.
کتاب شهدا و زندگینامه ی شهدا رو خیلی می خوندم... یادم هست اوایل ازداجمون بود که رفتیم مزار شهدا یاد شهید همت افتادم که خانمش تو کتاب می گفت «وقتی چشمهای ابراهیم و نگاه می کنم میگم که این چشمها رو خدا می خره»
خداييه واقعا عجیب بود چون منم همیشه به مهدی عزیزم می گفتم که چشم های تو خیلی قشنگه این چشم ها خداييه...
آخرش خدایی شد...
روایت همسر شهید
#شهید_مهدی_حسینی
#راه_حسینی ادامه دارد....
@mahdihoseini_ir
࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐
ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم.mp3
زمان:
حجم:
6.94M
ما در دو جهان، فاطمه جان
دل به تو بستیم
محبّان تو هستیم
نظر کن ز عنایت
به فردای قیامت
ای شاه عرب نیمه ی شب
جسم منِ زار
در خاک تو بسپار
نبینی رخ نیلی
تو از ضربت سیلی
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
#شهید_احمد_کافی
@mahdihoseini_ir
࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐
1.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر امشب حالش بد است...
#شب_جمعه
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان(عج)
@mahdihoseini_ir
࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐
اگر ما نبودیم
از نسل ما برای ظهورت یار قرار بده...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@mahdihoseini_ir
࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐
آقا مهدی
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄ 📖 #سه_دقیقه_در_قیامت #نشانه_ها #فصل_بیست_و_هفتم #قسمت_دوم اين افكار و صحنه ناراحت
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
📖 #سه_دقیقه_در_قیامت
#نشانه_ها
#فصل_بیست_و_هفتم
#قسمت_سوم
من بدون اينكه چيزي بگويم، جواب سؤالم را گرفتم. بعد از نماز سري به حسينيه زدم و برگشتم. من پس از اطمينان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسينيه را به باني اصلي اش بخشيدم. شب با همسرم صحبت ميكرديم. خيلي از مواردي كه براي من پيش آمده، باور كردني نبود.
بالبخند به خانمم گفتم : اون لحظه آخر به من گفتند: به خاطر دعاهاي همسرت و دختري كه تو راه داري شفاعت شدي.
به همسرم گفتم: اين هم يك نشانه است. اگه اين بچه دختر بود، معلوم ميشه كه تمام اين ماجراها صحيح بوده.
در پاييز همان سال دخترم به دنيا آمد. اما جداي از اين موارد، تنها چيزي كه پس از بازگشت، ترس شديدي در من ايجاد ميكرد و تا چند سال مرا اذيت ميكرد، ترس از حضور در قبرستان بود! من صداهاي وحشتناكي ميشنيدم كه خيلي دلهره آور و ترسناك بود.
اما اين مسئله اصلا در كنار مزار شهدا اتفاق نمي افتاد. در آنجا آرامش بود و روح معنويت كه در وجود انسانها پخش ميشد. لذا براي مدتي به قبرستان نرفتم و بعد از آن، فقط صبح هاي جمعه راهي مزار دوستان و آشنايان ميشدم.
اما نکته مهم ديگري را که بايد اشاره کنم اين است که: من در كتاب اعمالم و در لحظات آخر حضور در آن دنيا، ميزان عمر خودم را كه اضافه شده بود مشاهده كردم. به من چند سال مهلت دادند که آن هم به پايان رسيده! من اکنون در وقتهاي اضافه هستم!
اما به من گفتند: مدت زماني كه شما براي صله رحم و ديدار والدين و نزديكانت ميگذاري جزو عمر شما محسوب نميشود. همچنين زماني كه مشغول بندگي خالصانه خداوند يا زيارت اهلبيت علیهم السلام هستيد، جزو اين مقدار عمر شما حساب نميشود.
ادامه دارد...
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄