دوستانش میگفتند یک روز قبل از #شهادتش و قبل از عملیات، یعنی یک روز قبل از تاسوعا بود، آنها قرار بود روز تاسوعا عملیات کنند، بچهها روی تپه بلندی نشسته بودند، محمدحسین با چند نفر دیگر به سمت تپه میرود که پیش بچهها بنشیند، بچهها به شوخی میگویند نیا اینجا جا نداریم...
محمدحسین به شوخی میگویند «یعنی به #شهید فردایتان هم جا نمیدهید؟»
بچهها جا باز میکنند و از بین همراهان محمدحسین، محمدحسین مینشیند آنجا و فردا هم درست از بین آن جمع محمدحسین شهید میشود...🥀
راوی مادر شهید
#شهیدسیدمحمدحسینمیردوستی
🌱|@martyr_314
مـن و محسـن داخـل تـانک نشستـه بودیـم
محسـن قـرآن جیبـی اش را بـاز کـرده بـود و داشـت قـرآن میخوانـد مـن هـم سـرم به کـار خـودم مشغـول بـود یک هـو از شیـشه ی جلـوی تانـک دیدیـم گـردو خـاکِ زیـادی به هـوا بلنـد شـد
با خـودمان گفتیـم:(چـه شـد؟!) پریـدیم بیـرون#خمپـاره ای کنـارمان خـورده بود بـه زمیـن امـا عمـل نکـرده بـود داشتـم قبـض روح می شـدم قلبـم از تـرس داشـت می امـد توی دهانـم محسـن خنـدید😄 رو کـرد بـه خمپـاره و گفـت :(ای بـی انصـاف مـارو قابـل ندونستـی کـه بتـرکی هـا😅؟!)😒
داستانـی از زندگـی شهیـد مدافـع حـرم #محسن_حججی
✍گروه فرهنـگی شهید ابراهیـم هـادی
🌱|@martyr_314
حجـاب شما سنـگریسـت آغشتـه بـه خـون من کـه اگـر آن را حفـظ نکنیـد به خـون مـن خیـانت کـرده ایـد..
#شهیـداحمدپناهـیدرچـه
🌱|@martyr_314
زمانیکه در معراج شهدا چهره آرام او را دیدم که خوابیده ، او را بوسیدم.
یک هفته بعد خواب امین را دیدم که گفت
"مامان من که خواب نبودم".
وقتی من را بوسیدی تو را نگاه میکردم...✨
خیلی وقت ها چشمم را که میبندم و باز میکنم امین را پیش رویم میبینم...❤️
وقتی روضه امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها را گوش میدهم داغ فرزندم را فراموش میکنم... 🍂
روزی بر سر مزارش روضه میخواندم که صدای امین را از پشت سرم شنیدم که گفت "مامان".
پشت سرم را نگاه کردم هیچکس در گلزار نبود...
امین برای من زنده است...
راوی مادر شهید
#شهیدامینکریمی
🌱|@martyr_314
خداوند اراده کرده است که
نور خویش را به دستِ این جوانان که
اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا(ع) و سربازان
امامزمان(عج) هستند کامل کند و باطل را
یکسره به نابودی بکشاند..
#شهیدجهادمغنیه
🌱|@martyr_314