eitaa logo
پنجره 🪟 مهدی کریم پور
262 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
878 ویدیو
36 فایل
راه ارتباطی با بنده @Yamahdi67
مشاهده در ایتا
دانلود
متأسفانه برخی ها تبلیغ تلویزیونی هم دارند @mahdikarimpour
پنجره 🪟 مهدی کریم پور
#بی..._وطن @mahdikarimpour
آقا الیاس عزیز تذکر دادند که چاووشی تسلیت گفته
اسامی تایید صلاحیت شدگان انتخابات مجلس شورای اسلامی شهرستان رشت و خمام @mahdikarimpour
انسانها را از زیستن بشناس در گفتن همه آراستـــه اند... در خفتن همه آرام ... در خوردن همه مهربان ... در بردن همه خنــــدان ... انسانها را در " زندگی " بشنـــاس ! @mahdikarimpour
پیدا کنید عرب پرست را؟!!!😏
هدایت شده از گیلانستان
💠 مهدی فلاح در کوچصفهان: 🔻 اقتصاد مقاومتی، مدیر پشت میز نشین نمی‌خواهد 🔰 حاشیه نشینی شهرها ناشی از تعطیل شدن کسب و کار در روستاهاست 〽️مشاهده خبر در لینک زیر:👇 http://www.gilanestan.ir/?p=102544 📱🌐 اخبار داغ گیلانستان را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید📌 ایتا: 👈 eitaa.com/gilanestan بله: 👈 http://ble.ir/gilanestanت روبیکا: 👈 http://rubika.ir/gilanestan تلگرام: 👈  http://t.me/gilanestan اینستاگرام 👈 https://www.instagram.com/gilanestan_ir واتساپ 6 👈 https://chat.whatsapp.com/KQTuu37Wy2OGKaXPqXViaY
سلام برخی افراد به هر دلیل پیرامون تایید بنده توسط هیات اجرایی و هیات مرکزی شورای نگهبان، ایجاد شبهه میکنند. لازم به توضیح است براساس ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی، ″محکومیت به جرم نشر اکاذیب، جزو محکومیت‌های درجه ششم بوده و مؤثر نیست.″ در ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی نیز، یکسری جرائم مثل قتل عمد، توزیع مواد مخدر و ... فهرست شده که محکومین این جرایم، به محرومیت اجتماعی مبتلا و حق ثبت نام در انتخابات ندارند. از آنجا که نشر اکاذیب در این فهرست نیست، پس حضور بنده در انتخابات منع قانونی ندارد. جریمه زندان هم چون ناشی از محکومیت مذکور است، از آنجا که مجازات ناشی از محکومیت غیرموثر نمی‌تواند موثر باشد، لذا این مجازات نیز نمی‌تواند مانع حضور بنده گردد. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا حسن کربلایی
هدایت شده از ریحانه
16.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | نقشه حجاب ممنوع، فکر استعماری، سرنیزه رضاخانی ✏️ رهبر انقلاب: شخصیتهای فرهنگی معروف زمان رضا شاه، مثلاً علی اصغر حکمت -اینها چهره‌ها هستند دیگر- در قضیه‌ی کشف حجاب نقش ایفا کردند، نقش استعماری ایفا کردند، یعنی آن پشت جبهه‌ی حقیقی رضا شاه اینها بودند. رضا شاه تفنگ دستش بوده و اینها کسانی بوده‌اند که فکر می‌ساختند و به رضا شاه جهتگیری می‌دادند که او تفنگ را کجا به کار ببرد. به نظر من این شخصیتهای فرهنگی خیلی مؤثرند، چهره‌های اینها شناخته بشود. رضاخان فقط یک سفر خارجی رفت و آن هم به ترکیه بود در زمان آتاترک. آنجا زنهای بی‌حجاب را‌ آوردند به او نشان دادند. ✏️ ایده‌ی بی‌حجابی را به او تزریق کردند و بعد این دُور و بری‌هایش گفتند راه تمدن و اینها همین کاری است که آتاترک کرده و از آن وقت او به فکر فرو رفت و مقدماتش را شروع کرد. بعد ۱۳۱۴ دیگر اجباری شد اما قبلاً چیزهای دیگری بود.» ۱۳۹۶/۰۱/۰۸ 🗓 ۱۷ دی‌ماه، سالروز تصویب قانون استعماری کشف حجاب در سال ۱۳۱۴ ❤️ @khamenei_reyhaneh
خاطرات مرحوم شجونی از کشف حجاب اجباری رضاخانی و ادب مزدوران پهلوی من خودم کم و بیش می‌دیدم پدر و مادرم راجع به در خانه صحبتهایی می‌کنند و وقتی ما می‌خواستیم چیزی بگوییم، بیچاره‌ها می‌ترسیدند و می‌گفتند دیوار موش داره، موش هم گوش داره. در شهر ما دو تا نظافت‌چی شهرداری بودند تا خانمی توی کوچه از در بیرون می‌آمد که مثلاً پنج درب آن طرف‌تر، به منزل دخترش برود، این نظافت‌چی‌ها از پشت دیواری که پنهان شده بودند، می‌دویدند و از پشت چادر او را می‌کشیدند و این زن، با سر برهنه محکم به زمین می‌خورد. اینها خاطراتی بود که من از دوره کودکی خود به خاطر دارم. مادرم نقل می‌کرد که چهار تا نظافت‌چی در شهر ما بود که اسامی آنها قشنگ، محمدی، علی لر و تیمور بود. می‌گفت اینها چادر زن‌ها را از داخل خانه‌ها بر می‌داشتند و آنها را مجبور می‌کردند که دور کوچه‌ها بگردند. بعد جلوی فرمانداری و شهرداری- که یک پارک کوچک گل بود- بگردند و مردم تماشا کنند. می‌گفت خانمی را که اسمش ثریا بود و زن با ایمانی هم بود، همین جور با موی پریشان به اجبار با این زن‌ها در کوچه‌ها می‌گرداندند و وقتی تو کوچه‌ها به اجتماع مردم می‌رسیدند، دسته‌جمعی خودشان را می‌زدند و می‌گفتند ما را به اسیری می‌برند، بی‌چادر و بی‌معجریم. هم خودشان و هم مردم، گریه می‌کردند. خواهر بزرگم می‌گفت که وقتی ما این دسته از زن‌ها را می‌دیدیم می‌آمدند؛ مثل این بود که ذوالجناح در روز عاشورا آمده و دارد تعزیه می‌خواند. همه گریه می‌کردیم و اینها گریه می‌کردند که ما را به اسیری می‌برند. مادرم می‌گفت که چند بار چادر مرا هم برداشتند. اینها برای این که وقتی چادرشان را برمی‌داشتند، یک چیزی داشته باشند، گاهی روسری همراه‌شان و گاه یک شال گردن هم گردن‌شان بود. ادامه خاطره در سایت رنگ ایمان (همینجا کلیک کنید) https://eitaa.com/joinchat/2202861587C0d81a23bad