🔻اربعین مثل هر واقعه ای امکان تحریف دارد لذا به روایت آن اهتمام باید داشت.در دو ساحت #روایت_اربعین را باید ثبت کرد ۱:عموم زائران تجربه زیست خود و زیبایی های سفر را به صورت جزئی روایت کنند ۲:نخبگان علاوه بر این، روح کلی، قواعد، ظرفیت ها را از خرده روایت ها استخراج و به امتداد بخشی آن در جامعه فکر کنند. ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

📸امسال چون سال های قبل #روایت_اربعین خواهم نوشت. سال گذشته مانیفستم این شعار بود که روی کوله ام نصب کردم، امسال هم جمله ای می نویسم. در این سفر معنوی-تمدنی همراهم باشید ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

#روایت_اربعین 📹توطئه ای درباره غزه و اربعین 🔸با انتشار این کلیپ مردم، خصوصا زائرای اربعین را متوجه این مسأله بکنید 🔻لطفا هر ایده ای که به ذهن تون میاد را انجام بدید و فیلمش را در شبکه های اجتماعی منتشر کنید #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

#روایت_اربعین 📸 نماز صبح ۱۰صفر۱۴۴۷، مرداد ۱۴۰۴ 🔻نظرم این بوده و هست در اربعین آنچه محور است پیاده روی است زیارت کربلا را هم بگذاریم با پایان پیاده روی، اینطور وقتی به کربلا می‌رسی بعد از آن همه رنج زیارت دلچسب تر میشود ولو در حد صرفا بین الحرمین بیشتر نرسی؛ امسال اما قدرت شوق به او بیش از تدبیر من بود 🔻از مرز مستقیم آمدم کربلا و بین الحرمین، با بدنی غرق در خستگی و لباس های عرق آلود خودم را به او رساندم. وضو گرفتم برای نماز صبح، دقایق قبل از نماز صبح اطراف ضریح عجیب خلوت بود؛ خودم را به او رساندم و در میان گریه های زائرانش که چون مادر پسر از جوان دست داده ضجه میزدند از ضریحش عشق نوشیدم.گویی در امتداد قافله مبارزه و خون، به رگهایم خونی تازه و به جانم غمی عمیق اضافه شد. 🔻چون برای نماز جماعت جا نبود نمازم را در حوالی ضریحش خواندم؛ این بار کوله باری از آروز را نیز از او خواستم تا واسطه اجابت شود. این شروع اربعین۱۴۰۴ بود. حقیقتا اگر ما در این عالم امام حسین ع را نداشتیم چه می کردیم؟... ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

#روایت_اربعین 📸پیرمرد سر مرز دنبال یک همسفر می‌گشت تا از مهران تا کربلا پیاده برود! پرسیدم حاج آقا کوله تون کو؟ گفت: هیچی ندارم! با یک دشداشه و عرق‌چین دل به جاده زده بود! به این سبکباری ش غبطه خوردم؛ براش روایتی نقل کردم در زمانی که سلمان حاکم مدائن بود روزی سیل آمد، هرکس چند وسیله در دست به دنبال نجات بود سلمان را دیدند یک کوله سبک بر دوش روی تپه راه می رفت گفتند کو وسایل زندگیت؟ به کوله اش اشاره کرد و گفت: «نَجیَ المُخَفَّفون» /«تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» (سبكبار شويد تا برسيد.) 🔻پیرمرد با شنیدن این روایت تبسمی بر لبش آمد معلوم بود کیف کرد. عالم همچنان پر از آدم های شیدایی است که سبک‌ بار در حال حرکتند؛ سهمی که آنها با جنون شان در حرکت و نجات عالم دارند بیش از به ظاهر عاقلانی که مثلا تدبیر عالم میکنند؛ چنین شیدایی بیش باد ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai

#روایت_اربعین 📸در سالروز مشروطه توفیق شد قبر میرزای نائینی در حرم حضرت امیر ع را زیارت کنم؛ تنبیه الامه او برای آنها که سیاست را عمیق تر از خبرهای روزنامه-مجازی پیگیرند متن بسیار خوبی است.( دوسال پیش اینجا برای جمعی از دوستان ارائه دادم) آنچه او در تنبیه الامه گفت بعدا با ادبیات متفاوتی توسط متفکران و انقلاب ما طرح شد و در قانون اساسی اشراب شد. 🔻اگر چه ما به لحاظ تاریخی در آن برهه جانب شیخ فضل‌الله را می‌گیریم اما به لحاظ اندیشه ای انقلاب و نظام سیاسی ما مرهون اندیشه میرزای نائینی است. مسأله آزادی، جمهوریت، پارلمان و...را با نگاهی که او طرح کرد در دستور کار ما قرار گرفت و تحقق یافت. البته با همه شاخ و برگ هایی که پیدا شده مسأله های بنیادین جامعه ایران همچنان مسائل مشروطه است از این جهت بازخوانی مشروطه و اندیشه متفکرانش بسیار لازم است. ✍ #محمدامین_رضایی @m_amin_rezai