تحریم نکردهاند؛ اما آمریکا و اروپا بیش از چهل سال تحریم کرده و روز به روز بر تحریم ها میافزایند. اوباما خود اعتراف کرد: تحریم های فلج کننده اعمال کردهایم. قانون تحریم اقتصادی آیسا که بعدا به داماتو (1995 یا 1379) معروف شد. قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم یا اقدامات بی ثبات کننده علیه ایران معروف به قانون کاتسا در سال 2017. لایحه جامع تحریم ها در سال 2010 موسوم به سیسادا؛ همگی توسط دو حزب جمهوری خواه و دموکرات که با ظاهر مخالف هم هستند؛ ولی به واقع در راستای اهداف آمریکا هستند، در سنای ایالات متحده به تصویب رسید و دولتهای آمریکا موظف به اجرای آن شدند.
2. روسیه و چین تا بحال چندین بار از حق وتوی خود، به نفع کشورمان استفاده کردهاند؛ اما آمریکا و اروپا از حق وتو خود به نفع اسرائیل غاصب و کودک کش و علیه ایران استفاده کرده است.
3. روسیه و چین کشورهای دیگر را در منطقه علیه ایران تحریک نمیکنند؛ اما آمریکا و اروپا هر روز کشورهای عربی و همسایگان و غیره را علیه کشورمان تحریک میکنند.
4. روسیه و چین هیچگاه در اطراف کشورما پایگاه نظامی ایجاد نکردند؛ اما آمریکا حدود هفتاد هزار سرباز در پایگاههای نظامی زمینی هوایی ودریایی دارد و ایران را محاصره کرده است.
5. روسیه و چین با صنعت هستهای ایران مخالفتی ندارند؛ اما آمریکا و اروپا میگویند باید صنعت هستهای نداشته باشید و همه را از بین ببرید و حتی در حمله نظامی خرداد 1404 (ژوئن 2025)، به تمامی مراکز هسته ایران در نطنز، اصفهان و قم، حمله نظامی کرد.
6. روسیه و چین پناهگاه خائنین و منافقین و خائنین هموطنان ما نیستند؛ اما آمریکا و اروپا پناهگاهی امن برای جاسوسان، دزدان، تروریستها، قاچاقچیان و تمام خائنین و منافقین قاتل مردم و کشور عزیزمان هستند.
7. روسیه در از بین بردن داعش با ایران همکاری مؤثر و مستقیم داشته است؛ اما آمریکا نه تنها با داعش مخالفت نکرد؛ بلکه هیلاری کیلانتون تصریح کرد که القاعده و داعش را ما ساختیم. ترامپ در ایام انتخابات تصریح کرد که داعش را هیلاری کلینتون و اوباما ساختند. در واقع آمریکا در تأسیس داعش و کمکهای مستقیم به آن نقش اصلی را داشته و هدف نهایی او ایران بوده است. ...
⭕️ ادامه مطلب 👈🏻 partosokhan.ir/node/5554
🇮🇷هفتهنامه پرتو🇮🇷
📱eitaa.com/partosokhan_ir
💻 http://partosokhan.ir