💢 قبل از ارائهی مبانی فقهی مردمسالاری دینی، ابتدا باید مباحث انسان شناسی اسلامی در نگاه حضرت آقا مورد تدقیق قرار گیرد. در اینصورت در موضوع شناسی کمکمان خواهد بود.
💢 نگاه وحیانی به انسانشناسی، با نگاه غربی و انسانشناسی غربی متفاوت است.
توجه به هدف غایی خلقت انسان، تفاوتهای بنیادینی در این مسئله ایجاد میکند.
💢 طبق وحی دو ساحت برای انسان قائل هستیم: جسم و روح
نوع فهم امامین انقلاب از انسان، دارای یک جامعیتی است که تمام ابعاد انسان را در بر میگیرد.
در بیانات 12 آذر 79 رهبر انقلاب، بحث انسان و استعدادهای انسان مطرح میشود، که بر اساس مبانی دینی یکی از عناصر انسان، استعداد بی پایان او است. این مسئله در فهم انسان و در مردم سالاری دینی خیلی مؤثر است.
💢 بر طبق آیه (خلق لکم ما فی الارض جمیعا) همه آنچه انسان برای تعالی نیاز دارد، خداوند در اختیارش قرار داده.
💢 مسئلهی مهم دیگر کرامت انسان است. نقطهی ثقل اندیشه حضرت آقا در بیانات 12 آذر 79 همین مسئله است.
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
🔰حدیث ولایت
🔸امام کاظم (علیه السلام) می فرمایند:
همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنان در حد توانتان است والا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمیشود.
بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۳۷۹
🔹يكى از بزرگترين چيزهايى كه كام مردم را شيرين مىكند، اين است كه ببينند، حس كنند و بيابند كه مسئولانِ امور آنها در پى خدمت صادقانه و پيگيرانه و عالمانه به آنها هستند. خودِ همين، مردم را خوشحال مىكند.
۱۳۸۲/۰۹/۱۷
#حدیث_ولایت
#بیانات_تقویمی
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
هدایت شده از انتشارات حوزه و انقلاب
🔳 شناخت هدف
📌انسان محتاج است به اینکه هدف و سرمنزل سعادت را بشناسد. بداند به کجا میخواهد برسد. بداند برای چه هدفی میخواهد تلاش بکند. نقطه اتمام و پایان راه را از آغاز ببیند و راه آن را بداند.
📖 کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن صفحه ۱۰۹
💢 انتشارات حوزه و روحانیت و انقلاب اسلامی
🔰 نقدی بر ایده له شدن فقرا زیر ریل توسعه
❎ چندی پیش یکی از استادان شناختهشده حوزه اقتصاد سیاسی در دانشگاه شهید بهشتی، که در فضای عمومی از او به عنوان نظریهپرداز توسعه و جهانی شدن نیز یاد میشود، در متنی که نه از انسجام نظری برخوردار بود و نه پشتوانه تجربی معتبر داشت، مدعی شد که گویا ریشه بسیاری از مشکلات کشور در این است که افراد برخاسته از طبقات اقتصادی ضعیف به مسئولیتهای کلان رسیدهاند.
💢 این روایت که لحنی قطعیتساز و قضاوتمحور داشت، تلاش میکرد میان تجربه فقر در کودکی و ناتوانی در اداره امور عمومی نوعی رابطه ذاتی و تغییرناپذیر برقرار کند؛ گویی داشتن گذشتهای سادهزیستانه، به خودی خود نشانهای از بیکفایتی یا عقدهمندی است و بنابراین مانعی طبیعی برای ورود فرد به عرصه تصمیمگیری کلان به شمار میآید.
❌ در ادامه همین روایت، او چنین القا میکرد که اداره وزارتخانههایی مانند امور خارجه یا اقتصاد باید منحصراً در اختیار افرادی باشد که از طبقات متوسط به بالا برخاستهاند؛ زیرا از نگاه او افراد فقیر، پس از رسیدن به قدرت، بهدنبال رفع محرومیتهای گذشته خود خواهند بود و این امر را در تضاد با شکوه ملی معرفی میکرد.
✅ چنین گزارههایی، بدون ارائه داده، بدون اتکا به ادبیات تطبیقی توسعه، و بدون استناد به نمونههای موفق تاریخی، در قالب مجموعهای از احکام کلی و فاقد پشتوانه مطرح شد؛ احکامی که عملاً فقر را به عنوان یک نقیصه اخلاقی و روانشناختی و ثروت را به عنوان ملاک عقلانیت و میانهروی سیاسی معرفی میکرد.
✳️ این ادعا، هنگامی که در معرض سنجش عقلانی و تجربه تاریخی قرار گیرد، چهره واقعی خود را آشکار میسازد: چهره یک «ایدئولوژی ممتازسالار» که در پوشش زبان علم، به بازتولید نابرابری ساختاری مشروعیت میبخشد. گزارههایی از این دست، نه تنها فاقد بنیاد منطقیاند، بلکه کارکرد واقعیشان، انتقال بار بیکفایتی و خطاهای ساختاری از دوش شبکههای قدرت و ثروت بر دوش طبقات محروم است؛ شبکههایی که طی دههها، به شیوهای تقریباً نظاممند در خلق بحران، بازتولید تورم، تثبیت شکافهای طبقاتی، و ایجاد بازارهای غیرمولد و سوداگرانه نقش محوری داشتهاند، اما در مقام پاسخگویی، در بهترین حالت خاموش، و در بدترین حالت طلبکار، مدعیالعموم، و متهمکننده مردماند.
✳️ این گفتمان، با مهارتی خاص، شرایط واقعی را معکوس میکند: خود منشأ بحران است اما با ژستی روشنفکرانه، بحران را به گردن فرودستان میاندازد؛ خود سالها نسخههایی را اعمال کرده که به تورم ساختاری، رکود مزمن، دلاری شدن معیشت و ریالی شدن درآمد، فرار سرمایه، و تعطیلی تولید منجر شده، اما در مقام تحلیل، این فجایع را بر دوش «فقدان نخبگان مرفه در رأس مدیریت» میگذارد. این همان وارونگی خطرناکی است که در ادبیات اقتصاد سیاسی به آن «اخلاق معکوس ممتازها» گفته میشود: ساختاری که در آن عامل بحران، خود را ناجی معرفی میکند و قربانی را مقصر.
❇️ در پشت این گفتار، یک دستگاه نظری ریشهدارتر نهفته است: دستگاهی که توسعه را پدیدهای ذاتاً خونریز و طبقهسوز تصویر میکند. بارها، چه در لفافه و چه آشکار، گفتهاند که «فرآیند توسعه ناگزیر است عدهای را زیر چرخهای خود له کند» و این «هزینه اجتنابناپذیر مدرن شدن» است. این همان بازتولید دستچندم روایتهای آدام اسمیتی - شیکاگویی است، آنهم بدون درک بستر تاریخی، نهادی، اخلاقی و سیاسی آن. «دست نامرئی»، اینجا به دست کاملاً مرئی شبکههای رانت و قدرت تبدیل میشود؛ دست نامرئیای که نه خودجوش است و نه نظمآفرین، بلکه محصول سفتهبازی، بدهیسازی، خلق پول بانکیِ بیپشتوانه، انتقال نقدینگی به بازارهای غیرمولد، و آویختن معیشت مردم به نوسانات بورس لندن و نیویورک است.
💢 مشکل اما فقط اجرا نیست؛ زبان هم آلوده شده است. هرگونه مقاومت اجتماعی، هرگونه اعتراض علمی به سوداگری، هرگونه نقد اخلاقی به تبعیض، و هرگونه افشاگری نسبت به رانتها، با برچسب «پوپولیستی»، «هیجانی»، «ضد توسعه» و حتی «غیرعلمی» خفه میشود. این خشونت زبانی، ابزار همان شبکهای است که میخواهد هر نقدی را، پیش از شنیده شدن، بیاعتبار کند. در نظام معنایی آنان، مردم همیشه یا کمدانند، یا هیجانی، یا حسود؛ و ممتازها همیشه دانا، منطقی، و صاحب «چشمانداز کلان».
ادامه... 👇👇👇
🔷 از منظر شرع نیز این منطق گرفتار تناقضی بنیادین است. در سنت اسلامی، قدرت بدون عدالت، مساوی است با ظلم؛ و ظلم، نه از فقر برمیخیزد و نه از سادهزیستی، بلکه از ثروت بدون مسئولیت، از قدرت بدون نظارت، و از امتیاز بدون تقوا. قرآن، فرعون را نه به دلیل فقیر بودن، بلکه به دلیل ثروت انباشته و سلطه متکبرانه طرد میکند. منطق امام علی علیه السلام آن است که «حق، حقِ ضعفا است»، و بحرانها آزمونی برای قدرتاند نه برای فقرا. چگونه میتوان در چنین سنتی گفت که «طبقه ضعیفِ تجربهکننده فقر، فاقد توان اداره» است؟ این سخن با روح عدالتمحور اسلام، بیگانه و به لحاظ هنجاری نامشروع است.
🔶 دستگاه فکری مورد اشاره، از منظر فرهنگ و تمدن ایرانی نیز برخلاف بنیانهای هویتی این سرزمین است. تاریخ ایران، تاریخ قیام اقشار پایین علیه سلطهطلبی طبقات ممتاز است؛ تاریخ دهقانانی که اقتصاد ایران را قرنها بر دوش داشتند؛ تاریخ کارگرانی که مدرنیزاسیون صنعتی را ممکن کردند؛ تاریخ عشایری که از مرزها دفاع کردند؛ تاریخ بازاریانی که استقلال اقتصادی را حفظ کردند؛ و تاریخ روستازادگانی که بیشترین سهم را در رشد علمی، امنیتی، عمرانی و دفاعی جمهوری اسلامی برعهده داشتهاند. ادعای «ناتوانی فقرا» در این سرزمین، نه فقط نادرست، بلکه ضد تاریخی است.
✅ در افق انقلاب اسلامی، این ادعا حتی غیرقابل تصور است. انقلاب اسلامی طرحی برای بازگرداندن «اقتصاد به مردم» بود، نه برای سپردن آن به طبقات ممتاز. آنچه با نفوذ تفکرات التقاطی، وارداتی و تکنوکراتیک اتفاق افتاد، انحراف از همین افق بود: انتقال تدریجی راهبری اقتصاد از «ارزشهای عدالتمحور» به «نسخههای نخبهمحور» که محصول آن چیزی شد که امروز شاهد آن هستیم: اقتصاد دلاری اما درآمد ریالی؛ رشد ظاهری اما رفاه فروپاشیده؛ بازارهای پرهیجان اما جامعه بیقدرت؛ و شبکههایی که مسئول بحراناند اما طلبکار نیز هستند.
🔷 در هر بحران، از جنگ تا زلزله، از سیل تا سازندگی، از امنیت تا علم، کسانی که کشور را نگه داشتهاند همان طبقات نامرئی در گفتمان ممتازسالاراناند: کارگران و کشاورزان، مرزنشینان و روستاییان، دانشجویان کمبرخوردار، رزمندگانِ زیستجهان ساده، مهندسان و تکنیسینهایی که از دل محرومیت برخاستهاند و ستون فقرات صنایع امنیتی و عمرانی ایران را ساختهاند. آنان صاحبان واقعی این مرز و بوماند؛ نه آنان که بحران را تولید میکنند و بعد در مقام تحلیلگر از بالا به مردم میگویند «فقرا نباید مدیر شوند».
🔶 مشکل این کشور، کمبود مدیر در طبقه ضعیف نیست؛
مشکل، فراوانی مدیرانی است که از متن درد و زیست واقعی جامعه بیگانهاند.
مشکل، #فقر- معرفتی در سطوح تصمیمسازی است، نه فقر اقتصادی در گذشته مدیران.
مشکل، #سلطه-تفکر-وارداتی و بیتجربه است، نه حضور فرزندان محرومان.
این سرزمین را صاحبان واقعیاش نگاه داشتهاند؛ آنان که ریشه در خاک دارند نه در شاخصهای بورس نیویورک.
🖋سید زکریا محمودی رجا
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
🔰حدیث ولایت
🔸امیرالمومنین علی علیه السلام:
شالوده هاى اسلام هفت تاست: ... حق برادران و حمايت از آنها و هفتم: حُسن همسايگى با مردم.
تحف العقول، ص ۱۹۶
🔹امروز هم به رغم ظواهر دلنشين و رنگين زندگى، بشر از همان دردهايى رنج مىبرد كه در طول تاريخ برده است. اكثر مردم جهان فقيرند و عدّهاى معدود، بيشترين ثروت زمين را در دست دارند... امروز هم مانند گذشته، اسلام تنها نسخهى شفابخش و فرشتهى نجات است.
۱۳۷۶.۹.۱۸
#حدیث_ولایت
#بیانات_تقویمی
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
هدایت شده از انتشارات حوزه و انقلاب
📚 رونمایی کتاب «اسلام اقامه»
🔸 رونمایی کتاب «اسلام اقامه» با موضوع تبیین اسلام ناب و نقش انقلاب اسلامی در حاکمیت بخشی به آن از منظر امام خامنهای (مدظله العالی)
📌 با حضور آیتالله کعبی و حجتالاسلام صلح میرزایی
⏰ زمان: یکشنبه ۲۳ اذر ساعت ۱۴:۴۵
🏷 مکان: قم، بلوار عطاران، خیابان شهید مفتح، کوچه ۱۷ پلاک ۳۲
🎁 #تخفیف_ویژه ۳۵٪ کتاب، برای کسانی که در جلسه رونمایی کتاب حضور دارند.
🔰 ماراتن کیش؛ دویدن روی تردمیلِ سکولاریسم پنهان!
(تاملی بر تغییر مختصات «عرصه عمومی» و تربیت نسل جدید)
❎ ماجراهای اخیر ایونتماراتن کیش را نباید صرفاً در سطح «چند عکس هنجارشکن» یا «تخلف از قوانین پوشش» تقلیل داد. تقلیل مسئله به برخورد با چند فرد، خطای راهبردیست. مسئله اصلی، تغییری است که در «معنای عرصه عمومی» در حال رخ دادن است؛ تغییری که اگر هوشمندانه نقد نشود، زیرساختهای تربیتی جامعه دینی را با چالش جدی مواجه میکند.
✳️ از نگاه یک مربی تربیتی که هم خود را به اصول انقلاب وفادار میداند و هم دغدغه انسجام اجتماعی دارد، چند نقد اساسی به «ماهیت» و «مدیریت» این رویداد وارد است که به نظر امروز - و نه فردا - باید در موردش صحبت شود:
1️⃣ تکه پاره کردن «زیستبوم فرهنگی» (تجزیه عرصه عمومی)
کیش، تافته جدابافته از خاک ایران نیست! وقتی ما در بخشی از جغرافیای کشور، به صورت سیستماتیک (و نه به عنوان یک خطای فردی) اجازه میدهیم که اتمسفر حاکم، فرسنگها با هویت دینی و ملی فاصله بگیرد، عملاً در حال مخابره یک پیام خطرناک به نسل نوجوان هستیم: «دین و قانون، وابسته به جغرافیاست.»
این رویداد، عرصه عمومی را که باید محل تلاقی و وحدت همه اقشار با محوریت ارزشهای مشترک باشد، به یک «جزیره سکولار» تبدیل میکند. جایی که در آن، حجاب نه یک «ارزش اجتماعی و واجب شرعی»، بلکه یک «مانع قابل مذاکره» برای #توسعه_توریسم یا ورزش معرفی میشود. این یعنی اخته کردن مفهوم حجاب در ذهنیت عمومی.
2️⃣ بازتعریف حجاب: از «حرمت» به «مزاحمت»
خطرناکتر از بیحجابیِ فردی، تغییر «قاب» و «چارچوب ذهنی» جامعه نسبت به حجاب است. در این مدل از رویدادها، ناخودآگاهِ جمعیِ مخاطب بمباران میشود که: «شادی، هیجان، ورزش و مدرنیته در یک سمت است و پوشش اسلامی در سمت مقابل».
عقلانیتِ انقلابی میگوید ما مخالف ورزش و شادی نیستیم، اما مخالف این دوگانهسازیِ جعلی هستیم. مدیریت فرهنگی ما در سالیان گذشته مدلی از زن مسلمان ارائه داده که همزمان نمیتواند با حفظ کرامت و پوشش، در متن جامعه فعال باشد و احساس میکند برای "دیده شدن" یا "شاد بودن" باید از اصولش عقبنشینی کند! این ایونتها، عملاً حجاب را در جایگاه متهم مینشاند، نه در جایگاه یک ارزش متعالی.
3️⃣ تضاد تربیتی و بحران هویت!
به عنوان یک دغدغهمند تربیت، نگران #نفاق_سیستماتیک هستم. ما نمیتوانیم در مدارس به دخترانمان از فلسفه حجاب و حیا بگوییم، اما در رسانهها و رویدادهای رسمی که مجوز جمهوری اسلامی را دارند، تصاویری را برجسته کنیم که خط بطلان بر تمام آن آموزشها میکشد. این تناقض، نوجوان را دچار گیجی و در نهایت طغیان میکند. ما با دست خودمان در حال تربیت نسلی هستیم که استاندارد دوگانه را میپذیرد: «ظاهری مذهبی برای مدرسه و اداره، و ظاهری دیگر برای زندگی واقعی و تفریح!» این یعنی مرگ تربیت دینی.
4️⃣ وحدتشکنی با پوشش ورزش
عدهای گمان میکنند با کوتاه آمدن از اصول در این مناطق، باعث جذب قشر خاکستری میشوند. این یک خطای محاسباتی است. وحدتِ واقعی زمانی شکل میگیرد که قانون برای همه یکسان باشد. وقتی قشر متدین و انقلابی میبیند که در روز روشن، بدیهیات شرعی و قانونی در یک رویداد رسمی (با بودجه یا مجوز حاکمیت) نادیده گرفته میشود، احساس #بیپناهی_فرهنگی میکند. این حس، بدترین ضربه به وحدت ملی است و جامعه را به سمت دوقطبیهای خشمگین سوق میدهد.
5️⃣ از رهاشدگی تا بسترسازی دوقطبیها!
الف. تقریبا ممکن نیست رویدادی با این عرض و طول انجام شود اما دستگاههای مختلف به نحوی درگیر آن نبوده باشند.
ب. ما تا پیش از این با مسئولینی روبرو بودیم که میگفتیم کار را رها کردهاند و خیلی توجهی به آنچه در حال وقوع است، ندارند اما امروز عملا با وضعیتی روبرو هستیم که برای بیقانونی و دوقطبیسازی، بسترسازی میکنند! و این موضوع با یک توبیخ و احضار حل نخواهد شد، چنانچه پلمپ کردن راهحل نبود و بعد از مدتی عملا راهکاری شد برای بیشتر دیده شدن و بیشتر فروختن!
این یعنی با این دستفرمان، کیش و سپس سایر شهرها هیچ نسبتی با ویترین «پیشرفتِ باهویت» ایران ندارند و نهایتا یک کپی دستچندم از سواحل آنتالیا خواهند بود.
6️⃣ اشتباه نکنیم، فقط #دولت مقصر نیست!
آنچه مشاهده میشود یک قرار جمعیِ نانوشته برای بدعملی و در بهترین حالت، بیکنشی در بین تمامی دستگاههای مسئول مشاهده میشود. دقت کنیم ایونتماراتن کیش کمتر از دو هفته بعد از رسانهای شدن پاراف رهبری درباره حجاب برگزار میشود ...
🖋حمید کثیری
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
🔰حدیث ولایت
🔸امیرالمومنین علی علیه السلام:
همه چيز در برابر او خاشع است و همه چيز به وجود او قائم است.
بى نياز كننده هر بينوايى است و عزيز كننده هر ذليلى است و نيرودهنده هر ناتوانى است و پناه دهنده هر بى پناهى است.
نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹
🔹هم احتياج داريم به كمك الهى و هدايت الهى در رسيدن به انديشهى درست، هم احتياج داريم به كمك پروردگار در زمينهى توانايى بر اجراى آنچه درست مىدانيم و تصميم مىگيريم.
۱۳۹۲.۹.۱۹
#حدیث_ولایت
#بیانات_تقویمی
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
🔰 خطبه با نام امام
(بمناسبت سالروز راهپیمایی عظیم مردم مشهد در ۱۹ آذر_چند ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی)
✅ در پایان تجمع روز ۱۹ آذر ۱۳۵۷(چند ماه مانده تا پیروزی انقلاب) اعلام شد که مراسم خطبهخوانی شب عاشورا در حرم امام رضا علیه السلام توسط آیت الله خامنهای برگزار میشود.
خطبهخوانی، مراسمی تشریفاتی بود که سالی دو بار برگزار میشد _شب عاشورا و شب شهادت امام رضا علیه السلام.
در این مراسم مقامات دولتی استان خراسان هم حضور داشتند. خطبهخوان میایستاد و با ذکر اسم شاه و رژیم سلطنتی، خطبه قرائت میکرد.
✳️ آن سال نیز مثل هر سال استاندار و نائب التولیهی حرم امام رضا علیه السلام از مقامات دولتی دعوت کرده بودند در این مراسم حضور یابند.
پیشنهاد خطبهخوانی به نام امام خمینی(ره)، همان روز توسط آیت الله خامنهای مطرح میشود:« پیش از راهپیمایی چیزی به ذهنم رسید که آن را برای برخی برادرانم گفتم و خواستم اگر موافق هستید خبرش را پوشیده بدارید تا زمان آن برسد... فکر کردم که چنین خطبهی رسمی آن هم با یاد کردن شاه متناسب جو انقلابی مشهد نیست. باید زمام امور را به دست بگیرم و موضوع باید پنهان میماند. زیرا اگر آشکار میشد درهای حرم را به روی ما میبستند».
❇️ با هماهنگی عدهای از اطرافیان، قرار میشود آیت الله خامنهای نه در جای همیشگی خطبهخوان، بلکه در فضای مقابل طبقهی دوم که مشرف به صحن است سخنرانی کنند.
مقامات استانی در اطاقهای موزه نشستهاند و انتظار دارند طبق رسم همهساله خطبه به نام شاه خوانده شود.
🔷 آیت الله خامنهای بعد از بسم الله الرحمن الرحیم، خطبه را با نام حضرت امام شروع میکنند: «یابن رسول الله! از شما معذرت میخواهم که طاغوتیان هر ساله مراسم امشب را در کنار تو برپا میکردند، در حالی که نه به تو ایمان داشتند و نه به جدت حسین علیه السلام. ما خراسانیها فقط نظارهگر آنها بودیم. نه چارهای داشتیم و نه توانی. ساکت بودیم».
🔶 سپس روی به فرماندار نظامی مشهد و استاندار کردند و گفتند: «نکتهای را از تاریخ انقلاب فرانسه به شما یادآوری میکنم. حاکمان فرانسه در آن زمان انتظار سقوط حکومتشان را نداشتند. ۲۰ روز پیش از پیروزی انقلاب فرانسه خیرخواهان، حاکمان را به تسلیم در برابر ارادهی ملت فراخواندند، اما آنان لجاجت و تکبر خود پافشاری کردند. انقلاب بر خلاف میل حاکمان پیروز شد. اینک یکی دو ماه بیشتر به پیروزی ما نمانده است. شما را نصیحت میکنم و میگویم با مردم به نیکی رفتار کنید».
#عمق_تاریخ
🖥 ســــــــــــــایــــــــتــــــــــــــــــ
📲 ایــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــا
📽 آپـــــــــــــــــــاراتـــــــــــــــــــــ
📚 انـــــتـــــشـــــاراتـــــــــــــــــ
هدایت شده از دفتر مقام معظم رهبری در قم
🔹 مراسم جشن به مناسبت فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) و امام خمینی (رحمةاللهعلیه)🔹
در بیت شریف حضرت امام خمینی ره- قم
🔸به کلام حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
🔸با نوای جناب آقای اردستانی
⏰ زمان: چهارشنبه ۱۹ آذرماه، راس ساعت ۱۵:۴۵
📍 مکان: قم، میدان روح الله، بیت شریف امام خمینی (رحمة الله عليه)
🆔 @KHAMENEI_QOM