اومد بهم گفت:
میشه ساعت ۴صبح بیدارم کنی
تا داروهامو بخورم..
ساعت ۴صبح بیدارش کردم
تشکر کرد:)
بلند شد از سنگر رفت بیرون..
بیست الی بیست و پنج دقیقه گذشت
اما نیومد..
نگرانش شدم
رفتم دنبالش
دیدم یه قبر کنده
توش نماز شب میخونه
و زار زار گریه میڪنه..
بهش گفتم:
مرد حسابی تو که منو نصف جون کردی..
میخواستی نماز شب بخونی
چرا به دروغ گفتی مریضم
و میخام داروهام رو بخورم..!!
برگشت و گفت:
خدا شاهده من مریضم
چشمای من مریضه
دلم مریضه
من ۱۶سالمه..
چشام مریضه..
چون توی این ۱۶سال امامزمان رو ندیده..
دلم مریضه..
بعد از ۱۶سال هنوز نتونستم
با خدا خوب ارتباط برقرار کنم..
گوشام مریضه..
هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم..
#تلنگر!
🌱|@martyr_314
اگر جنازه من
دست راست آن روی سینہ بود
منظورش این است ڪہ من
امام حسین"ع"یا امام زمان"عج"
را دیده ام و سلام هم ڪردم
ڪہ آرزوی بنده برآورده شده است.
#شهید_حسینعلی_صالحی
🌱|@martyr_314
پسراولگفٺ:
مادر،اجازههستبرمجبهھ!؟
گفت:بروعزیزم
رفٺووالفجرمقدماتےشهیدشد!
#شهید_احمد_تلخابی
پسردومگفٺ:
مادرداداشڪهرفٺمنهمبرم!؟
گفت:بروعزیزم
رفٺوعملیاتخیبرشهیدشد!
#شهید_ابوالقاسم_تلخابی
همسرشگفت:
حاجخانمبچههارفتند،ماهمبریمتفنگ
بچههارویزمیننمونھ..
رفٺوعملیاتوالفجر۸شهیدشد!
#شهید_علی_تلخابی
مادربهخداگفٺ:
همهدنیامروقبولکردی،خودمروهم
قبولکن:)
رفٺودرحجخونینشهیدشد!:)
#شهیده_کبری_تلخابی
🌱|@martyr_314
شبی که از هیئت برگشتیم تو راه دو تا از بچهها رو دیدیم... سجاد ایستاد و شروع کردند سوال و جواب از سوریه... دیروقت شده بود... بهشون گفتم برید فردا صبح برا دعا ندبه بیایید مسجد تا سجاد رو هم بگم بیاد حرف بزنیم و باهاش خداحافظی کنید.
صبح به سجاد زنگ زدم و گفتم بیا بچه ها منتظرند... اومد... آخر کار با هم عکس یادگاری گرفتیم.. بعد اون عکس قنوت رو گرفت و دم در خونشون بهم گفت اگه برگشتم عکس رو بزن رو CD و بهم بده... اگه هم برنگشتم... آخه عکسم خیلی قشنگ شده...
این آخرین عکس شهید سجاد مرادی بود...
#شهید_سجاد_مرادی
🌱|@martyr_314