بخشی از سخنرانی سید مقاومت در چهلمین سالگرد تأسیس حوزه بعلبک(۱۳۹۶)؛
🔺راز موفقیت حوزههای علمیه از نگاه شهید حجت الاسلام والمسلمین سیدحسن نصرالله
🔺لزوم بازگشت روابط عاطفی و معنوی به حوزه ها در روزگار تکثیر حجت الاسلام دکترها!
▫️ توصیه و هشدار بنده به این حوزه و حوزههای علمیه این است که ویژگی اصلی و روح ویژهشان را از دست ندهند.
🔹ما وقتی خانه و خانوادهمان را رها کردیم و با سید عباس به بعلبک آمدیم به این علت نبود که او را اعلم علمای لبنان میدانستیم. خیلیها از او عالمتر بودند. اما رابطهی ما چهار پنج نفر با او از نجف تا لبنان دقیقا رابطهی پدر و فرزندی بود.
▫️او پیگیر بیماری، پول، مطالعات درسی و بعدها ازدواج ما بود. او وضعیت درسی ما را زیر نظر داشت و ما در این زمینه از او میترسیدیم و اگر درس نمیخواندیم میفهمید.
🔹راز «حوزههای علمیهی سنتی ما» این رابطهی عاطفی، معنوی و درونی است. وضعیت ما مثل امروز نبود که حجت الاسلام که امروز تبدیل به حجت الاسلام دکتر شدهاند بیاید و درس بدهد و برود و حتی گاهی نام اشخاص حاضر در کلاس را نیز حفظ نباشد!
▫️بنده همیشه به دوستان میگویم اگر فرض کنیم روزی من از کار سیاسی و جهادیای که بر عهده دارم فارغ شوم آرزویم این است که به بعلبک و این مدرسه برگردم و در آن شاگردی کنم.
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@masoumieh_ir
#گزارش_تصویری
#سخنرانی
✔️منور اول
بررسی ابعاد شهادت سید حسن نصرالله و وظیفه طلاب در تبیین قضیه
📍 سخنران: حجت الاسلام سید تراب موسوی
#کارگروه_بصیرتی_پایه_دوم
✊ بسیج مدرسه معصومیّه قم
@basij_masoumieh
✊ قدمی کوچک، عملی و نمادین برای مبارزه با رژیم صهیونیستی با وفاق و همبستگی کامل دانشگاهیان امیرکبیر
✅👌 از یکایک اعضای محترم شورای فرهنگی دانشگاه امیرکبیر و ریاست محترم آن دانشگاه و مسئول محترم نهاد رهبری در دانشگاه امیرکبیر که این تصمیم و اقدام درست، منطقی، فرهنگی و انقلابی را اتخاذ نمودند، تقدیر و تشکر مینماییم. 🌹
✍مدیریت، اساتید و طلاب فارغ التحصیل از دانشگاه مدرسه علمیه معصومیه قم
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@masoumieh_ir
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 روایت عینی از سجدههای طولانی رهبر انقلاب
سردار جباری، فرمانده سابق سپاه ولی امر (حفاظت رهبری):
🌹گاهی اوقات توفیق داشتهایم که نماز صبح را در محضر آقا باشیم.
🌹ایشان از سحرگاه که بیدار میشوند تا اذان صبح به عبادت، بندگی و ارتباط خالصانه با خدای بزرگ مشغولند و از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و خداوند یاری میطلبند.
🌹پس از پایان نماز صبح، رهبر انقلاب حدود ۴۰ دقیقه در سجده میمانند؛ عبا را روی خود میکشند و بیحرکت با خدای خود راز و نیاز میکنند.
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@masoumieh_ir
کانال رسمی مدرسه معصومیه
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله 🔹جشن #تلبس🔹 💐 همزمان با سالروز ولادت
🌹بیانات مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در دیدار و عمامهگذارى جمعى از طلّاب🌹
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خب، خداوند انشاءالله مبارک کند شروع مرحلهی جدید زندگى شماها را. هر چند که ورود در رشتهی تحصیل علوم دینى و طلبه شدن، یک مرحلهی سرنوشتساز و مهمّى محسوب میشود و طلبهی با عمامه و بیعمامه، هر دو جورش را داریم، لکن نفْس تلبّس به لباس روحانیّت و اهل علم دینى و گذاشتن عمامه هم خودش یک مرحلهاى است و بسیار حائز اهمّیّت است؛ تا شما عمامه سرتان نیست، مردم یک جور از شما توقّع دارند؛ وقتى عمامه سر گذاشتید، این توقّع جور دیگرى خواهد شد.این لباس هزار سال است که لباس علم است. نمیگوییم فقط علما این لباس را داشتند؛ نه، زىّ اهل علم، هزار سال است که در روحانیّت شیعه - از زمان شیخ مفید و شیخ طوسى تا حالا - محور و مرکز امید مردم براى امورى بوده؛ یکى از آنها عبارت است از تبیین مسائل دینى؛ یعنى مردم در طول این هزار سال همواره از علماى دین توقّع داشتند که برایشان مسائل اسلامى را تبیین کنند.
یکى از چیزهایى که مردم امید داشتند و انتظار داشتند این بوده که خود اینها عاملترین باشند به آن چیزهایى که میدانند و به مردم یاد میدهند؛ یعنى ما چیزى را که به مردم میگوییم، خودمان بایستى عمل کرده باشیم؛ این انتظار مردم است. حالا من آن چیزهایى را که در واقع تکالیف الهى است و انتظارات اصل دین از ما است، بیان نمیکنم؛ انتظار مردم این است. ما فقط به مردم نمیگوییم نماز بخوانید، روزه بگیرید؛ ما به مردم میگوییم که تقوا داشته باشید، ورع داشته باشید، زهد داشته باشید، دلبستگى به مال دنیا نداشته باشید، دلبستگى به مقام نداشته باشید، هدفتان در همهی امور خدا باشد؛ پیام دین که بهوسیلهی ماها و بهوسیلهی شماها - یعنى همهی روحانیّون - به مردم داده میشود، اینها است. [پس] خود ما بایستى عاملترین به این باشیم. این هم انتظار دوّم مردم.
انتظار دیگرى که همواره در طول تاریخ، مردم از ماها داشتهاند این بوده که ما حر و آزاد باشیم؛ یعنى قدرتها و رودربایستیها و تحمیلها و مانند اینها، ما را اسیر خودشان نکنند. این در روحانیّت شیعه یک اصل است. البتّه روحانیّتِ دیگر برادرانِ مسلمانِ ما هم از جهت آن دو چیز اوّل با ما شریکند؛ لکن در آنها این انتظار نبوده؛ مردمشان آنها را تابعى از قدرت و حکومت میدانستند - آن قدرت هر کسى میخواهد باشد - لکن در شیعه نه؛ مردم از علماى دین همیشه انتظار داشتهاند که آنها زیر چتر و شعاع نفوذ قدرتهاى مادّى و دنیایى و نابحق قرار نگیرند و از طبقهی مظلوم و مستضعفین و طبقات پایین جامعه حمایت بکنند؛ غالباً هم علماى دین - مثل خود شماها - از همین طبقات بودهاند؛ الّا ما شذّ و ندر. غالباً کسانى که در کسوت علم هستند، منشأ خانوادگیشان، یک منشأ اعیانى و اشرافى و خانى نیست. مواردى بوده امّا خیلى کم بوده. البتّه آن موارد کم هم مردمان بزرگ و خوبى بودهاند - نه اینکه بخواهیم قدحى در آنها بکنیم - شخصیّتهاى برجسته و بزرگى بودهاند؛ لکن اغلب این بوده و لذا توقّع مردم هم از ما همیشه این بوده. علماى دین هم غالباً به این وظیفه در طول تاریخ عمل کردهاند؛ در هر جا بودند تابع ظلم نشدند، تابع قدرتها نشدند؛ شما از یک دِه بگیرید و کدخداى فرضاً ظالمِ آن، تا سطح کشور و تا سطح جهان. امروز مسئله براى ما، مسئلهی جهان است؛ دیگر مسئلهی کشور نیست. بحمدالله کشور با یک حکومت مردمى و الهى اداره میشود؛ یعنى آنهایى که دارند اداره میکنند مثل خود شماها هستند؛ روستاییزاده و مردمان مستضعف و طبقات پایین و مانند اینها هستند که بحمدالله امور کشور و ادارهی امور مردم هم دست آنها است؛ لکن در سطح جهان این انتظار از روحانیّون وجود دارد.
شما آقایانى که این عمامه را سرتان گذاشتید، این از لحاظ مادّى و فیزیکى چند سیر بیشتر جرم و ثقل ندارد - البتّه الان من دست میزدم، بعضى از عمامهها خیلى سفت و وزندار بود امّا بعضیها هم نه - خود عمامه چند متر پارچه است که اگر روى ترازو بگذاریم، چند سیرى بیشتر نمیشود؛ امّا ثقل معنوى این عمامه خیلى زیاد است؛ حقیقتاً یک گردنِ کلفت و قوىّ معنوى لازم دارد که بتواند زیر آن تاب بیاورد. بعضى از گردنها زیر بار عمامه میشکند؛ بعضى هم اصلاً آنقدر تخدیر میشود که آن بار را احساس نمیکند؛ اینها درست نیست. بایستى ما واقعاً از لحاظ معنوى خودمان را قوى کنیم. بنیهی قوى لازم دارد؛ بنیهی معنوى قوى لازم دارد.
کانال رسمی مدرسه معصومیه
🌹بیانات مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در دیدار و عمامهگذارى جمعى از طلّاب🌹 بسم الله الرّحمن الرّحیم
ادامه ...
انشاءالله که موفّق باشید. آقایان! درستان را خوب بخوانید تا عالم بشوید تا بتوانید جواب نیازهاى مردم را بدهید؛ عالم باشید تا آنوقت مفید باشید؛ وَالّا مفید نخواهید بود. در کنار درس، از اوضاع عالم، از اوضاع کشور، از مسائل سیاسى مطّلع باشید؛ که اگر بیاطّلاع باشید، به درد پاسخگویى به نیازهاى مردم نخواهید خورد؛ این را روراست بهتان بگویم. باید بدانید در مملکت چه میگذرد، در دنیا چه میگذرد، نیازهاى مردم چیست.
و بعد هم «مَن نَصَبَ نَفسَهُ لِلنّاسِ اِماماً فَعَلَیهِ اَن یَبدَاَ بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِه»؛ خودمان، خودمان را بایستى دانهدانه تأدیب و تربیت کنیم تا انشاءالله مفید باشیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
❤️ در ابتداى این دیدار، طلّاب حاضر در جلسه به دست معظّمٌله معمّم شدند.
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@masoumieh_ir
کانال رسمی مدرسه معصومیه
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا ان هدانا الله 🔹جشن #تلبس🔹 💐 همزمان با سالروز ولادت
✍مرحوم موسوى همدانى، مترجم تفسير الميزان از قول مرحوم علامه طباطبايى خاطره ای را نقل کرده که با اندکی تلخیص تقدیم میگردد:
«زمانى كه من در نجف بودم مبلغى به صورت ماهيانه از تبريز ارسال مى شد و چون با مراجع نجف ارتباطى نداشتم، درآمدى غير از همين مبلغ كه از تبريز مى آمد، نداشتم. يكى، دو ماه اين مبلغ از تبريز نرسيد و من هر چه پول داشتم، مصرف كردم و روزى در منزل كه پشت ميز كوچكم به مطالعه نشسته بودم و مطلبى بسيار دقيق و حساس را بررسى مى كردم، به ناگاه فكر بى پولى حواسم را پرت كرد و رشتة افكارم گسسته شد، هنوز لحظاتى بيش نگذشته بود كه صداى در را شنيدم، برخاستم و درب منزل را باز كردم. شخص بلند قدى با محاسن حنايى و لباس بلند و عمامه در مقابل در ايستاده بود و به محض باز كردن در سلام كرد. گفتم عليكم السلام.
گفت: «من شاه حسين ولى هستم،
مرا فرستاده اند تا به تو بگويم كه اين هيجده سال كى تو را به حال خودت رها کرده ایم؟ کی تو را گرسنه گذاشته ایم كه حالا به فكر بى پولى و گرسنگى افتادهاى؟ مطالعهات را رها كرده و به فكر فرو رفتهاى؟» اين گفت و خداحافظى كرد و رفت. در را بستم و به پشت ميز بازگشتم. در همين لحظه بود كه سرم را از روى دستم برداشتم و نفهميدم كه چگونه در حالى كه من نشسته بودم و سرم روى دستم بود به حياط رفتم و در را باز كردم و با او صحبت كردم. فهميدم اين صحنه را پشت همين ميز به من نشان دادند.
«من بارها تجربه كرده ام هرگاه عمامه بر سر دارم مشمول عنايات ويژهی امام عصر هستم چند سئوال برايم مطرح شد.
اول اينكه من خواب رفتم يا بيدارم؟
دوم اينكه آنچه فرمودند در اين هيجده سال، منظور از هيجده سال چيست؟
آيا مدت اقامت در نجف است؟ كه اين زمان بيش از ده سال نيست،
آيا مدت زمان تحصيل من است؟ كه بيش از سىوپنج سال است كه من تحصيل مى كنم.
پس قضيه چيست؟ پس از اندكى تأمل متوجه شدم كه آن هجده سال از زمانی است که ملبس به لباس روحانيت شدم.
سوال سوم كه اين شخص خود را معرفى كرد ولى من فردى با اين نام را نمى شناختم. لذا اين سئوال بى جواب ماند و آن را فراموش كرده بودم تا آنكه به حسب عادتم در نجف كه به قبرستان وادى السلام مى رفتم، در تبريز نيز به قبرستان رفته و قرآن مى خواندم. يك روز به قبرى برخورد كردم كه با قبرهاى ديگر تفاوت داشت و نشان مى داد كه قبر شخصيت بزرگى است و وقتى كه نوشته هاى سنگ قبر را خواندم نام شاه حسين ولى را مشاهده كردم و نام آن شخص را به ياد آوردم. تاريخ وفاتش سيصد سال قبل از تاريخى بود كه در نجف به منزل ما آمده بود.
🇮🇷 کانال اطلاع رسانی مدرسه علمیه معصومیه:
@masoumieh_ir