🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره۳۴۸۰۶
⁉️ باسلاموخداقوت استادیک سوال ودرخواست داشتم سوالم اینه چجوری استاداخلاق واستاد راه پیداکنم؟ استاداخلاقی داشتم که متاسفانه بنا به دلایلی ازحضورشون محروم شدم،،،ازوقتی ایشون رفتن احساس میکنم ازمعنویت دورشدم ومثل قبل نیستم،چیکارکنم؟؟خیلی ناراحتم بابت این موضوع. درخواستم اینه میشه یک نکته ای بگین وبنده رو به کلامی زیبا مهمان کنین؟ سخت محتاج دعای خیرتون هستم🙏 التماس دعا
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جمله مشهور آیت الله بهجت نظر کنید که میفرمایند: «علم تو، استاد توست» رجوع شود به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت«رحمه الله»» که روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark . موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/34806
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره۳۴۸۰۷
⁉️ پیام شما: سلام و عرض ادب و ارزوی سلامتی خدمت استاد عزیز ممنون می شم نظر حضرتعالی رو در مورد متن زیر بدونم. با تشکر ❓سوال: اگر از نظر خداوند یک مسلمان واقعاً پاک با یک مسيحی واقعاً پاک یا بودایی واقعاً پاک تفاوت نداشته باشد، پس تفاوت دستورات این ادیان برای چيست؟ پاسخ: 🔹پيشفرض این سؤال گویا این است که مثلاً نماز خواندن، به این نحو خاص که در اسلام هست، انسان را به مقصد می رساند اما به نحو دیگری نه. اما مخّ دین اعمال باطنی است نه اعمال ظاهری و در اعمال باطنی بين ادیان تفاوتی نيست. 🔹نماز و روزه و دیگر اعمال ظاهری نيستند که ما را به خدا می رسانند به تعبير حضرت علی (ع) «فراوانند کسانی که روزه می گيرند اما از روزه فقط گرسنگی و تشنگی می فهمند و فراوانند آنها که شب زنده داری می کنند اما از آن فقط خستگی و ضعف نصيبشان می شود.» 🔹در تمام این اعمال ظاهری آنچه مهم است باطن است، وگرنه فيزیک اعمال یک منافق با یک مسلمان واقعی که فرقی ندارد. آنچه در ادیان متفاوت است ظاهر اعمال است، باطن اعمال متفاوت نيست. یعنی باطن نماز که عرض راز و نياز است در ادیان متفاوت نيست. حال اگر ظاهر نمازم بسيار هم آراسته باشد اما از این باطن تهی باشد، به هيچ جا نرسيده ام
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه ادیان توحیدی راههایی هستند به سوی خداوند و هرکس در هر دینی که باشد اگر مزه توحیدی آن دین را در جان خود بچشد، توحیدِ دیگر ادیان را هم تصدیق میکند و در همین رابطه در قرآن داریم:لکِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ ۚ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَٰئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا»(162/ نساء) ملاحظه میکنید که بحث در مورد علمای اهل کتاب است که در عین حال ایمان به توحید و دیانتی دارند که برای حضرت محمد«صلواتاللهعلیهوآله» نازل شده. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/34807
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
📚 #معرفی_کتاب
⬅️ #رمضان
🌸"رمضان دريچه رؤيت"
سير الی الله در سايهی جوع، صوم و ماه رمضان
🔮نویسنده: استاد اصغر طاهرزاده
📝فهرست مطالب
✅جلسه اول روزه، مسير فنای فیالله
✅جلسه دوم راههای استفاده بيشتر از ماه رمضان
✅جلسه سوم ورع،گوهر اصلي ماه رمضان
✅جلسه چهارم ماه ميهمانی در قلم اعلا و لوح محفوظ
✅جلسه پنجم رمضان دريچه رؤيت
✅جلسه ششم توحيد و شديدترين روزه
🔻دانلود کتاب
🌐https://lobolmizan.ir/book/259
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
رمضان دریچه رؤیت.طاهرزاده...مطالعاتی.pdf
حجم:
1.55M
📚 #معرفی_کتاب
⬅️ #رمضان
🌸"رمضان دريچه رؤيت"
سير الی الله در سايهی جوع، صوم و ماه رمضان
🔮نویسنده: استاد اصغر طاهرزاده
🔻دانلود نُسخ اندروید ومتنی کتاب
🌐https://lobolmizan.ir/book/259
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
📚 #معرفی_کتاب
⬅️ #رمضان
🌸"رمضان دريچه رؤيت"
سير الی الله در سايهی جوع، صوم و ماه رمضان
🔮نویسنده: استاد اصغر طاهرزاده
🔻
گروه فرهنگي الميزان
✅باسمه تعالي
1- کتاب «رمضان دريچه رؤيت» با رويكرد سیر الی الله در سایهی جوع، صوم و ماه رمضان، حاصل سلسلهی مباحث استاد طاهرزاده جهت آمادگی روح انسان در راستای اُنس قلب با انوار الهی است. این کتاب در صدد است ما را متذکر راههایی نماید که میتوانیم از حاکمیت نفس امّاره رها شویم.
ابتدا به نحوهی وجود انسان در عالم میپردازد که آیا انسان در ذات خود چنین استعدادی را دارد که بتواند با حقایق عالَم اَعلا ارتباط پیدا کند، اگر میتواند چگونه باید عمل کند تا آن ارتباط برقرار شود؟ روشن میکند با توجه به جایگاه و وسعت نفس ناطقهی انسان، انسان موجودی است بالاتر از بدن مادی و مقصد تمام دستورات دین و تکلیفهای الهی بر این اساس است که انسان در صحنهی عمل از خودِ برتر و جنبهی معنوی و روحانی خود غافل نشود وگرنه قالب زندگی میماند و قلب آن میرود و بر این مبنا جایگاه «جوع» و «صوم» را مشخص مینماید. هنر این نوشتار آن است که ابتدا بین «جوع» و «صوم» و «ماه رمضان» تفکیک قائل شده تا خواننده بتواند از هرکدام بهرهی لازم را نصیب خود بنماید.
✅2- کتاب متذکر این نکته است که حقایق، پدیدههای نوری عالم هستند که به جهت نحوهی وجودیِ برتری که دارند همواره در تجلیاند و لذا اگر انسان بتواند حجابهای بین خود و آنها را کنار بزند جان او تحت تأثیر تجلیات نور آن حقایق قرار میگیرد و از کمالات مخصوصی که هر حقیقتی با خود دارد بهرهمند میشود. سپس به این نکته میپردازد که روزهداری از موضوعاتی است که اگر در زندگی انسانها جای خود را باز کند موجب میشود تا آنچه عقل فهمید، دل احساس کند.
✅3- سخنران محترم بر این نکته تأکید دارد که اگر کسی زیبایی زندگی را در گرسنگی ندید هنوز سالک نیست و نمیتواند حرکت به سوی مسیری را شروع کند که به مقصد متعالی جان او راه دارد و نشان میدهد آنهایی که به جایی رسیدهاند تمام عمر با گرسنگی مأنوس بودهاند، آنها غذا نمیخوردند که سیر شوند، غذا میخوردند که برای ادامهی بندگی، قوّت بگیرند. میگوید: امیرالمؤمنین یکی از خصوصیات شیعیان را آن میدانند که به جهت روزهداری شکمهایشان به پشتشان چسبیده است. و خداوند نیز به رسول خودمیفرماید: «يَا مُحَمَّدُ مَا أَبْغَضْتُ وِعَاءً قَطُّ كَبُغْضِي بَطْناً مَلْآنا» اى محمّد! من هرگز ظرفى را مانند شكمِ پر دشمن نداشتهام.
✅4- از جمله نکات مهمی که کتاب با خوانندهی خود در میان میگذارد این نکته است که وقتی در زندگیِ انسان رجوعِ به «جوع» شروع شد و برکات آن معلوم گشت، انسان به دنبال زیباترین و کاملترین شکلِ جوع خواهد بود و لذا از خود میپرسد مرز جواب به میلهایش کجاست و چگونه باید بر ميلها حاکم شود و در این مسیر متوجه «صوم» میشود که شکل مدیریتشدهی جوع در ذیل شریعت الهی است و وقتی خواست در پرتو صوم به بالاترین منازل معنویت برسد به «ماه رمضان» دل میبندند که حضرتسجاد مشخصهی آن ماه را داشتن محرّمات فراوان میدانند و ميفرمايند: «جَعَل لَهُ مِنَ الْحُرُماتِ الْمَوْفُورَةِ و الْفَضائِلِ الْمَشْهُورَةِ» خداوند براي آن ماه محرّمات فراوان و فضايل مورد توجهي قرار داد و بر این مبنا مشتاقانِ صعود به عالم اعلا احترام خاصی برای ماه رمضان قائلاند.
✅5- معلوم است که وقتي امیال نفس امّاره به میان آمد، ما از ارتباط با عالم بیکرانهی معنویت محروم ميشويم. حال اگر بفهميم چگونه نفس امّاره، منبعِ بزرگي از شعف و مهرباني و رحمت، يعني ارتباط با خدا را از ما ميگيرد، متوجه میشویم با جدّیت تمام باید مسئلهمان را با نفس امّاره حل کنیم. زیرا «نزد اهل دل آشکار است که نیل به جایگاه بلند معنویت ممکن نیست مگر با ریاضتهای روحی و عقلی و با اندیشههای مقدس قلبی، پس از آنکه جان آدمی از پلیدیهای عالم طبیعت، پاک و پاکیزه شود» و روزه مرحلهی پاککردن پلیدیهای طبیعت را از جان آدمی به عهده دارد. و با اين نگاه شما در این کتاب إنشاءالله مقصد روزهداری را خواهید شناخت و مقصد ما نیز در ارائهی این کتاب به خوانندگان جز این نیست به امید آنکه بذری باشد در زمین مستعد جان روزه داران.
🌐https://lobolmizan.ir/book/259
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
📚 #معرفی_کتاب
⬅️ #رمضان
🌸"رمضان دريچه رؤيت"
سير الی الله در سايهی جوع، صوم و ماه رمضان
🔮نویسنده: استاد اصغر طاهرزاده
🔻مقدمه استاد
✅باسمه تعالي
بنده نکاتی را به عنوان مقدمه عرض میکنم به امید آنکه عزیزان بتوانند اصل آن نکات را در کتاب دنبال بفرمایند.
✅1- ازآنجایی که ما باید خود را برای ابدیت بسازیم لازم میآید راهکارهای مخصوصی را دنبال کنیم که صرفاً به بدن و جسم نظر ندارند و با «جوع» و «صوم» راهکار عبور از حاکمیت بدن و پرورشیافتن در حیاتی متعالیتر از حیات دنیایی را میتوان شروع کرد.
✅2- حاکمیت امیال بدن بر انسان، از جمله موانع «لِی مَعَ الله»بودنِ بشر و صاحب «وقت»شدن است. با «جوع» و «صوم» است که این موانع برطرف میشود و معراج انسان شروع میگردد زیرا:
برگشاده روح بالا بالها
تن زده اندر زمین چنگالها
✅3- «جوع» و «صوم» از آن نوع درمانهایی است که درد عشق را درمان میکند و بُعد را به قرب تبدیل مینماید و انسان در راستای رجوع به «جوع» و «صوم» به خود میگوید:
فکر بهبودِ خود ای دل ز ره دیگر کن
درد عاشق نشود بِهْ ز مداوای حکیم
✅4- حاکمیت بر بدن، انسان را از دنیا آزاد میکند و زهد در دنیا را که از جملهی بهترین عبادات است به انسان برمیگرداند تا انسان بر فراز دنیا از تنگنای زندگی آزاد گردد و از سنگهایی که با پرخوری همواره بر پاهای پرواز خود میبندد نجات یابد. زیرا به ما گفتهاند:
مکن کاری که بر پا سنگت آیو
جهان با این فراخی تنگت آیو
✅5- انسان روزهدار با روزهداری، عهد قدیم خود با خدا را تجدید میکند و با ظهور این عهد بقیهی عهدها نیز ظهور خواهند کرد و به همین جهت رسول خدا فرمودند: «لکل شیئ بابٌ و باب العبادة الصوم» با روزهداری دیگر عبادات نیز رونق میگیرند و استوار میشوند.
✅6- روزهداری امید نجات از بحرانهای اخلاقی را در انسان تقویت میکند و انسان میفهمد حدّ بشر تنها آن اندازهای نیست که جسمِ انسان به انسان تحمیل میکند.
✅7- خردمندان، عملزده نیستند هرچند تنها عملی، عمل است که خردمندان انجام دهند. روزه آن نوع عملِ خردمندانهای است که با یک نوع بیعملی همراه است ولی بیکاری و تنبلی را به همراه نمیآورد.
✅8- از آنجایی که دلبستگی به حق در ذات انسان نهفته است، اگر دلبستگی به بدن بخواهد دلبستگیِ ما را نسبت به حق تحت تأثیر خود قرار دهد وظیفه داریم با «جوع» و «صوم» آن عهد ذاتی را تازه کنیم و به خود آییم و ناخود را خود نپنداریم.
✅9- وقتی پذیرفتیم هرگز نباید تسلیم زندگی سرد و منجمد دنیا شویم و زندگی را تنها در برآوردن حوائج بدن محدود کنیم، از طریق «جوع» و «صوم»، چشم دل را به افقهای بلند معنویت میدوزیم تا مفتخر به دیدار انوارِ آشنایی شویم که از جنس جان است و نه از جنس تن. در این حال درست است که تنهائیم ولی احساس غربت نمیکنیم. گفت:
وصال حق ز خلقیّت جدایی است
ز خود بیگانه گشتن آشنایی است
چو ممکن گَرد امکان بر فشاند
بهجز واجب دگر چیزی نماند
✅10- نجات از همان جایی میآید که خطر از آنجا آمد یعنی با گرفتارشدن در لذّات بدنی، با روزمرّگی ها و تنگناهای زندگیِ دنیایی روبرو می شویم و با آزادشدن از لذات بدنی از طریق «جوع» و «صوم»، نجات را در همان جایی جستجو خواهیم کرد که خطر از آنجا آمد.
این شما و این کتابی که میخواهد نجات را از همان جایی جستجو کند که خطر نیز در آنجا قرار دارد.
🌐https://lobolmizan.ir/book/259
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره۳۴۸۰۸
⁉️ بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم تشنگی ام مرا از پای درآورده، نمیدانم دنبال کدام می ناب باشم، نمیدانم می حافظ مرا سیراب میگرداند یا سید علی یا آقا روح الله. نمیدانم حرف شهید بهشتی حرف من است یا شهید مطهری از عمق جانم بر می آید. نمیدانم شاگردی علامه طباطبایی را در پی گیرم یا پشت درِ خانه علامه حسن زاده بنشینم. عمر کوتاه است و فهم نیز. در پی این و آن میگردم شاید که سیراب گردم، اما آخر میبینم که باید دنبال خود بگردم. اما کو!؟ اما چه!؟ اما کجا!؟ اما تا کی!؟
✅ باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «رهروِ راهی که راه و رهرو و مقصد، خودی» همه آن بزرگانی که نام بردید در خودتان حاضرند، از آن جهت که همه آنها از چشمه انسانیت کامل یعنی حضرت مولای متقیان علی«علیهالسلام» نوشیدهاند و آن شدند که شدند. به انسانیت کلّ که نوعی یگانگی با خودتان دارد، نظر کنید تا در خود، وسعت یابید و در آن صورت نسبت به سایر انسانها نیز دغدغهمند خواهید بود تا آن جایی که آن حضرت میفرمایند چگونه آرام گیرند در حالیکه در حوزه حاکمیت ایشان شکمی گرسنه و یا جگری تشنه باشد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/34808
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره۳۴۸۰۹
⁉️سلام وقتتون بخیر استاد من یه چند وقتیه که احساس میکنم ایمانمو نسبت به خدا از دست دادم میدونم که دنیایی که با این نظم ساخته شده حتما ناظمی داره کلی دلیل هم دارم که خدا وجود داره ولی نمیدونم هر موقعی که دارم به خدا فکر میکنم احساس میکنم ایمانی بهش ندارم و این خیلی آزارم میده.من نماز میخونم الانم روزه ام ولی نمیدونم چرا به همچین چیزایی فکر میکنم. ازتون خواهش میکنم راهنماییم کنید ممنونم ازتون
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: این خود، در جای خود مژدهای است تا متوجه باشید با آن ایمانِ دیروزین، امکان حضور در این تاریخ ممکن نیست و در همین رابطه خداوند میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا». پیشنهاد میشود در این رابطه به نکاتی که کاربر محترم سؤال شماره 34811 مطرح فرمودهاند رجوع فرمایید. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/34809
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره۳۴۸۱۰
⁉️سلام بر حضرت استاد بزرگوار، الحمدلله امروز مباحثی مطرح شد که اگر در آن تعمق و یک مطالعه داشت بسیار زیبا میشود با بشر امروزی که تشنه ایمان لبریز از عشق یا کفر بی انتها هست برخورد کرد خب بصورت کلی فهمیدیم با در نظر گرفتن آن افقی که سوره حمد امام رحمةالله علیه میده باید پیش رفت ولی میخواهم بیشتر راهنمایی کنی، افرادی که در این باب سخنانی دارند مورد تایید شما و عرایضی که مرتبط است با این مطلب کدام اند، مثلا رویکرد بنده با پسرخاله ام که متاسفانه در حال حاضر دین را برنانه ای مفید برای زندگی مورد رضایت نمیداند این است که بیرون میرویم، حتی جاهایی که اوضاع حجاب در آنجا خوب نیست مثل چهارباغ و سی و سه پل میرویم و یک چیزی هم میخوریم و خاطره سازی و البته محبت سازی میکنیم ولی خب واقعیتش آهی در بساط ندارم که براش خیلی چیزارو اعم از سیاسی و دینی توضیح بدم مثلا بهش میگم که این دین میتونه انسان را به زندگی مورد رضایت و آرامش برسونه ولی میگه خب خدا باید اول یک نمونه به من بده و یک نشانه به من بده تا من مطمئن بیام یعنی عناد نداره و اگر من مجهز به ادله بودم در کنار محبت میتونستم خیلی کارها کنم خلاصه هرمطلبی که قابل استفاده است در این زمینه را لطفا راهنمایی کنید، البته من فقط خودم نیستم و از جواب این سوال افرادی رو که نیازمند این مطلب باشند رو هم بهرهمند میکنم مثل والدین همین پسرخاله ام، امروز به آنها گفتم صحبت و معاشرت و تعامل با این نسل یک سری اصول ساده میخواد که امید است یاد بگیریم اما آنها چیست، درضمن حقیر خیلی روی تبیین دین به این بیانی که شما داشتین تاکید دارم مثلا در بحث حجاب متوجه شدم که شما هرچه سعی کردید بفرمایید این باید انتخاب شود و نه اجبار برخی فکر کردن که حالا جامعه با این روش به چه فساد هایی کشیده میشود غافل از اینکه اگر معنا بدیم به زن امروزی دیگر نه تنها حجاب را انتخاب میکند بلکه تبلیغ نیز میکند، حقیر خیلی نیازمندم که این نگاه باز شما را داشته باشم که خد اقلش در رفتار ها با افراد مختلف مخصوصا در مواجهه با برخی فعل های حرام از نظر شرعی حرص نخورم و راه درست را پیش بگیرم، ببخشید وقت گرفتم
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان نسبت به انسانیتی که باید داشته باشد حساس شود، به نمونهای از انسانیت که حضرت محمد«صلواتاللهعلیهوآله» میباشند؛ نظر خواهد کرد و مییابد چه اندازه میتواند با خود به خوبی زندگی کند و اینجا است که جامعهای انسانی شکل میگیرد. زمانه، زمانهای است که انسانها باید متوجه شوند اگر جواب ابعاد معنوی خود را از طریق دین الهی ندهند، گرفتار انواع پوچیها میشوند و در این صورت باید خود را ملامت کنند. عرایضی در این رابطه در مصاحبهای که با مجله «سوره» شد، پیش آمد. امید است مفید افتد.
https://eitaa.com/matalebevijeh/12424 موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/34810
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
🌸استاداصغرطاهرزاده
💠سوال شماره۳۴۸۱۱
💠مأمن قدسی ماه مبارک رمضان و بازگشت انسان به «خود»
⁉️سلام علیکم و رضوانه: امیدوارم همهی ما در حضور سفرهی توحیدی ماه مبارک رمضان از بهترین بهرههای معنوی بهرهمند شویم و این حضور توحیدی را به صحنهی اجتماعی زندگی خود وارد کنیم. باز هم به خاطر اطالهی کلام و تصدیع وقت جناب حضرتتان و همچنین کاربران و عزیزانی که این وجیزهی ناچیز را مطالعه میکنند و وقت میگذارند؛ باشد که این نوشته باب فتحی باشد برای سخنانی در افق آیندهی تاریخی پیش رویی که بس شگفت و بس عظیم و بس متحیر العقول خواهد بود.
بسم الله الرّحمنّ الرحیم
ماه مبارک رمضان و مأوای انس انسانِ این تاریخ آمد.
آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید
دست بدار از طعام مائده جان رسید
جان ز قطیعت برست دست طبیعت ببست
قلب ضلالت شكست لشكر ایمان رسید
لشكر والعادیات دست به یغما نهاد
ز آتش والموریات نفس به افغان رسید
البقره راست بود موسی عمران نمود
مرده از او زنده شد چونك به قربان رسید
روزه چو قربان ماست زندگی جان ماست
تن همه قربان كنیم جان چو به مهمان رسید
صبر چو ابریی است خوش حكمت بارد از او
زانك چنین ماه صبر بود كه قرآن رسید
نفس چو محتاج شد روح به معراج شد
چون در زندان شكست جان بر جانان رسید
پرده ظلمت درید دل به فلك برپرید
چون ز ملك بود دل باز بدیشان رسید
زود از این چاه تن دست بزن در رسن
بر سر چاه آب گو یوسف كنعان رسید
عیسی چو از خر برست گشت دعایش قبول
دست بشو كز فلك مائده و خوان رسید
دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو
آن سخن و لقمه جو كان به خموشان رسید
و انسان در میان سرگشتگی و آوارگیِ عصر حیرت و بیعالمی، با ماهی روبهرو شده است که شبهایش هزاران هزار برابر شبهای دیگر است و روزهایش صد مقابل بیش، و اگر نمیبود این ماه مبارک تا انسان در آن حاضر شود، دنیا بستری برای عروج انسان به ساحت کمال نمی بود. ماه مبارک رمضان؛ بازگشت به مبدأ انسانی است که زندگی را از نقطهی آغازینش پی بگیرد. ماهی پر شکوه و رحمتی بیمنتهی برای یاری انسانی که سر در آخور خیالات و توهّمات برساختهی جهانی است که بریده از ساحت ملکوت قدس، انسان را میشناسد. انسانها برای عبور از عالم خیالِ هرزهی دنیا، راهی جز ماه مبارک رمضان ندارند. این ماه، راهِ تربیتِ خیال هرزهگردی است که تخیلات مدرنیته او را در ارادههای بیمعنا تحریک میکند و دائم در خیالات سردرگم و متحیّر است، گاهی با خیالی خوش است و گاهی از خیالی ناخوش. بعضاً آنچنان ضربات این خیالات سنیگین است که انسان تن به گرگی میدهد و انسانیت را قربانی توهّمات پوچی میکند که سرابی است تهی، و این انسان است که در تشنگیِ این سراب، داد سر میدهد که: منم که هیچم!!! امروز انسان در راهی قدم گذاشته که انتهای آن بنبست است، اما غبارِ وَهمآلود و خیالانگیزِ عیش و نوش آن، او را از دیدن انتهای مسیرِ پیش رویش محروم کرده است و اکثر نالههای بشر امروز نالهای است که از کاردِ به استخوان رسیدهی پوچیاش حکایت میکند. از نرسیدنهایی که رسیدنی نبود! و از خواستنیهایی که خواستنی نبود! و از لذّتهایی که لذیذ نبود! و از ارادههایی که جز خستگی چیزی نداشت!!
علامه حسن زاده آملی(رضواناللهعلیه) در «رساله انسان در عرف عرفان» سخنی را به میان آوردهاند که خوب است به میان آید. اساساً امروز بهترین فرصتی است که بهترین و نابترین معارف را میشود با انسانها در میان گذاشت و اگر این معارف به تاریخ ما حاضر نشوند قطعاً فردای سختی در برابر پوچی زندگی، بشری داریم که دستش از همه جا کوتاه است و راهی پیش روی آیندهی زندگی انسانیِ خود نمییابد، اینچنین انسانی را یأس زمانه و جورِ بیمعنایی از پا در میآورد و سرمای بیتاریخی از او سلبِ هویت میکند و از انسان بردهای میسازد تا در مناسبات عالم مدرن و توهّماتِ نظام استکبار تن به زندگی دهد تا بمیرد و کیفیت زندگیاش را قربانی کمیّتهای مناسبات اندیشهی خودبنیادِ لیبرالیسم کند؛ و اینجاست که ما باید بدانیم با انسانی روبرو هستیم که ظرفیت وسعت حضور در «فردایی برتر» را دارد که اگر آن «فردا» را پیش روی او حاضر نکنیم، چارهای جز حضور در دلِ بیمعنایی برای او نگذاشتیم(البته سخن در این مظلب فراوان است). اما آنچه علامه حسنزاده میفرمایند:
«این است که قوه خیال در انسان مبدأ و ابتدای تحریکات انسان است. و این قوه از آن جهت که به بدن نزدیکتر است و این قوه است که صورتگری میکند در انسان، یعنی صورتی به وِزان آنچه که اندیشیده و در این قوه نقش پذیرفته است، همین صورتهایی که برای خود بافته موجب انفعالات بدن و حرکات او میگردد.
لذا قوهی خیال را مبدأ اول و قوهی عاقله را مبدأ ثانی حرکات بدن گویند. چنانکه در اطفال که هنوز به عقل نرسیدهاند به خوبی مشهود و معلوم است. مبدأ اول تحریک بدن آنها به قوهی خیال و خواستههای خیالیه است و همین قوه مبدأ تحریک بدن حیوانات نیز هست.»
«از خیالی صلحشان و وز خیالی جنگشان/ وز خیالی فخرشان و وز خیالی ننگشان». یعنی بسیاری از اموری که امروز بشر جدید گرفتار آن است برخاسته از خیال است، نه برخاسته از روح و عقل و معنا، و این چنین است که بنیاد غرب مدرن را بایست بر اساس خیال منتظم دانست نه روح و عقل و معنا، و انسان در آن عالم سر و کارش در انتخاب و ارادهی زندگی جز در صورتهای حسی و خیالی و محسوس نیست و دائم در جنگ است تا زندگیِ بهتری را تصویر کند و بسازد، اما غالباً ناکام میماند، نه غالباً، بلکه بگو همه.
خلق اطفالاند جز مست خدا نیست بالغ جز رهیده از هوا
جنگ خلقان همچو جنگ کودکان جمله بیمعنی و بیمغز و مهان
آری! ماه مبارک رمضان محل بازگشت انسان به بنیاد معنایی خویش است تا خود را از تحریک خیالهای سرابیِ دنیا برهاند و آزاد کند و بار عامی که از رحمت حق در این ماه جاری و ساری است خبر از پیوستگی «مُلک» و «ملکوت» میدهد. خبرِ معنایافتنِ انسان و بنیادبخشی به بشری که هویتاش در تحت توهّمات عالم مدرن مسلوبالحیثیت شده است و در یک جبر تاریخی ناچار از ارادههای مخالف با فطرت انسانی خویش گشته و از فعلیتهای کمالی بسیار محروم مانده است و در میانهی مکر و لیلِ زمانهی تاریخی به دنبال راه آزادی خود از این اسارت مدرن میگردد و کجا بهتر از مأمن فدسی «ماه مبارک رمضان» تا دوباره انسان را با خودش روبرو کند و از حجاب اومانیسم پرده بردارد و چهرهی دلربایِ یار دیرین را به او بنماید تا او خود را نشسته در مقابل حقیقت بیابد. «بنازم به بزم محبّت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند».
خلاصه آنکه «ماه مبارک رمضان» جبران گذشتهی انسانی است که از درد خویش به دنبال مرهم میگردد. دردِ لا علاجی که تنها چارهاش «انس انسان است با حقیقت» و با «اصلِ اصیلِ جاودانهاش» با آن بُعد ملکوتی و انسانیاش، با آن صورت خداییاش. این انس و خلوت در دل ظلمت زمانه را ماه مبارک رحمت و مغفرت رمضان است که پیش پای انسان نهاده است و ما باید راه متذکرشدن به این حقیقت را به انسان این تاریخ بیابیم و راه گفتگوی سخن از چنین حقیقتی را پیدا کنیم، و گرنه بشر امروز بیش از هر زمانهی دیگری طالب سخنان متعالی است، چرا که گوشش از سخنانِ کم عمق خسته شده است و دنبال سخنانِ نو میگردد. و «ماه مبارک رمضان» بزرگترین بستر برای سخنان نو و عمیق و معارفی بس سترگ برای راهیابی انسان به باطن حقیقتی است که سالهاست در طلب آن کو به کو عالم را سیاحت کرده است و مکاتب را زیر و رو.
بلی! باید راهِ سخن با وجه قدسی انسانها را یافت. باید با انسانِ امروز سخن گفت اما از ساحت دیگر. باید به گفتگو نشست، اما با فهم مناسباتی که او را در خیال درگیر کرده است. باید راه آزادی او را از چنگال خیالات رنگارنگ پیدا کرد و عقل قدسی را به صحنه آورد؛ و این خودْ باب گفتگوست که چگونه؟ راهش از جمله راههایی است که سهلِ ممتنع است، سهل است؛ چرا که با انسانی سخن خواهیم گفت که در ابعاد درونیاش با فطرتی توحیدی آشناست، و ممتنع است از آن جهت که با انسانی روبرو هستیم که عالم مدرن در تار و پود زندگیاش و در صحنههای اجتماعی و ساحت خیال او چمبره زده است و او را در وادی حیرتِ ارادههای نامعلوم تحریک میکند. بنابراین بایست تأمّل کرد و با این انسان در این تاریخ به گفتگو نشست تا آرامآرام «عقلی» را به صحنه آورد که زینتآرایِ مجلس خیالش شود.
آری! میتوان از این وجه به حضور در «ماه مبارک رمضان» متوجه شد و انسان را به دعوت در این ضیافت فرا خواند، آنهم چیزی فراتر از یک عبادت و تکلیف شرعیِ صِرف، بلکه راهی برای یافتن معنا و حضوری در ساحت انس با برترین صورت از انسان و تعیّنی فراتر از جنس تعیّن مادی، و همآغوشی در عالمی که انسانِ گشوده از زمانه و جنسیت و زمان در بودناش، آن بودنی که نمود و ظهور خداوند است در تاریخ، و انسان دیگر خود را در حصار دست و پاگیر مناسبات عالم محدود نمیبیند. فلذا در این صورت هرچه که باشد و هرکه باشد، در هر جای عالم خود را صورتی از لطف ظهور حق در این عالم مییابد و در انس و یگانکی با حق زندگی می کند.(البته قبول دارم که در سخن اجمالی است که نیازمند تفصیل در گفتگو است، اما بابی است در اشارت به آن تفصیل).
آدمی امروز بیش از هر روز دیگری در تاریخ، به این ماه مبارک نیاز دارد. به این افقِ گشودهی آسمان در این زمانِ رمضان محتاج است. به این فرصتِ بازگشت از نکبت زمانه به دامن لطف و رحمت خداوندی نیازمند است. آنچنانی که در دعای افتتاح حضرت مهدی(روحیفداه) میفرمایند:
اللّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَغَيْبَةَ وَ لِيِّنا ، وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا، وَشِدَّةَ الْفِتَنِ بِنا، وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا، فَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ ، وَأَعِنَّا عَلىٰ ذٰلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ، وَبِضُرٍّ تَكْشِفُهُ، وَنَصْرٍ تُعِزُّهُ، وَسُلْطانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ، وَرَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُناها، وَعافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُناها، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.»
خدایا، از نبود پیامبرمان که درودهای تو بر او و خاندانش، و از ناپیدایی مولایمان و بسیاری دشمنانمان و کمیِ نفراتمان و سختی فتنههائی که گریبانگیر ما شده و از جریان زمان بر زیانمان به درگاه تو شکایت میآوریم، بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را در برابر همه این امور یاری فرما، به گشایشی از سوی خود که زود برسانی، و بدحالی که آن را برطرف کنی، و پیروزی با عزّت که آن را برایمان قرار دهی، و سلطنت حقی که آشکارش فرمایی، و به رحمتی که از سویت ما را فراگیرد، و به سلامتی کاملی که از سویت ما را بپوشاند، ای مهربانترین مهربانان.
میشود در جزءجزءِ عبارتهای این فراز، سخنها گفت و راه انسان را برای ورود به رحمتی که امروز به آن پشت کرده را، یافت. اما سخن در آن قسمتی است که میفرمایند: «و تظاهر الزمان علینا»، تظاهر زمانْ امروز، انسان را از وجه ملکوتی جانش غافل کرده است و انسان بیش از آنکه با دیگری دشمن باشد، دشمنِ خویش گشته و از خود فراری است در عین آنکه راهِ آرامشش یافتِ «خود» است. عجب از این زمانه! و عجب از این انسان! که «از آنی میگریزد که باید بدان رجوع کند». سکرات عالم مدرنیته را جز با تنبهات ماه مبارک رمضان نمیتوان برطرف کرد. وحشت قبری که عالمِ غرب بر سر انسانِ این تاریخ آورده است جز با انس «ماه مبارک رمضان» نمیتوان به سرور مبدل کرد. باید به راهی اندیشید که ورای مکر و لیل نهار انس جان انسان شود و بدون آنکه بخواهیم او را نصیحت کنیم فقط راه را پیش رویش حاضر کنیم، آنگاه انسان خود را در میان غربِ توهّمات و خیالات و شرقی که با انقلاب اسلامی به میان آمده است دست به انتخابی فوق زمانه خواهد زد و اینجاست که انتخاب معنا پیدا میکند که یا در زیر تظاهر زمانه و فشارهای هوسِ عالم خیالات و مکری که ناخواسته به تظاهر زمان گرفتار آن شده است، باز هم خود را در زیر تابوت حاج قاسم پیدا میکند؛ یا آنکه رسماً تظاهر زمان را میپذیرد و در کنار علی کریمیها و علینژادها قرار میگیرد!
بنابراین رسالت تاریخی امروز ما این است که شروق طلوع انقلاب اسلامی را به گوش بشر برسانیم تا انسان آزادانه دست به انتخابهای سخت و دشوار تاریخ بزند و جبههی تمدنی خود را بیابد و در آن حاضر شود، یا در وجهِ یمینی خویش با حاج قاسمها دم خور خواهد شد، و یا در وجهِ یساری خود در کنار بیبیسی به تحلیل میپردازد. «ماه مبارک رمضان» همان راه ورود به وجه یمینیِ بشر است تا در عین شدت فتنهها و تظاهر زمان و لرزههای هوی و هوس و جراحتهای خیالات تحریکآمیز باز هم به آیندهی عبور از این فتنهها و تظاهرات میاندیشد و صبر تاریخی را معنا میبخشد و استقامت را هویت بنیادی عبور از این پسلرزهها و لرزههای زلزله آخرالزمانی که به زندگی بشر افتاده، میبیند و «ماه مبارک رمضان» دقیقاً در باطن خویش، همین زندگی را به بشر هدیه میدهد، زندگیای ورای تظاهر زمانه و حضور در ساحتی برتر از مکر «لیل و نهار».
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: «جانا سخن از زبان ما میگویی». چه اندازه با تمام وجود با سخنان جنابعالی همراه هستم. چه آنجایی که میفرمایید: «ماه مبارک رمضان، مأمنی قدسی است تا انسانها دوباره با «خود» روبرو شوند و در معنای «خود» تجدید نظر کنند» و چه آنجایی که میفرمایید: «انسانها باید در این زمانه با وجوه قدسی خود به گفتگو بنشینند تا از چنگال خیالات رنگارنگ این دوران رهایی یابند». حقیقتاً اگر ماه مبارک رمضان در زندگی ما نبود و ما در آن حاضر نمیشدیم، چه میشد؟!! تصور میشود ابداً نمیدانیم بر آنانی که از این ماه الهی بهرهمند نیستند، چه بر آنها میگذرد؟! آنجایی که میفرمایید: «آدمیان امروز بیش از هر روز دیگری در این تاریخ به ماه مبارک رمضان نیاز دارند»؛ همه حرفی است که بنده در شرح غزل شماره 123 به همراه جناب حافظ با دوستان در میان گذاشتم.
آری! ماه مبارک رمضان، همان راه ورود به وجهِ یمینیِ انسان است تا قدمقدم خود را به سوی وجوهی از انسانیت جلو ببرد که گویا خود را پرتویی از حضور مولای حیّ و حاضرش در عالَم احساس کند و نهتنها معنی حضور آن حضرت را در عالم درک کند، بلکه حتی سایههای حضور آن حضرت را در انقلاب اسلامی و در ولیّ امرِ امروزین مسلمین احساس نماید. و این بزرگترین هدیهای است که در این ماه نصیب هرکس خواهد شد، إنشاءالله.موفق باشید.