eitaa logo
انتشارات شهید کاظمی
15.8هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
88 فایل
«شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب» آدرس:👇 قم، بلوار معلم، مجتمع ناشران، طبقه همکف واحد36 02533551818 خرید سریع و آسان کتاب ها👇 Manvaketab.com مشاوره،پشتیبانی و نظرات👇 @manvaketab_admin سامانه پیامکی ۴۰۰۰۱۴۱۴۴۱
مشاهده در ایتا
دانلود
24.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روی آنتن 📢 داستان زندگی دختری که از دوران کودکی طعم تلخ بردگی و سپس کنیزی را تجربه می‌کند. 💢 زندگی برده گونه ناتا از قبل از ظهور اسلام آغاز و تا شهادت حضرت زهرا «س» ادامه دارد. 💥 حوادث مهم تاریخ صدر اسلام، در جای جای این رمان، به چشم می‌خورد، از دعوت مخفیانه مردان مدینه، جنگ‌های مختلف، تاثیر آیات قرآن بر زندگی و منش مردم، هجرت پبامبر به مدینه، واقعه غدیر خم، وفات پیامبر 📖 ناتا ✍🏻 به قلم: زهرا باقری ✅ مشاهده و تهیه کتاب https://manvaketab.com/book/369350/ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🔺رازی داشت که دلش نمی‌خواست کسی از اون با خبر بشه، جز خودش و خدای خودش. 🌷فرمانده اصرار کرد که بدونه، محمدرضا رازش رو گفت؛ اما خواست که تا شهادتش کسی نفهمه. پست بعدی رو بخونید تا راز محمدرضا رو بدونید.👇
✂️این نخستین‌باری بود که مسئولیت قبول می‌کرد؛ بچه‌ها خیلی دوستش داشتند. همیشه تعدادی از نیروها اطراف محمد بودند. چند روز بعد گفتم محمد باید معاون گروهان شوی. قبول نمی‌کرد، با اصرار به من گفت: به شرطی که سه‌شنبه‌ها تا عصر چهارشنبه با من کاری نداشته باشی، با تعجب گفتم: چطــور؟ با خنده گفت: جان آقای مسجدی نپرس، قبول کردم و محمد معاون گروهان شد. مدیریت محمد خیلی خوب بود. 📍مدتی بعد دوباره محمد را صدا کردم و گفتم: باید مسئول گروهان بشی. رفت یکی  از دوستان را واسطه کرد که من این کار را نکنم. گفتم: اگر مسئولیت نگیری باید از گردان بری، کمی فکر کرد و گفت: قبول می‌کنم، اما با همان شرط قبلی، گفتم: صبر کن ببینم. یعنی چی که تو باید شرط می‌گذاری؟ اصلا بگو ببینم بعضی هفته‌ها که نیستی کجا می‌روی؟ 🔹اصرار می‌کرد که نگوید. من هم اصرار می‌کردم که باید بگویی کجا می‌روی. بالأخره گفت: حاجی تا زنده هستم به کسی نگو، من سه‌شنبه‌ها از این جا می‌رم مسجد جمکران و تا عصر چهارشنبه بر می‌گردم.
یعنی مسیر ۹۰۰ کیلومتری دارخوین تا جمکران رو فقط برای خوندن نماز امام زمان علیه‌السلام می‌رفت و برمی‌گشت. حالا منی که توی قم هستم😔🤦 🕊 یاد شهید می‌افتم که سه‌شنبه‌ها از نجف‌آباد می‌کوبید می‌اومد جمکران و برمی‌گشت.
👌«یازهرا» اولین جمله‌ای هست که روی سنگ مزارش حک شده. 🌹خودش وصیت کرده بود که روی مزارش اولین جمله‌ای که می‌نویسن همین باشه: «یازهرا». شهید که شهادتش هم حضرت زهرایی بود.
📕بذارید به‌جای اینکه من درباره شهید حرف بزنم دعوتتون کنم که تو دل یه کتاب خوب و از زبون مادر شهید، شهید رو بشناسید: 📖 کتاب نوشته‌ی خانم کبری خدابخش دهقی خاطراتی از کودکی تا موقعی که مهمون ناخونده‌ای به اسم ، آرامش زندگی‌ها رو به هم می‌زنه. یه کتاب کم‌حجم؛ ولی پر از نکات اخلاقی خوب دربارهٔ شهید تورجی‌زاده. ثبت سفارش:👇 https://manvaketab.com/book/372702/ مراجعه حضوری: قم خیابان معلم مجتمع ناشران طبقه‌ی هم‌کف فروشگاه نشر شهید کاظمی ⏰ساعت کاری: ۸:۳۰ صبح تا ۸ شب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🔺رُبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ چه بسا روزی فرا رسد که بی دین‌ها آرزو کنند ای کاش مسلمان بودند. 📘حجر | ۲ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
✳️ تو این چندروزه خیلی‌ها دنبال سه کتابی هستند که افتخار تقریظ رهبر انقلاب رو کسب کردند. ⁉️ شما چطور؟ شما برای تهیه اون کتاب‌ها چیکار کردید؟ 📚 خیلی کوتاه معرفی‌شون می‌کنم: 📘 «خانومْ ماه»؛ داستان زندگی خانمْ‌ناز علی‌نژاد همسر شهید شیرعلی سلطانی اهل شیراز 📕 «همسفر آتش و برف»؛ روایت خانم فرحناز رسولی همسر شهید سعید قهاری از زندگی این شهید 📙 «تب ناتمام»؛ روایت زندگی خانم شهلا منزوی مادر جانباز شهید حسین دخانچی ثبت سفارش: 👇 https://manvaketab.com/subhomelist/26/39/ 🌐 کد تخفیف: ketab0924 🛒 مراجعه حضوری: قم خیابان معلم مجتمع ناشران طبقه‌ی هم‌کف فروشگاه نشر شهید کاظمی ⏰ساعت کاری: ۸:۳۰ صبح تا ۸ شب ۰۲۵۳۳۵۵۱۸۱۸ 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
🏴 تو این روزها که مصادف بود با ایام فاطمیه یک کتاب خیلی خوب به چاپ یازدهم رسید. 📓کتاب ؛ شهید محمدحسین حدادیان به‌روایت مادر نوشته‌ی آقای محمدعلی جعفری. 🧕🏻مادرانه‌هایی از زندگی یک شهید امنیت. شهیدی که حتی مدافع حرم هم بود؛ اما قسمت این بود که برای برقراری امنیت به‌شهادت برسه اونم خیلی مظلومانه.
11.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ محمدحسین پرچمدار هیأت حاج محمود کریمی بود که در شب شهادت حضرت زهرا(س) به خیابان پاسداران و کوچه گلستان هفتم که نزدیک خونه‌شون بود، جهت برقراری امنیت میره. 🔻جایی که چند شبی بود دراویش گنابادی اونجا رو شلوغ کرده بودن. 🔺محمدحسین همون شب به دست‌ اون ناجوانمردها، به‌طرز دردناکی به شهادت می‌رسه. دربارهٔ محمدحسین از زبان مادرش بشنوید.👆👇