🔻امّ البنین علیهاالسلام هنگام برگشت کاروان کربلا به سوی مدینه به بشیر گفت: «ای بشیر، از ابا عبداللّه الحسین علیه السلام برایم بگو.» بشیر، خبر شهادت چهار فرزندش را به او داد. وی گفت: «قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه علیه السلام اَوْلادِی وَمَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن علیهاالسلام ...؛ [ای بشیر! با این خبر ناگوار،] بندهای دلم را پاره کردی. از حسین برایم خبر بده. فرزندانم و هر آنچه در زیر آسمان کبود است، فدای ابا عبد اللّه الحسین علیه السلام باد.» بشیر گفت: «خداوند به سبب مصیبت مولایمان امام حسین علیه السلام به شما پاداش بزرگ عنایت کند.» 🔻 کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

کرامتی از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام 🔹علی بن مغیره گوید: همراه امام موسی کاظم علیه السلام در منی می‌رفتیم که با زنی روبه‌رو شدیم که فرزندان کوچکش به دورش حلقه زده بودند و همگی سخت می‌گریستند. امام فرمود: چرا گریه می‌کنید؟ زن که امام را نمی شناخت گفت:" تنها سرمایه من و این فرزندان یتیمم، گاوی بود که از شیرش زندگی را می‌گذراندیم، اینک گاو مُرده و ما درمانده شده‌ایم. امام فرمود: آیا دوست داری آن گاو را زنده کنم؟ گفت: آری، آری! امام به گوشه ای رفت و دو رکعت نماز خواند و دست به سوی آسمان گرفت و دعا نمود، آنگاه کنار گاو مرده آمد و ضربه ای به پهلوی گاو زد، ناگهان گاو زنده شد و از جا بلند شد. زن با دیدن این صحنه فریاد زد: بیایید که قسم به خدای کعبه، او عیسی بن مریم است! مردم ازدحام کردند و به تماشای گاو و سخنان زن مشغول شدند و امام خود را در بین مردم گم نمود و به راه خود ادامه داد.(بحار الانوار، ج 48، ص 55. )آقا اراده امام در جمیع عالم وجود در آسمان ها در زمین در جمادات، در نباتات در حیوانات، همه و همه نافذ است. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

🔹سابقاً کم مکه مشرف می شدند، خیلی سخت بود. اشخاصی که مکه می رفتند و بر می گشتند گاهی از یک قافله صد نفری شاید بیست، سی نفر آنها بر می گشتند. هشت، نه ماه طول می کشید. در آن هوا و آن اوضاع خطر دزد و غارتگری و مریضی و اینها خیلی بود، لذا حاجی های آن زمان خیلی پرمحتوا بودند آقا. وقتی بر می گشتند راستی حاجی بودند. از بس که سختی و ناراحتی می دیدند و شاید چند دفعه تا دم مرگ می رفتند و بر می گشتند لذا خدا را می دیدند و بر می گشتند و دیگر آدم حسابی می شدند. البته حاجی های حالا هم انشاءالله همه حسابی هستند اما آنطور حج رفتن یک طعم و مزه دیگری داشت. نُه ماه می رفت و بر می گشت. هر مقداری هم که آلوده شده بود! هر مقداری هم گناه کار بود از بس که فشار و ناراحتی را تحمل می نمود، پخته می شد و او را می پختند آقا. مثل گوشت نپز که وقتی می دانی این گوشت نپز است، آن را در زود پز می اندازی و شعله را هم زیاد می کنی، لذا فوراً متلاشی می شود. منظور اینکه در زمان‌های قدیم مردم اینطور به حج می رفتند و لذا کمتر کسی هم می توانست به حج برود. سفارشات متعدد شده است که خانه خدا را تنها نگذارید، چون در گذشته کم می رفتند. حتی به حاکم شرع دستور داده‌اند که اگر خانه خدا خلوت شد از بیت المال پول بدهید تا مردم مکه بروند تا خانه خدا خلوت نباشد. بعضی از وضع خوبهای آن زمان مقید بودند هر سال مکه بروند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

#عکس‌نوشته #احسان_به_والدین 🔶احسان به والدین؛ راه حل مشکلات ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری 🔷@naseri_ir

کرامتی از حضرت سجاد علیه السلام 🔹در مورد حضرت سجاد علیه السلام نقل شده که در بیابان می رفتند، یک دزد به ایشان رسید، دزد حضرت را نمی شناخت یا عقیده و ایمان نداشت، به حضرت گفت: لُخت شو آقا. حضرت فرمود: می خواهی چه کنی؟ گفت: می خواهم تو را بکشم و اسبابت را هم ببرم. گفت: بیا برادر! هر چه من دارم را برادر وار قسمت می کنیم، نصف مال تو، نصف هم مال من باشد. حلال و طیب و طاهر هم هست. گفت کور خوانده ای به جز اینکه تو را بکشم و اسبابت را هم بردارم به چیزی راضی نمی شوم. حضرت فرمودند: بیا هر چه من دارم مال تو بردار و برو فقط یک مقدار نان و آب بده تا من به مدینه برسم، گفت: خیر باید تو را بکشم و اسبابت را هم ببرم. حضرت فرمودند: اَینَ الرَبُ؟ پس خدا کجاست؟ گفت: خدا خواب است! حضرت ناراحت شدند. فرمودند: بگیرید دشمن خدا را. ناگهان دو تا شیر ایجاد شدند یکی سر او را گرفت و یکی هم پای او را گرفت و او را خوردند، بعد حضرت فرمودند: ببین خدا بیدار است و تو خوابی. (بحار الانوار ج 46، ص 41.) همه ما همین طور هستیم! بدانید ما خواب هستیم و خدا بیدار است. مبادا به کسی ظلم بکنیم. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

گلایه امام زمان علیه السلام 🔹خیلی ها در این زمانه مشتاق ملاقات امام زمان هستند و مرتب می گویند آقا دعا کن، من خدمت امام زمان علیه السلام برسم. این روحیه در خیلی ها پیدا شده است، جمکران می روند و می آیند و می گویند: آقا ما می خواهیم امام زمان را ببینیم. سوال من این است اگر حضرت بیایند بگویند: من و قرآن با هم بودیم، تو با قرآن چه کار کردی که با من می خواهی بکنی؟ من چه بگویم؟ چه خیانت‌ها به قرآن کردی! آنوقت می خواهی من را ببینی؟! تو به قرآن عمل بکن من خودم سراغ تو می آیم. یک نفر محضر امام زمان علیه السلام تشرف پیدا کرده بود و یک لحظه حضرت را دیده بود، حضرت فرموده بودند: فلانی خودت را اصلاح بکن من خودم پیش تو می آیم، چرا تو بیایی! من اگر خودم را اصلاح می‌کردم و آدم صالحی می‌شدم، خود حضرت تشریف می آوردند. خدا می داند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

#حضرت_زهرا ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

🔹این که نبی اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث ثقلین فرموده است دو چیز سنگین بین شما می گذارم، سنگینی این دو یعنی چه؟ قرآن را که ما بر می داریم که سبک است و هر کسی در بغلش قرآنی دارد و به راحتی حمل می کند کجای این قرآن سنگین است؟ قرآن یا اهل بيت عليهم السلام سنگین هستند؛ یعنی چه؟ چه چیز آنها سنگین است؟ در واقع عمل کردن به آنها خیلی سنگین است. ما نمی توانیم مو به مو به قرآن عمل کنیم. بین خود و خدا، کدام یک از ما تا به حال به قرآن عمل کردیم. برای خواندن هر حرف آن در نماز ایستاده صد حسنه ثواب می دهند اگر هم در نماز نشسته بخوانی پنجاه حسنه به تو می دهند، و اگر در غیر نماز بخوانی برای هر حرف ده حسنه به تو می دهند. اگر هم در ماه مبارک رمضان بخوانی برای خواندن هر آیه آن ثواب یک ختم قرآن می دهند. اما همه اینها مقدمه عمل کردن است. بناست بخوانی و به آن عمل کنی نه اینکه فقط بخوانی. الان بعضی از اهل سنت خیلی قشنگ تر از ما هم قرآن می خوانند. اما حضرت فرمودند: رُبَّ تَالٍ لِلْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَلْعَنُهُ یعنی چه بسا قرآن خوان‌هایی که قرآن آنها را لعن می کند. کسانی که قرآن را می خوانند ولی به آن عمل نمی‌کنند قرآن اینها را لعنتشان می کند و آنها را شفاعت نمی کند. قرآن خواندن آنها ثواب که ندارد بلکه قرآن لعنتشان هم می کند. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir

🔹در یکی از جنگ‌های اسلامی حضرت نبی اکرم صلی الله علیه و آله با اصحابشان به خط مقدم رفتند، یک نفر از اصحاب عرض کرد: یا رسول الله! این که آنجا در خط مقدم لشکر کفار ایستاده ، پدر من است، بروم سر او را برای شما بیاورم؟ فرمودند: تو نه؛ بگذار کس دیگری برود. پدرش کافر است! به جنگ پیغمبر آمده است! به پسرش می گویند تو نرو پدرت را بکش، به هر حال یک اثر بدی برای تو دارد، بگذار دیگران بروند. منظور اینکه پدرانتان را احترام کنید و مخصوصاً جوان‌ها بیشتر احترام کنند، کفش های آنها را جفت کنید، دست پدر و مادرت را ببوس عزیز من، دعایت می کنند، یک دعای نیمه شبی به تو بکنند خدا می داند خیلی به نفع تو است؛ تا اینکه شما برای رسیدن به هدفتان تجارت بکنی و زحمت بکشی. ┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ 🔻کانال رسمی آیت الله ناصری @naseri_ir