eitaa logo
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
31.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
52 فایل
|متسا: مرجع ترویج سواد امنیتی| 🔘 متسا تلاشی است برای توانمندسازی امنیتی شهروندان ایرانی. نشانی ما در شبکه های اجتماعی: https://matsa-ir.yek.link ارتباط با ما : @chmail.ir" rel="nofollow" target="_blank">matsa1@chmail.ir بله،ایتا،تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
✈ در سفرهای خارجی، مراقبِ 🙋‍♂️ برخوردهای صمیمانه‌ی اغراق‌آمیز، 😍 ابراز محبت‌های شدید، 👤 و تمایل افراد خارجی نسبت به حل مسائل و مشکلات شما که توجیه منطقی و معقول ندارد، باشید. ⚠️ تلاش نمایید به هیچ‌وجه از نظر مالی و اخلاقی نشوید؛ چرا که ممکن است بهانه‌ای برای سوءاستفاده بیگانگان از شما باشد. @matsa_ir
25.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 ارائه خدمات درمانی خاص یکی از ابزارهای به دام انداختن افراد توسط سرویسهای اطلاعاتی بر اساس داستانی واقعی @matsa_ir
25.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 ارائه خدمات درمانی خاص یکی از ابزارهای به دام انداختن افراد توسط سرویسهای اطلاعاتی بر اساس داستانی واقعی @matsa_ir
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
بسترهای جاسوسی: وام‌دار کردن افراد؛ از سفر تا تحصیل! ✈️🎓🎁 ‌ سازمان‌های اطلاعاتی همواره به دنبال راه‌های خلاقانه برای نفوذ و جذب افراد هستند. یکی از روش‌های رایج، «وام‌دار کردن» افراد با ارائه کمک‌های مالی و مزایای جذاب است. این کمک‌ها می‌تواند شامل هزینه‌های سفر، اقامت، تحصیل، تحقیق، و حتی اهدای هدایای غیرمتعارف باشد. بیایید ببینیم چگونه این روش کار می‌کند: ‌ چگونه افراد را وام‌دار می‌کنند؟ 📌 ‌ پرداخت هزینه‌های سفر و اقامت: ارائه بلیط هواپیما، ویزا، هتل و هزینه‌های روزانه در کشورهای خارجی به بهانه‌هایی مانند شرکت در کنفرانس‌ها، بازدیدهای علمی، یا فرصت‌های شغلی. حمایت مالی از تحصیل و تحقیق: پوشش هزینه‌های دانشگاهی، بورسیه‌ها، هزینه‌های پروژه‌های تحقیقاتی، خرید کتاب و تجهیزات علمی. اهدای هدایای غیرمتعارف: ارائه هدایای ارزشمند و غیرمنتظره مانند ساعت، لوازم الکترونیکی گران‌قیمت، یا حتی کمک‌های مالی مستقیم بدون دلیل مشخص. مستندسازی و ایجاد تعهد: با ارائه این مزایا، سازمان‌های اطلاعاتی مدارکی از دریافت کمک‌ها جمع‌آوری کرده و فرد را در موقعیتی قرار می‌دهند که احساس دین و تعهد کند و در نهایت، برای جلب همکاری، تحت فشار قرار گیرد. ‌ مثال: 🔎 یک محقق ایرانی به نام «علی» پیشنهادی برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا با بورسیه کامل از یک دانشگاه اروپایی دریافت کرد. این پیشنهاد همه هزینه‌های شهریه، زندگی و حتی خرید مواد پژوهشی را پوشش می‌داد. هرچند این فرصت معتبر به نظر می‌رسید، اما دانشگاه مورد نظر در حقیقت توسط یک سازمان اطلاعاتی خارجی به عنوان پوشش فعالیت می‌کرد. علی، بدون بررسی کافی، این پیشنهاد را قبول کرد. پس از مدتی، تحت‌پوشش «درخواست‌های دانشگاهی»، سوالات و درخواست‌هایی نامحسوس درباره زمینه تحقیقاتش و ارتباطات علمی او داخل ایران برایش ارسال شد؛ درخواست‌هایی که عملاً نقش جمع‌آوری اطلاعات داشته‌اند. ‌ @matsa_ir 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
داستان کوتاه: سایه ای در میان چرخ‌دنده‌ها ‌ ✏️نویسنده نوجوان: سید علیرضا حسینی ‌ 🔹قسمت اول ‌ مردی به نام کاظم ، سال‌ها در یکی از مهمترین کارخانه‌های کشور در واحد کنترل کیفیت کار می‌کرد. مردی ساده، منظم، بی‌حاشیه. کارخانه‌ای که تجهیزات پیشرفته صنعتی می‌ساخت و با پروژه‌های دولتی و حساس در ارتباط بود. کاظم هر روز ساعت ۶ صبح وارد کارخانه می‌شد و ۶ عصر خارج. در کنار کار کارخانه او آلوورا نیز پرورش می‌داد و برای آنها به دنبال مشتری خارجی بود. برای همین در برخی سایتها محصولاتش را تبلیغ می‌کرد. ‌ روزی فردی با او تماس گرفت و گفت: "ما تبلیغات آلوورا شما را دیده‌ایم و می‌توانیم با یکدیگر همکاری کنیم. ما خواستار خرید محصولات شما هستیم" او با کاظم در مالزی قرار گذاشت. هزینه‌های هتل و اقامت او را پرداخت کرد. کاظم به مالزی رفت و با او ملاقات کرد اما در کمال تعجب متوجه شد موضوع چیز دیگری است. مرد کم کم موضوع بحث را به سمت محل کار او در کارخانه برد و در نهایت به او گفت: «ما می‌دونیم تو کجا کار می کنی و به چه چیزهایی دسترسی داری... فقط چند تا اطلاعات جزئی می‌خوایم. پول خوبی هم بهت می‌دیم" ‌ کاظم به او نگاه کرد، چیزی نگفت. مرد کارت ویزیتش را به او داد و آرام گفت: «اگه خواستی... تماس بگیر. کسی چیزی نمی‌فهمه. ‌ آن شب، کاظم نتوانست بخوابد. حقوقش کم بود، خانه‌اش اجاره‌ای، پسرش در بیمارستان نیاز به عمل گران‌قیمتی داشت. او مرد بدی نبود، اما وسوسه داشتن یک زندگی بهتر بر او سنگینی می‌کرد. ‌ صبح روز بعد، تماس گرفت و گفت: «حاضرم... اما فقط اطلاعات محدود.» ‌ کاظم در ابتدا فقط فایل‌هایی ساده از نقشه‌های قدیمی تولید را ارسال کرد. و در قبال آن پول اندکی نیز دریافت کرد. ‌ اما هر بار که اطلاعات می‌فرستاد، درخواست‌ها کمی مهم‌تر و پیچیده‌تر می‌شدند... ‌ @matsa_ir ‌ 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
داستان کوتاه: سایه ای در میان چرخ‌دنده‌ها ✏️نویسنده نوجوان: سید علیرضا حسینی 🔹قسمت دوم در کارخانه، مهندس جوانی به نام «هاله» متوجه رفتار مشکوک در سیستم رایانه کارخانه شد. ورود غیرمجاز به فایل‌هایی که فقط افراد خاصی به آن دسترسی داشتند. هاله شروع به بررسی کرد و کم‌کم ردپاهایی پیدا کرد که به کاظم می‌رسید... کاظم دیگر درگیر شده بود. حالا از او نقشه‌ی سیستم کنترل خط تولید و ایجاد یک خرابکاری در آن را خواسته بودند. او تردید کرد. می‌خواست موضوع را با کسی در میان بگذارد اما ترسید. آنها دوباره با او تماس گرفتند و گفتند: «ما از مشکلاتت خبر داریم. پشیمونی نداره، فقط یه قدم دیگه کافیه تا همه مشکلاتت رو حل کنیم...» هاله با مدیر حراست جلسه‌ای گذاشت. شواهد و مدارک را نشان داد، اما تصمیم گرفتند عجولانه عمل نکنند. باید می‌فهمیدند چه کسی پشت ماجراست. برای همین به نهاد امنیتی اطلاع دادند. آنها کاظم را زیر نظر گرفتند... بی‌آن‌که او بداند. یک شب که کاظم داشت اطلاعات مهمی را از سیستم خارج می‌کرد و همزمان دستگاه‌ها را دستکاری می‌کرد. ناگهان چراغ‌های اتاق کنترل روشن شد. چند مأمور امنیتی وارد شدند. یکی از آن‌ها گفت: «دیگه کافیه. بازی تمومه.» کاظم مات و مبهوت، فقط یک جمله گفت: «من نمی‌خواستم خیانت کنم، فقط می‌خواستم مشکلاتم حل بشه...» کاظم بازداشت شد. اما در جریان بازجویی، کمک کرد تا هویت افرادی که به او دستور می‌دادند فاش شود. و بعدها آن اطلاعات باعث شد یک شبکه خرابکاری در داخل شناسایی شود. قاضی پرونده، با در نظر گرفتن شرایط خانوادگی‌اش و همچنین کمکی که به دستگیری اعضای شبکه کرد، او را مشمول تخفیف در مجازات دانست. حالا و چند سال پس از آزادی از زندان، کاظم در یک کارگاه فنی کار می کند و گاهی نیز به جوان‌ها یاد می‌دهد چطور با ابزار کار کنند. او همیشه این جمله را با خود تکرار می کند: «بزرگ‌ترین خطر همیشه اون چیزیه که به‌ظاهر ساده و بی‌ضرره... مثل یک پیشنهاد غیرمنتظره.» @matsa_ir 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی
🎁طعمه رایگان؛ سرمایه‌گذاری دشمن، بهای سنگین ما ‌ جاسوسی و نفوذ معمولاً با تهدید مستقیم آغاز نمی‌شود. دشمن ابتدا با امتیازات کوچک، هدایا و خدمات رایگان به سراغ افراد می‌آید. تکرار این لطف‌ها، به‌تدریج حس اعتماد و وابستگی ایجاد می‌کند. وقتی اعتماد شکل گرفت، همان فرد «مهربان» در زمان مناسب خواسته‌ای به ظاهر ساده مطرح می‌کند. خواسته‌ای که می‌تواند به نقض امنیت فردی و سازمانی منجر شود. ‌ 🔹 نکات آموزشی ‌ ✅ هر هدیه یا لطف بی‌دلیل را یک علامت هشدار بدانید. ‌ ✅ تکرار امتیازات کوچک شما را به عادت و اعتماد کاذب می‌کشاند. ‌ ✅ مرز مشخصی بین روابط شخصی و روابط حرفه‌ای خود را رعایت کنید. ارتباطات کاری نباید به روابط شخصی و وابستگی عاطفی تبدیل شود. ‌ ✅ از به اشتراک‌گذاری اطلاعات شخصی یا سازمانی حتی در حد جزئی خودداری کنید. دشمن همیشه از «اطلاعات کوچک» شروع می‌کند. ‌ ✅ هر رفتار غیرعادی یا مشکوک را گزارش دهید. سکوت شما می‌تواند راه نفوذ را هموار کند. ‌ 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی @matsa_ir
🚨 هدیه امروز، اسارت فردا ‌ ‌ 🔹 چرا سرویس‌های اطلاعاتی از هدیه دادن و ارائه خدمات رایگان به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌گیرند؟ ✅ کم‌هزینه‌ترین راه غربالگری افراد ✅ شناسایی کسانی که آماده جذب‌اند ✅ مثل آزمون ورودی: کسی که با یک هدیه کوچک فریب بخورد، در مراحل بعدی هم مستعد همکاری است. ‌ 🔍 چه چیزهایی در این آزمایش سنجیده می‌شود؟ ‌ طمع ⬅️ جذب شدن فقط به‌خاطر منفعت کوچک ‌ هوشیاری امنیتی ⬅️ پرسیدن یا نپرسیدن: «چرا این خدمت رایگان است؟» ‌ کنترل روانی ⬅️ وابسته شدن در اثر تکرار هدیه ‌ آمادگی عبور از خط قرمز ⬅️ پذیرش یک «درخواست غیررسمی» ‌ 📈 مدل پله‌ای دشمن 🪙 طعمه بی‌ضرر ⬅️ کتاب/نرم‌افزار رایگان 🎁 امتیاز دلنشین ⬅️ سفر یا کارگاه رایگان ❓ تست مرزها ⬅️ پرسش اطلاعات عمومی/نیمه‌حساس 💼 مرحله جذب ⬅️ پیشنهاد همکاری در قبال امتیازات بزرگ ‌ 🛡 اقدامات دفاعی ‌ ✔️هیچ پیشنهادی را «بی‌هزینه» تصور نکنید. ‌ ✔️تمرین «نه گفتن محترمانه» را جدی بگیرید. ‌ همیشه بپرسید: 🔑 چه کسی از این معامله سود می‌برد؟ ‌ ‌ 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی @matsa_ir
2.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 هیچ وقت به آدمی که چیزی رو رایگان بهت میده اعتماد نکن ‌ 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی ‌ @matsa_ir
🔴 شگرد جذب سیا: مدیون‌سازی با پرداخت‌های پوششی (بر پایه‌ی اسناد واقعی لانه‌ی جاسوسی – جلد ۷) ❗آیا می‌دانستید سیا برای حفظ و استمرار همکاری با منابع جذب‌شده در ایران، از شیوه‌هایی استفاده می‌کرد که ظاهرشان فرهنگی و پژوهشی بود، اما در عمل ابزاری برای تطمیع و مدیون‌سازی تدریجی محسوب می‌شد؟ 🔹در یکی از اسناد آمده است: «پرداخت ماهانه به منبع از طریق حساب بانکی شخص ثالث انجام شود تا ارتباط مستقیم قابل شناسایی نباشد.» (جلد ۷، ص.۳۴۲) 🔸در گزارشی دیگر تأکید شده است: «مبالغی به عنوان کمک‌هزینه تحقیقاتی برای ادامه تماس و اطمینان از همکاری در آینده تصویب گردید.» (جلد ۷، ص.۳۴۵) 🔹و در یادداشت بعدی آمده است: «در صورت درخواست منبع، وجه نقد از طریق دفتر فرهنگی پرداخت خواهد شد تا ظاهر فعالیت رسمی حفظ گردد.» (جلد ۷، ص.۳۵۰) 📌این اسناد نشان می‌دهد که پرداخت‌های مالی نه صرفاً پاداش، بلکه ابزاری برای مدیون‌سازی و استمرار همکاری با منابع بود. سیا با پنهان کردن مسیر پول در قالب *کمک‌هزینه‌های علمی یا فرهنگی،* به‌تدریج شبکه‌ای از افراد ایجاد می‌کرد که ظاهراً مستقل، اما در عمل بدهکار و تحت کنترل بودند. ❗این الگو نشان می‌دهد که سیا برای حفظ منابع، به همان اندازه که به اطلاعات نیاز دارد، به تداوم وابستگی روانی و مالی نیز فکر می‌کند. 🇮🇷 متسا | مرجع ترویج سواد امنیتی @matsa_ir