هدایت شده از فهرست مقاتل
#مصائب_شام
⚫️ فهرست لینکدارِ مصائب مرتبط با شهر شام
➖ هفت مصیبت وارده در شهر شام از لسان مبارک امام سجاد علیهالسلام
➖ماجرای «حمیده»، زن مومنه شامی ...
➖ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جان تو بابا ، گرسنه خوابیدم ...
➖وقتی که حجت خدا آرزو میکند که ای کاش مادر مرا نزاییده بود ...
➖از ورودی شهر شام تا کاخ یزید ملعون ...
➖مصیبتی لطیف و جانسوز از عطش حضرت سکینه سلام الله علیها در شهر شام ...
➖حرامیانی که بر مصائب گودالِ قتلگاه ، بر یکدیگر فخر می فروختند ...
➖جریان شهادت «اُمّ وهب» در شهر شام ...
➖قطعه ای ابر، که در بالای شهر شام ، ناله می زد و می گفت : حسین ، غریب مادر ...
➖حال و روز امام سجاد علیهالسلام در خرابه شام / خون از پاهای مبارک حضرت، جاری بود...
➖ وقتیکه حضرت سکینه سلاماللهعلیها ، در شام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را در خواب میبیند / پیراهن خونی امام حسین علیهالسلام تا قیامت همراه مادرش است...
➖ترّحم و دلسوزی دختر شامی به حضرت سکینه سلام الله علیها...
➖ حکایت جانسوز زن شامی که نذر کرده بود برای اسیران و فقیران غذایی ببرد تا به حاجتش برسد ...
➖خرابه شام، به گونه ای بود که صورت نازدانههای سیدالشهداء علیهالسلام، پوست انداخت و از آن ها، خون جاری شد ...
➖ یک سر طناب را بر گردن امام سجاد علیهالسلام بسته بودند و سر دیگر بر گردن اطفال و مخدرات...
➖ پانصد هزار نفر به تماشا آمده بودند...
➖ رو زدن حضرت امّکلثوم سلاماللهعلیها به شمر لعین...
➖ سر مطهر حضرت قاسم و عبدالله علیهماالسلام در برابر مخدرات آلالله ...
@Maghaatel
هدایت شده از نگار
6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 روایت سردار وحیدی از فرماندهی رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه اخیر با رژیم صهیونیستی
🎤 میزان ورود رهبری در فرماندهی جنگ خاصه جنگ ۱۲ روزه چقدر است؟
💬 سردار وحیدی: تمام لحظات جنگ و تمام اتفاقات جنگ با نظر رهبری و با فرماندهی رهبری انجام شد. فرماندهی معظم کل قوا در عملیات نظامی واقعا صحنه را فرماندهی میکردند، به طور واقعی، اصلاً در میدان عمل بودند و اصلاً صحنه ما و اقدامات ما به ایشان متکی بود.
🎤 نبودن رهبر انقلاب در ملا عام به دلیل شرایط تهدیدها یک احساسی به ما دست میداد که انگار الان فرماندهها مجبور هستند خودشان بدون واسط تصمیماتی بگیرند. آیا اینطور بود؟
💬 نه اصلا اینجور نیست؛ رهبری در تمام لحظات حاضر بودند، فرماندهان به کرّات حضوری به خدمتشان میرسیدند، دستور تعریف میکردند، کارهاشان را انجام میدادند. فرمانده واقعی در صحنه بودند. قرار نیست همه خبر داشته باشند، یک صحنه جنگی است قرار نیست همه بدانند این مراحل چه شده و چه جور اعمال شده، توصیه ما این است: کسانی که اطلاع ندارند، سعی کنند موضعگیری نکنند و بگذارند آنهایی که اطلاع دارند پاسخ بدهند.
♻️ برنامه ماجرای جنگ؛ حوزه هنری
📲 @resane_negar
هدایت شده از شعر هیأت
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹تا پای جان🔹
کاش در دروازۀ ساعت زمان میایستاد
نیزهها میرفت اما کاروان میایستاد
کاش وقتی قلب زینب روی نیزه میتپید
قلب دنیا میگرفت و ناگهان میایستاد
کوفیان دیدند وقتی لب به گفتن میگشود
ناگهان زنگ شترها از تکان میایستاد
کائنات انگار تحت امر زینب میشدند
آنچنان که گفتهاند، آب روان میایستاد
او که با صبر و شکوه و همت زهراییاش
با حجابش، روبهروی دشمنان میایستاد
زینبی که خطبهها را حیدری میخواند و بعد
روی حرفش چون علی تا پای جان میایستاد
با وجودی که غمی سنگین به روی شانه داشت
همچنان میایستاد و همچنان میایستاد..
📝 #احمد_حسینپور_علوی
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از حدیث اشک
آمدی جانم به قربانت ولی با سَر چرا؟
با گلوی پاره پاره گشته از خنجر چرا؟
پیش پایت خواب دیدم که در آغوش توام
آمدی پیشم ولی بی دست و بی پیکر چرا؟
از ترکهای لبت فهمیدم آن روز ، نانجیب!
چوب میزد به لبِ تو روی تشت زر، چرا؟
از تنور خانه هاشان بوی نان آمد ولی
سهم ما شد گیسُوان پُر زِخاکستر چرا؟
حال که از دامنت محرومم، امّا میشود
در برم گیرم سرت را مثل یک مادر، چرا
مثل زهرا بعد بابا ،عمر من خیلی کم است
روی هم دارد سه آیه سوره ی کوثر چرا !؟
در میان کوچه های شام گفتم عمه جان...
جمع مستوران طاها و غم معجر چرا؟
#شعر_شهادت_حضرت_رقیه_س
#محمد_حسین_رسولی
@hadithashk
هدایت شده از تعلیقات
☘ دعای هر روز ماه صفر
يا شَدِيدَ الْقُوىٰ وَ يَا شَدِيدَ الْمِحالِ، يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ يَا عَزِيزُ، ذَلَّتْ بِعَظَمَتِكَ جَمِيعُ خَلْقِكَ فَاكْفِنِى شَرَّ خَلْقِكَ،
يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ، يَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذٰلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِينَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
🆔 @taalighat
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مجلس_یزید_ملعون
یا مزن چوب جفا را بر لب و دندان من
یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان من
یا نزن شرمی نما از روی زهرا مادرم
یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان من
من پی ترویج قرآن آمدم این جا که گشت
چوب خزران تو مزد خواندن قرآن من
ای ستمگر! هر چه میخواهی بزن اما بدان
بوسهگاه مصطفی باشد لب عطشان من
در اُحُد جد تو دندان پیمبر را شکست
باید از چوب تو اکنون بشکند دندان من
بارها و بارها پیوسته دید آزارها
هم سر خونین من، هم پیکر عریان من
سختتر از چوب تو بر من نگاه زینب است
چوب تو نه، اشک او آتش زند بر جان من
خواندن آیات قرآن زیر چوب خیزران
با خدا این بوده از روز ازل پیمان من
من شدم در زیر چوب خیزران مهمان تو
مادرم در پای طشت زر بُوَد مهمان من
دست "میثم" را از آن گیرم که پیش از بودنش
همچنان دست توسل داشت بر دامان من
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از کتابخانه فضائل | مقتل پژوهی
• سـرش را در مـحـل تـجـارت نـصـب نـمـودنـد •
-
-
در ناسخ ج ۳، ص ۷۳، از مناقب ابن شهر آشوب و مقتل مقرم، ص ۴۳۳ روایت کنند که چون سر مبارک را در یک محل تجاری که رفتوآمد و سر و صدای معاملهگران زیاد بود نصب کردند، امام حسین -علیهالسلام- خواست مردم را با موعظه متوجه خود سازد، تنحنحی کرد تا صدا از گلویش صاف خارج شود. مردم ترس برداشتند، چون تا به حال از سر بریده کسی تنحنحی نشنیده بودند (مقرم). آنوقت شروع نمود به خواندن سوره کهف تا به این آیه رسید: «إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَضْلِيلًا».
📚 رمز المصیبة، دهسرخی، ج۳، ص۸۵
@ketabkhaneh_fazael
هدایت شده از تعلیقات