eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
56 دنبال‌کننده
789 عکس
384 ویدیو
131 فایل
کانال محتوای تبلیغی گروه تبلیغی نورالزهرا «سلام الله علیها» تهران لطفاً در این دو کانال هم عضو شوید: محتوای تبلیغی مقاومت: https://eitaa.com/mohtvamoghavemat اعزام سخنران و مداح: https://eitaa.com/rozekhanegi_ir ارتباط با ما: @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری فارس
7.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت حجت‌الاسلام عالی از حضور رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی(ره) @Farsna
هدایت شده از اشعار محرم و صفر
عشقی است در میان دل ما که کیمیاست این عشق این جنون همه ی آبروی ماست روزی ماست نوکری خوب خانه ای آقای ماکریم و جوانمرد و باوفاست ما در بهشت هم همه دنبال روضه ایم جنت بدون روضه ی ارباب بی صفاست سر میدهیم و منت مردم نمی کشیم هستیم سائلان حسین تا خدا خداست شکر خداحسین شده زندگی ما شکر خداکه در دل ما عشق کربلاست جای گلایه نیست که تکفیر می شویم «داریم با حسین حسین پیر می شویم » من رعیت وغلام تو سلطان کربلا من مور ناتوان تو سلیمان کربلا دستی که بین عرش نوشته تو را امیر من را نوشته است پریشان کربلا دست مرارها نکن و بی کسم نکن دریاب حال زار مرا جان کربلا موی مرا سفید نموده است حسرت ِ پابوسی تو لحظه ی باران کربلا دارد میان قلب خدا جای دیگری هر کس که گشته است مسلمان کربلا شکرخدا که مثل بزرگان و عرشیان هر ماه من شده است محرم حسین جان وصفت به ذهن کوچک من جا نمی شود جز تو کسی برای من آقا نمی شود هر کس بهشت، بی تو بخواهد جهنمی است اصلا بهشت بی تو که معنا نمی شود من میخورم قسم که کسی عاشقت حسین مثل رباب و زینب و سقا نمی شود آن قدر این دلم به تو وابسته هست که امروز من بدون تو فردا نمی شود کاری به خوب یا بدی من نداشتی آقا کریم تر ز تو پیدانمی شود آقا به آبروی علی اصغرت قسم من را ببخش نوکر خوبی نبوده ام داده همیشه لطف تو من را خجالتی آقای کربلا چه قدر با محبتی ماندم چرانگاه تو افتاد سوی من ؟! من هیچ هیچ هیچم و تو بی نهایتی ایل و تبار تو همه آقا و سرورند ایل و تبار من همه مجنون و هیئتی شکر خدا برای گدایی خانه ات داریم باتمام رفیقان رقابتی ما را همه به نام شریفت شناختند داده خدابه ما چه بهایی چه قیمتی ما اوج عشق را درِ این خانه یافتیم درهیئت حسین خدا را شناختیم دنیای بی تو پر ز غم و رنج آور است دنیای باتو مثل بهشت است محشر است ما از همه لذایذ دنیا گذشته ایم گریه به زیر پرچم تو چیز دیگر است گویند نوکران و کنیزان خانه ات عرض ادب برای برای تو با اشک بهتر است یک روز میرسد که به لطف دعای تو بانی مرگ ما تن پر زخم و بی سر است هر شب برای حنجر تو زار می زنم یاد بریدن سر تو زار می زنم مناجات
هدایت شده از حدیث اشک
وقتی رسید قافله در مجلس یزید بالا گرفت قائله در مجلس یزید اشک سر بریده درآمد که پاگذاشت زینب میان سلسله در مجلس یزید زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای با پای پر ز آبله در مجلس یزید داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید بالا نشسته حرمله در مجلس یزید با کینه‌ای به قدمت تاریخ کفر، داشت با دین سر مقابله در مجلس یزید دف‌‌ها به روی دست، و کِل می‌کشید مست مطرب میان هلهله در مجلس یزید بزم شراب بود و چه کردند پای تشت رقاصه‌ها پِیِ صِله در مجلس یزید ای وای بین جام شراب و سر امام چندان نبود فاصله در مجلس یزید بالا که رفت چوب، سه ساله بلند شد صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید شد اشک چشم، بغض و بدل کرد این چنین آتش‌فشان به زلزله در مجلس یزید صحبت که از خرید و فروش کنیز شد افتاد باز ولوله در مجلس یزید خون خورد زینب و جگرش پاره‌پاره شد از دست إبن آکله در مجلس یزید @hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
با لقمه نان ساده با آب گریه می‌کرد بیدار گریه میگرد در خواب گریه می‌کرد وقتی عبا می‌انداخت وقتی عمامه می‌بست از ناله ی بندش محراب گریه می‌کرد قلاب و صید می‌دید یاد رباب می‌کرد حرف از سه شعبه میزد قلاب گریه می‌کرد هنگام ذبح حیوان میزد به صورت خود می‌گفت وای از شمر قصاب گریه می‌کرد پیراهن حسین را بر نیزه تاب دادند حرف‌ لباس میشد بی تاب گریه می‌کرد این خانه بی رقیه بدجور سوت و‌کور است شب تا سحر به گنج نایاب گریه می‌کرد از ازدحام بازار خیلی بدش می آمد حرف‌ کنیز میشد خوناب گریه می‌کرد @hadithashk
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
کجا یعقوب دیده، خوابِ هجرانی که من دیدم کجا یوسف شنیده، وصفِ زندانی که من دیدم زمین در روزگارِ نوح، شد سیراب از باران ولی دریایی از خون شد به طوفانی که من دیدم هم اسماعیل‌ها سر را به تیغ امتحان دادند هم ابراهیم‌ها، در عیدِ قربانی که من دیدم زمین از خونِ خاتم‌بخشی‌اش شد تربتِ اعلا عقیقِ سرخ شد خاکِ سلیمانی که من دیدم سرِ خورشید بر نِی، شمعِ بزمِ ماتمِ خود بود قیامت چیست؟ جز شامِ غریبانی که من دیدم تمام آیه‌ها شد "کاف و ها و یا و عین و صاد" میان قاریان شد پخش، قرآنی که من دیدم برادر، جای من شمشیر خورد و من غمِ ناموس هزاران ارباًاربا داشت میدانی که من دیدم نگاهِ حرمله هر بار پُر بود از هزاران تیر عموجانم ندیده تیربارانی که من دیدم مسلمان نشنود کافر نبیند خوابِ این غم را سر و تشت و شراب و چوب و دندانی که من دیدم و پرچم‌ها از آن روزی که باد از نیزه‌اش رد شد پریشانند، از زلف پریشانی که من دیدم... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از  علی سروش
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه امام سجاد علیه السلام حجه الاسلام و المسلمین محمد قربانی حوزه علمیه رشد
هدایت شده از فهرست مقاتل
🩸فهرست لینک‌دار مصائب و مقاتل امام سجاد علیه‌السّلام چشمان مبارک إمام سجاد علیه‌السلام از شدت گریه، مجروح شده بود و نزدیک بود که آن حضرت نابینا بشود ...إمام سجاد علیه‌السلام یک عمْر با «آب» نجوا می‌کردند ‌و می‌فرمودند: تو بودی و پدرم را با لب‌تشنه کشتند؟!مواجهه امام سجاد علیه‌السلام با مردی که ناله می‌زد و می‌گفت: «من غریبم»جای غُل و زنجیرهایی که بعد از سال های سال، بر روی بدن مبارک امام سجاد علیه‌السلام باقی مانده بود ...وقتی که امام زين العابدين علیه‌السلام با شنیدن روضه اسارت آل الله، سر به دیوار کوبیده و خون از سر مبارکشان جاری می‌شود...آیا این گوسفند را آب داد‌ه‌اید؟!آه ای بابا ! نگاه آخرت را ... فریاد غریبی‌ات را ... تن عریانت را ... چگونه فراموش کنم ؟!إمام سجاد علیه‌السلام به وقت افطار آن‌قدر گریه می‌کردند که جلوی لباس‌شان، خیس از اشک می‌شد و مکرّر می‌فرمودند: پدرم را با لب تشنه کشتند...مرا بر این گریه‌ها، ملامت نکنید...هر گاه که به یاد قتلگاه می‌افتم، گریه راه گلویم را سدّ می‌کند...غَمَت بابا ! بیابون پَرورُم کرد...مرا بر یک شتر بدون‌جهاز، سوار کردند …امام سجاد علیه‌السلام، بعد از عاشورا دیگر کلّه گوسفند نخوردند ... مرگ جانسوز شتر امام سجاد علیه‌السلام...وقتی که امیرالمومنین صلوات‌الله‌علیه برای مصائب امام سجاد علیه‌السلام گریه می‌کند ... حکایت یک مجلس عروسی که از امام سجاد علیه‌السلام دعوت کردند تا در آن مجلس، شرکت نمایند ...مصیبت جانسوز سوارشدن زينب کبری سلام‌اللّه‌علیها بر شتر بی جهاز... | وقتی‌که زينب کبری عليهاالسلام نظر به قتلگاه می‌کند و می‌فرماید: کجایید ای مَحرَمانِ من؟!شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر می‌گفت: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار بر محمل‌ها کنید...حکایت عجوزهٔ ملعونه‌ای که در کوفه، پاره‌خِشتی را به طرف امام سجاد علیه‌السلام پرتاب کرد ... حکایت جانسوز «مِنهال» از حال و روز امام سجاد علیه‌السلام و دیگر أسرای آل الله در خرابه شام ...من تَب دارم و دیگر طاقت تازیانه ندارم؛ به این سرباز بگو کمتر مرا تازیانه بزند ...وقتی‌که حجت خدا آرزو می‌کند که ای‌کاش مادر مرا نزاییده بود ...وقتی‌که امام سجاد علیه‌السلام نمی‌تواند غربت پدر را ببیند و دست به عصا، رو به سوی میدان می‌رود... ای‌پسرم! همین قدر بدان که دیگر مردی در خیمه‌ها به جز من و تو، باقی نمانده است... | با شنیدن خبر شهادت قمر بنی هاشم علیه‌السلام، امام سجاد علیه‌السلام از هوش رفتند...امام سجاد علیه‌السلام با چه وضعی بدن مطهر سیدالشهداء و قمر بنی هاشم علیهماالسلام را به خاک سپردند...آمدن إمام سجاد علیه‌السلام برای دفن پیکر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام و شهدای کربلا... | خاک و خورشید، چه بر سر پیکر مطهر شهدای کربلا آورده بود...به خدا اگر پيامبر به جاى سفارش به ما نمود، امر به جنگیدن با ما مى‌كرد، بیشتر از آنچه که بر سر ما آوردند، نمى‌توانستند انجام دهند...در شام از پشت‌بام‌‌ها، آتش به روی سرم ریختند … دستم بسته بود … عمامه‌ام آتش گرفت و سرم سوخت …وقتی که یزید لعین، قصد گرفتن جان امام سجاد علیه‌السلام را می‌کند ...شهادت، کرامت ما خاندان بود اما از ما زنی به اسارت نرفته بود ... @Maghaatel
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ای دل! مگر نه خاتمه، ماه محرّم است؟ «باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟» گر ماجرای کوفه و کرببلا گذشت «باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟» گویا طلوع کرده به شام، آفتاب عشق «کآشوب در تمامی ذرّات عالم است» صبح ورود شام چنان تیره بُد کز آن «کار جهان و خلق جهان، جمله درهم است» سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه‌ها «سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است» آن محشری که کرد به پا چوب خیزران «بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است» رشک مَلَک خرابه‌نشین شد که «محتشم» گفتا: «عزای اشرف اولاد آدم است» :: ویرانه و دل شب و دردانه و پدر آری؛ بساط عشق به‌خوبی فراهم است فردا سپیده، چشم در آن بزم تا گشود بر گِرد شمع دید که پروانه‌ای کم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم در چَشم‌ها دو چِشمه‌ی زمزم گذاشتیم قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم ما ارث گریه از پدر خویش برده‌ایم پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم این اشک‌ها برای تو باشد، حسین جان شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم تفسیر روضه‌هاست، حروف مقطعه جان را میان سوره‌ی مریم گذاشتیم خیلی حسین زحمت مارا کشیده‌ای خیلی برای روضه‌ی تو کم گذاشتیم یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم یک اربعین زیارت مارا ردیف کن ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از ایران همدل
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 وقتی شدت درد و رنج در غزه، طاقت خبرنگار الجزیره را میبرد! 🔸طی قحطی‌هایی که رژیم صهیونیستی به مردم مظلوم فلسطین روا داده است، فقط در یک روز در غزه ۱۱۶ نفر که در بین آنها تعداد زیادی نوزدان و کودکان وجود دارند از قحطی و گرسنگی دچار سوتغذیه‌های شدید و تا پای مرگ رفته‌اند. 🔹 پویش ایران همدل ادامه دارد و مردم از طریق زیر می‌توانند به مردم مظلوم فلسطین و لبنان کمک کنند: شماره کارت: 6037998200000007 شماره شبا: Ir320210000001000160000526 کد دستوری: * پرداخت مستقیم در KHAMENEI.IR 💻 irane-hamdel.khamenei.ir
هدایت شده از روس نامه
32.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙صحبت های عبرت آموز معمر قذافی در سال ۱۹۸۸ میلادی در جمع سران کشورهای عربی از باب مقاومت 🔺البته خود قذافی هم در نهایت روزی که دست از مقاومت بر داشت، دولتش به فاصله نه چندان زیادی سقوط کرد. ➖➖➖ 🇷🇺🇮🇷 @rusname ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌