eitaa logo
موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار
1.1هزار دنبال‌کننده
948 عکس
692 ویدیو
121 فایل
مجمع فرهنگی سردار مدافع حرم شهید حاج رسول استوار محمودآبادی @ostovar313 www.hajrasoul.ir آی دی جهت ارتباط @hajrasoul313 لینک آپارت https://www.aparat.com/shahidOstovar
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه سردار شهید حاج یدالله کلهر / بخش اول یدالله در سال ۱۳۳۳در روستای بابا سلمان از توابع شهرستان شهریار، در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد مادرش زنی پارسا بود از نوادگان مرحوم ملا یدالله از روحانیون شهر ری بود. او پابه پای مدرسه در کلاس های قرآن و ورزش نیز شرکت می کرد و در کلاس پنجم ابتدایی موفق شد سوره لقمان را با ترجمه فارسی از حفظ کند. در دوره راهنمایی با وجود سن کم، سعی در تحکیم پایه های فکری همکلاسی هایش داشت و عقاید آنها را در مقابل افراد بهایی مسلک منطقه حفظ می نمود. اخلاقش در دوره ی جوانی، موجب جذب جوانان روستا شده بود و آنها همگی از جان و دل خواسته هایش را اجابت می کردند. پس از پایان تحصیلات دوره راهنمایی به دلیل عدم امکانات مجبور به ترک تحصیل و مشغول به کار شد. در شهریور سال ۱۳۵۳ عازم سربازی شد ؛ در طول خدمت سربازی دست از فعالیت‌های سازنده برنداشت. روحیه مردانگی او برای همراهانش مایه قوت قلب بود؛ استعداد فوق‌العاده اش در یادگیری مسائل نظامی در دوره سربازی بروزکرد. پس از اتمام خدمت سربازی، دوباره مشغول کار در آهنگری شد. در همین ایام به فعالیت‌های انقلابی نیز می پرداخت و پیام‌ها و نامه های حضرت امام (ره) را به دیگران منتقل می کرد. با علنی شدن نهضت، فعالیت او نیز بیشتر شد ؛ در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ به هنگام تسخیر یکی از پادگان‌های تهران از ناحیه پای راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد. اما علیرغم مجروحیت دوباره به صفوف مردن انقلابی پیوست. به موکب شهید حاج رسول استوار بپیوندید @ostovar313
نشانه روستای (( بابا سلمان)) برای من حال و هوای دیگری داشت . روزی بود که چند ماه انتظارش را کشیده بودم. شور و شوق عجیبی داشتم و وقتی وارد خانه شدم ، دیدم همه چیز جمعند . بچه به دنیا آمده بود. پدرم با دیدن من نوزاد را جلو آورد و گفت :((تبریک می گوییم . خداوند این پسر را به تو عطا کرده )). با خوشحالی نوزاد را در آغوش کشیدم و خوب شما سراپایش را برانداز کردم . چشمم به گوش راستش افتاد. قسمت کوچکی از لاله ی گوش راستش بریدگی داشت. با تعجب به پدرم گفتم :((این بچه یک نشانه دارد.))پرسید ((کی ؟ ببینم .))گوش نوزاد را نشان دادم. با دقت نگاه کرد. گفتم:((یعنی چی؟ این چه نشانه ای است؟ یعنی خوبه؟)) پدرم سر تکان داد و گفت:((آره خوبه. معنایش آن است که این بچه در آینده در این دنیا کاری می کند که اسمش برسر زبانها می افتاد . شاید پهلوان بشود و شجاعت از خود نشان دهد. نمی دانم، یک چنین چیز هایی. ولی هرچه هست، نام خوبی از خود بر جای می گذارد.)) آن روز نمی دانستم که نام پسرم ((يدالله )) چگونه و چرا ماندگار خواهد شد. راوی :پدر سردار شهید حاج یدالله کلهر به موکب شهید حاج رسول استوار بپیوندید @ostovar313 http://hajrasoul.ir/2024/04/09/nehsaneh
بخش دوم زندگینامه قائم مقام لشگر ۱۰ سیدالشهدا سردار شهید حاج یدالله کلهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، همزمان با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، به عضویت سپاه درآمد و از بنیانگذاران بسیج و سپاه در کرج شد. مدتی بعد به همراه یک گروه سی نفره راهی کردستان شد و طی سه ماه حضور در قامت فرماندهی عملیات سپاه تکاب نقش مهمی در سرکوبی گروه‌های ضد انقلاب منطقه داشت . پس از بازگشت از کردستان در اواخر سال ۵۸ ازدواج کرد. در سال ۱۳۵۹ با آغاز جنگ تحمیلی ، در ۲۰ مهر سال ۱۳۵۹ راهی جبهه آبادان و ایستگاه فیاضیه شد. طی این مدت، مسؤولیتهای بسیاری از جمله : معاونت تیپ المهدی( عج) در عملیات فتح المبین، جانشین تیپ سلمان و فرمانده محور منطقه گیلانغرب در سال ۱۳۶۰ ، معاونت لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در عملیات والفجر مقدماتی، معاونت تیپ نبی اکرم(ص) و قائم مقاوم لشکر ده حضرت سیدالشهدا(ع) در عملیات کربلای پنج را بر عهده داشت. حاج یدالله بارها در جنگ مجروح شد که شدیدترین آن در عملیات والفجر ۸ بود که سبب از کار افتادن یک دست و یک کلیه ایشان شد اما علیرغم مجروحیت شدید جبهه را رها نکرد و با همان حال مجروح به جبهه بازگشتند. ایشان سرانجام در عملیات کربلای پنج مورد اصابت گلوله تانک دشمن قرار گرفت و به یاران شهیدش پیوست و پیکر مطهرش در امامزاده محمد کرج (طبق وصیت شأن) در کنار یارانش به خاک سپرده شد. جهت مطالعه مطالب زیبا از شهدا و مقاومت عضو کانال موکب فرهنگی شهید حاج رسول استوار شوید @ostovar313🇮🇷 http://hajrasoul.ir/2024/04/09/shahid_kalohor/