eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.7هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
837 ویدیو
213 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 ب) نمونه‌هایی از حملات سکاها در اعصار پس از کوروش 1⃣ اسناد تاریخی ثابت می‌کند که تجاوزات با روی کار آمدن به پایان نرسید و پس از او نیز ادامه یافت. در ادامه به چند نمونه از این حملات اشاره می‌کنیم: 👈 یکی از این موارد به دورهٔ بازمی‌گردد. چنان‌که در کتیبه بیستون نگاشته شده، داریوش جهت دفع شرّ سکاها به مملکت آنان لشکرکشی نمود. 👈 شدّت حملات سکاها به‌حدّی بود که دو تن از پادشاهان اشکانی (مهرداد اول و فرهاد دوم) در جنگ با آن‌ها کشته شدند و این قوم را به جای خود نشاند. 👈 در زمان قراردادی بین ایران و روم منعقد شد و دولت روم متعهد شد سالیانه مبلغی به دولت ایران برای نگاه‌داشتن پادگان‌های قوی در دربند داریال قفقاز بپردازد تا از تجاوزات مردمان شمالی به حدود ایران و روم جلوگیری شود. 👈 در زمان سلطنت از سلسله ساسانیان نیز هجوم قبایل هون، که از معبر داریال پیش آمدند، شاه را وادار کرد که به دفع مهاجمین پرداخته و آنان را مغلوب کند، ولی ده سال بعد یک قوم دیگر از اقوام هون موسوم به سابیر به ارمنستان و آسیای صغیر تاختند. 2⃣ این مثال‌ها حاکی‌است که اقوام مهاجم هم‌چون و حملات خود را در سال‌های پس از کوروش نیز ادامه دادند. جالب‌تر آن‌که بسیاری از این حملات از همان صورت پذیرفت! که با آیهٔ ٩٧ سورهٔ کهف [یأجوج و مأجوج نه قادر بودند از آن بالا روند و نه می‌توانستند نقبی در آن ایجاد کنند] هم‌خوانی ندارد! لذا اگر همان بود، می‌بایست مهاجمین را در پسِ خود محبوس داشته، مانع تجاوزات آنان می‌گردید، در حالی‌که چنین نشد!! 3⃣ از همهٔ این‌ها گذشته، بسیاری از گزارش‌های تاریخی حاکی از آن است که خودِ کوروش نیز در جنگی کشته شد که برای تأدیب سکاها و رفع تهاجمات آنان به وقوع پیوست و لذا خود او نیز ظاهراً قربانی حملات این قوم گردید و این موضوع تطبیقِ با را ناممکن می‌سازد!! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💎 علامه طباطبایی و مشکل سدّ ذوالقرنین 1⃣ در ادامهٔ مباحث پیشین لازم به ذکر است که (ره) نیز ضمن اذعان به قطع نشدن هجوم اقوام مهاجم در اعصار پس از کوروش، تفسیر جدیدی را از آیات مربوط به ارائه نموده‌اند تا ناکارآمدی موانعی هم‌چون را در جلوگیری از تجاوزات اقوام شمالی توجیه نمایند. 2⃣ بر کسی پوشیده نیست که سدّی که به تصریح آیات قرآن، در ساخت آن از آهن و مس استفاده شده، از زمان تاکنون استوار و پابرجا باقی‌مانده و مانع حملات مهاجمین باشد و تنها در زمان آمدن وعدهٔ الهی یا همان ویران گردد، در میان آثار باستانی موجود یافت نمی‌شود. 3⃣ به‌همین دلیل علامه طباطبایی که تلویحاً نظریهٔ را پذیرفته و قائل‌اند که در میان شخصیت‌های تاریخی، مطابقت بیشتری با ذوالقرنین دارد، تلاش نموده‌اند که اشکالاتی را که در مبحث سد ذوالقرنین به نظریهٔ ابوالکلام وارد است به‌نحوی تصحیح نمایند. 4⃣ بخشی از سخنان علامه که به این موضوع اختصاص دارد بدین شرح است: ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ مقایسهٔ اعتقادات و سیرهٔ ذوالقرنین و کوروش 1⃣ یکی از مهم‌ترین معیارهای تطابق یا عدم تطابق شخصیت‌های تاریخی با ، اعتقادات و سیرهٔ عملی این شخصیت‌ها است. برای مثلاً بسیاری از محققین را به‌دلیل اعتقادات شرک‌آمیز و قتل و غارت‌هایی که انجام داده، مصداق ذوالقرنین ندانسته‌اند. از سوی دیگر به‌دلیل آن‌که مورد مدح قرار گرفته، از سوی برخی از اندیشمندان و در صدر آنان ابوالکلام آزاد، مابازاء تاریخی ذوالقرنین تلقّی شده است. 2⃣ جناب معتقدات و خصایل اخلاقی کوروش را در کتاب خود بررسی کرده و با ارائه شواهدی، کوروش را فردی مؤمن و متخلّق به اخلاق الهی دانسته و کوشیده تا منش و مسلک کوروش و ذوالقرنین را یکسان جلوه دهد. 3⃣ ما برای دست‌یابی به نتیجه‌ای صحیح در خصوص اعتقادات و مسلک با دو دسته از گزارش‌های تاریخی متفاوت روبه‌رو هستیم: 👈 برخی از منابع، کوروش را مورد ستایش قلمداد نموده و شبان یا راعی خداوند می‌خوانند؛ لذا عده‌ای کوروش را مؤیّد به تأییدات الهی دانسته‌اند. 👈 گروهی از گزارش‌ها نیز او را خادم خدای بزرک بابل دانسته و سخن از تعظیم او در برابر رب‌الارباب بابلیان به میان می‌آورند. 🔹 از سوی دیگر، مذهب و عقاید شخصی کوروش کبیر نیز محل بحث است: 👈 برخی او را پیرو آیین و گروهی او را دانسته‌اند. 4⃣ جناب ابوالکلام به سیاق رویّه‌ای که عمدتاً از آن تبعیت نموده‌اند، توجهی به تعارضات تاریخی نداشته و تنها به شرح قولی که مطلوبشان بوده است پرداخته‌اند!! لیکن راه صحیح برای فردی که در طلب است، بررسی تعارضات و ارائه دلیل برای اخذ یک قول و ردّ اقوال دیگر است. 5⃣ بر این اساس، در ادامه ابتدا موضع ابوالکلام آزاد در رابطه با تبیین شده و ادلّهٔ ایشان مبنی بر یکسان بودن معتقدات و منش کوروش و ذوالقرنین ارائه می‌گردد. سپس مباحث اختلافی دربارهٔ بررسی خواهند شد تا نتیجه‌گیری مناسبی از این اقوال تاریخی متضاد حاصل شود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ آراء ابوالکلام دربارهٔ معتقدات کوروش (١) 1⃣ به‌سبب خدمتی که به حین تسخیر بابل انجام داده و موجبات بازگشت ایشان به موطنشان را فراهم آورد، در جای‌جای مورد ستایش‌های کم‌نظیری قرار گرفته است. لذا یکی از مسائلی که از سوی ابوالکلام به‌عنوان مستمسکی برای اثبات به خدای یکتا استفاده شده، فرازهایی از است. 2⃣ بنا به دیدگاه ابوالکلام، به‌سبب نخوت و غروری که داشته‌اند، محال بوده که لب به ستایش فردی بت‌پرست بگشایند!! لذا می‌بایست رابطهٔ نزدیکی میان و وجود داشته باشد! ایشان به‌رغم نبود مدرک تاریخی، حتی این احتمال را هم داده‌اند که پس از فتح بابل، به کوروش عرضه شده و کوروش به‌سبب آن‌که را موافق مذهب خود یافته، خدمات عظیمی را به این قوم ارائه نموده. 3⃣ جهت تبیین بحث، به چند نمونه از مدایحی که در رابطه با در بیان شده و جناب ابوالکلام بدان استناد نموده‌اند، اشاره می‌شود. در سِفر اشعیا آمده است: 👈 خدای نجات‌دهنده می‌فرماید… اورشلیم از نو بنا خواهد شد و شهرهای یهود مجدداً آبادان خواهد گردید، من خانه‌های ویران آن را برای بار دوم از نو بنا خواهم کرد… دربارهٔ می‌گویم که او برآورنده‌ی رضایت و خشنودی من است. 👈 خداوند در شأن خود، کوروش می‌فرماید: من دست او را گرفتم تا ملت‌ها را در حیطهٔ اقتدار او درآورم و از چنگ پادشاهان خون‌خوار نجات دهم، دروازه‌ها پشت سر هم بر روی او باز شد. آری، من همه‌جا با توام و همه‌جا تو را در راه راست راهنما خواهم بود. دروازه‌های آهنین شکسته و خزاین مدفون و گنج‌های پنهان به‌دست تو خواهد افتاد، همهٔ این کارها به‌دست تو خواهد شد، تا بدانی که من، که تو را به اسمت خوانده‌ام، می‌باشم. 👈 هان! نگاه کنید. من را فرا خواندم. من این مرد را که از سرزمین دور می‌آید و خشنودی مرا فراهم می‌کند، فرا خوانده‌ام. 4⃣ مشاهده می‌شود که سِفر اشعیا کوروش را مسیح و نجات‌دهندهٔ قلمداد نموده و از او با صفتِ «برآورندهٔ رضای خداوند» یاد می‌نماید. قسمت‌هایی از سِفر ارمیا نیز وعدهٔ از بابل و بازگشت به اوطانشان را داده است. بدیهی‌است کسی که این وعده را تحقّق داده کسی جز نبوده و این امر نشان از شأن کوروش نزد دارد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ آراء ابوالکلام دربارهٔ معتقدات کوروش (٢) 1⃣ مطلب دیگری که ابوالکلام به آن استناد نموده، «نوع برخورد کوروش با پادشاهان و ملل مغلوب» است. ایشان می‌نویسد: ✍ کوروش در جنگ [با لیدی] پیروز شد و معمولاً در آن زمان عاقبت ممالک مفتوحه ویرانی و قتل‌عام به‌دست فاتحین بود، اما مورّخین یونان هم می‌نویسند که چنین چیزی اتفاق نیفتاد، بلکه کوروش با کمال بزرگواری با مغلوبین رفتار کرد… مردم دنیا، از این جنگ دانستند که کوروش نه‌تنها یک فاتح نیرومند است بلکه یک معلم اخلاق نیز محسوب می‌شود و برخلاف روش‌های سلاطین و دولت‌های سابق، ادارهٔ امپراتوری بزرگ خود را بر اساس سیاست اخلاقی قرار داده است. 2⃣ ابوالکلام در ادامه در صدد اثبات بودن کوروش برآمده و اخلاق منحصر به‌فرد کوروش را نشأت گرفته از مذهب او دانسته است: ✍ این‌که زردشت قبل از کوروش ظهور کرده و یا معاصر با کوروش بوده مطلبی جداگانه است ولی این‌که کوروش پیرو دین زردشت بوده نمی‌توان شک کرد. درست است که شواهد تاریخی که مستقیماً ما را در آن‌چه گفتیم تأیید کند نداریم، ولی وقتی در آن‌چه قرائن تاریخی به ما می‌دهد، دقت کنیم، از قبول آن‌چه گفتیم گریزی نیست. 3⃣ ادله‌ای که ارائه گردید مبیّن نظرات جناب ابوالکلام در باب است. لازم به ذکر است که برخی از مواردی که ایشان بدان اشاره نموده و از آن در جهت اثبات موحّد بودنِ کوروش بهره گرفته‌اند، از مسلّمات تاریخ است؛ مانند از سوی کوروش و به آن قوم. لیکن بخشی از مطالب جناب ابوالکلام هم‌چون بودن کوروش قطعی نیست. 4⃣ به هر روی با بیان آراء ابوالکلام مشخص شد که پاره‌ای از گزارش‌های تاریخی حاکی از خدمات کوروش به یکی از ادیان ابراهیمی بوده و این امر سبب شده تا برخی از محققین، کوروش را فردی مؤمن و متعهد به اخلاق الهی قلمداد کنند. 5⃣ اما از سوی دیگر، دیگری نیز وجود دارند که نشان‌دهندهٔ تعظیم مشرکان و خدایانشان از سوی کوروش است. از این روی می‌بایست اسناد فوق‌الذکر را هم مورد بررسی قرار داده و بر این اساس قضاوت صحیح‌تری از معتقدات و منش حاصل نمود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ بررسی تطابق سفرهای ذوالقرنین و کوروش 1⃣ طبق نقل قرآن، ابتدا به مغرب‌الشمس و سپس به مطلع‌الشمس سفر نمود و نهایتاً به ناحیهٔ بین‌السّدین رسید. «جنگ کوروش با لیدیه» را مصداق «سفر ذوالقرنین به مغرب‌الشمس» و «جنگ کوروش با قبایل وحشی» در نواحی شرقی ایران را مصداق «سیر ذوالقرنین در مطلع‌الشمس» و «سفر کوروش به شمال ایران» جهت اصلاح حدود ممالک تابعه ماد را مصداق «سفر ذوالقرنین به ناحیه بین‌السّدین» دانسته است. 2⃣ برخلاف برداشت جناب ابوالکلام، اسناد تاریخی به ما می‌گویند که سفر به نواحی شمالی ایران، پیش از سایر جنگ‌های او بوده است و نه سوّمین حملهٔ او! اساساً کوروش باید قبل از انجام هرگونه اقدامی در جهت کشورگشایی، پایه‌های حکومت خود را مستحکم می‌نمود و فنون مملکت‌داری نیز بر این امر صحّه می‌گذارند. لذا تابع نمودن مناطقی که در قلمرو مادها قرار داشتند، از اولویّت بیشتری نسبت به لشکرکشی به سایر کشورها برخوردار بود. کوروش نیز همین رویّه را در پیش گرفت. 3⃣ نیز به‌عنوان تنها مورّخی که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی را نقل کرده، این لشکرکشی را پیش از جنگ با لیدیه و بابل دانسته است و ما دلیلی نداریم که در صحّت نوشته‌های گزنفون تشکیک نماییم. زیرا اولاً مدرک دیگری در این رابطه در دست نیست و ثانیاً در وقایعی چون فتح لیدیه و بابل که هم گزنفون و هم سایر مورّخین آن را نقل نموده‌اند، کلیّات مطالب و سیر وقوع حوادث تأثیرگذار، عمدتاً در نوشته‌های گزنفون مشابه دیگر مورّخین است. 4⃣ پذیرش این نکته که حملهٔ کوروش به نواحی شمالی پیش از لشکرکشیِ او به شرق و غرب بوده، به‌معنای قبولِ «عدم تطابق جنگ‌های کوروش با سفرهای سه‌گانه‌ی ذوالقرنین است». زیرا ذوالقرنین پس از سفر به مغرب‌الشمس و مطلع‌الشمس به بین‌السّدین رسید و سفری که منجر به بنا شدن سدّی توسط ذوالقرنین گردید، سفر سوّم او بوده است. 5⃣ این در حالی است که حتی اگر قول ابوالکلام مبنی بر انتساب به کوروش را صحیح دانسته و سد داریال را هم حائز ویژگی‌های سد ذوالقرنین بدانیم، باز هم این اشکال باقی است که کوروش در سفر خود سدّی را بنا نمود و ذوالقرنین در سفرش! و این شاهدی دیگر بر این مدعا است که با متفاوت است. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ دوران پهلوی، عصر طلائی یهودیان (١) 1⃣ ـ نویسنده یهودی ـ در خصوص نقش ، در شکوفایی،‌ عظمت و آزادی اقلیت می‌نویسد: ✍ «بدون ترديد جلوس رضاشاه کبیر بر تخت سلطنت ايران یکی از واقعيات تاریخی مهم اين کشور به‌شمار می‌رود. سلطنت اين پادشاه بزرگ، انقلاب عظیمی در بهبود وضع آزادی و آسایش پدید آورد و اگر گفته شود كه زمان رضاشاه کبیر برای یهودیان ايران نظير زمان و عصر فرزند او ، نظير عصر گرديد، راه اغراق نپيموده‌ايم. آزادی یهودیان ایران و اجرای كه در زمان رضاشاه کبیر بود و اجتماع پراکندگان در عصر محمدرضا شاه، اين دو نظر را تأیید و تقویت می‌کند. ملت ايران و خصوصاً یهودیان ایران، دِین بزرگی نسبت به این شاهنشاه عظیم‌الشأن دارند... در عصر فرخنده رضاشاه کبیر در اثر آزادی یهودیان و امنیت و آسایش کشور و توسعه بازرگانی، نه فقط عده‌ کثیری از مسلمانان ثروتمند گرديدند بلكه عده‌ای از نيز متمکن شدند. پولدارها و حتی عده کثیری از طبقه متوسط از محله‌های ، خارج و در خیابان‌های جدیدالتأسیسِ تهران ساختمان‌ها [ايجاد] كرده، در آبادی شهر و آسایش خود افزوده، از طرف ديگر چون پایتخت رو به توسعه بود و مقررات بازرگانی حضور تجّار را در تهران اجباری كرد، جمعیت زيادی از یهودیان شهرستان‌ها خصوصاً و متوجه تهران شدند و بدین ترتیب عدهٔ یهودیان پایتخت كه در اواخر [دوران] ناصرالدین [شاه] به ٣هزار نفر می‌رسید، در اواخر سلطنت رضاشاه کبیر قریب ٢٠هزار نفر گرديدند.» 📚 منبع: سازمان‌های یهودی و صهیونیستی در ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، پاییز ١٣٨١، صص ۵٧-۵٨، به‌نقل از: حبیب لوی، ج ۳، صص ٩۵٩،٩۶١،٩۶۴ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ تقویم یهودی، مبنای تاریخ شاهنشاهی (٢) 1⃣ در سال ۱۹۶۱، اسرائیلی‌ها تصمیم گرفتند تا به‌منظور یادبود آزادی و رهایی از اسارتش در بابل! کنگره‌ای برگزار نمایند. تاریخ‌نویسان و شرق‌شناسان ایرانی هم به این اجلاس دعوت شدند. 2⃣ مشاور فرهنگی دربار که از گرایش‌های جاه‌طلبانهٔ شاه مطلع بود، [از شاه] درخواست ملاقات کرد. در این ملاقات، تاریخ‌شناس معروفی نیز او را همراهی می‌کرد و نظریهٔ زیر را ارائه نمود: 3⃣👈 «به‌جای آن‌که بگذاریم اسرائیلی‌ها این بزرگداشت را منحصر به آزادی از بابل، نمایند، چرا تأکید را بر ارزش‌های والای ، شاه هخامنشی قرار ندهیم و به سلطنت رسیدن او را به‌عنوان یکی از زمان‌های پرعظمت جلوه ندهیم، تا به این ترتیب نشان دهیم که در ایران منشأی اصلی و تاریخی دارد؟!» 4⃣ این پیشنهاد به نظر شاه خیلی جالب آمد. 5⃣ در آن زمان، بر اساس محاسبهٔ ، سال ۵۳۹ قبل از میلاد به‌عنوان مبدأ، با سال ۱۹۶۱م. (۱۳۴۰ش) جمع شده و رقم ۲۵۰۰ به دست آمده بود. 6⃣ بعضی دیگر عقیده دارند که چون کانون‌های مزبور موفق به برگزاری جشن‌ها در سال ۱۳۴۰ش. (۱۹۶۱م.) نشدند، لذا ده سال بعد یعنی سال ١٣۵٠ش. (۱۹۷۱م.) به برپایی این مراسم اقدام کردند. 7⃣ بر این اساس، آنها سال ۱۹۷۱م. (۱۳۵۰ش) را با سال ۵۲۹ قبل از میلاد، که تقریباً همزمان با آغاز پادشاهی بود جمع و رقم ۲۵۰۰ را به دست دادند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ تغییر مبدأ تقویم شمسی از هجری به شاهنشاهی (١) 1⃣ گرایش‌های ناسیونالیستی داشت. از آنجا که یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های ناسیونالیسم، است، تصمیماتی در این زمینه اتخاذ شد. یکی از این اقدامات، تغییر تقویم هجری شمسی به بود. 2⃣ حکومت پهلوی در تغییر مبدأ تقویم، با استفاده از نمادهای باستان‌گرایانه یک نماد اسلامی را کنار گذاشت. این تغییر دفعتاً ایجاد نشد بلکه زمینه‌هایی داشت که از سال‌ها قبل شروع شده بود. پیشنهاد این تغییر توسط دربار مطرح و با استقبال محمدرضاشاه روبه‌رو گشت. 3⃣ در سال ١٣٣۶ش اسرائیلی‌ها تصمیم گرفتند به‌منظور آزادی از اسارتشان در بابل توسط ، کنگره‌ای با شرکت تاریخ‌دانان در سال ١٣۴٠ش برگزار نمایند. 4⃣ [یهودی‌تبار] مشاور فرهنگی شاه به‌همراه تاریخ‌شناس معروف (که به احتمال زیاد [یهودی‌تبار] باشد) پیشنهادی به شاه ارائه کردند مبنی بر این‌که به‌جای آن‌که اسرائیلی‌ها این بزرگداشت را برگزار کنند، خود ما با تأکید بر ارزش‌های والای ، به سلطنت رسیدن او را جشن بگیریم تا نشان دهیم که در ایران منشأ اصیل و تاریخی دارد. 5⃣ شجاع‌الدین شفا یکی از روشنفکران تولیدکنندهٔ نماد و هم‌چنین مهم‌ترین مشوّق شاه در برگزاری این جشن بود. او معتقد بود: 👈 «این جشن باعث شد تا همگان متوجه شوند که دوران انحطاط و حقارت ایران برای همیشه به پایان رسیده است.» 6⃣ به این‌ترتیب فکر برگزاری جشن‌های ٢۵٠٠ساله شاهنشاهی در ذهن باستان‌گرای خطور کرد. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ آیا کوروش کبیر هخامنشی بود؟ 💥 نگاهی به استدلال‌های دنیل تی. پاتس دربارهٔ تبارِ غیرایرانیِ کوروش 1️⃣ استاد باستان‌شناسی و تاریخ در دانشگاه نیویورک در مقاله‌ای با عنوان «کوروش کبیر و پادشاهی انشان» که در سال ۲۰۰۵ در کتاب «زایش پرژن امپایر» منتشر شده یافته‌های جدیدی را درخصوص پرشیا، هخامنشیان و کوروش کبیر مطرح کرده است که دانش موروثی ما را در این زمینه به چالش می‌کشد. 2️⃣ پاتس در این مقاله بر کوروش دوم یا تمرکز می‌کند. در از او با عناوین فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه انشان، نوادهٔ کوروش، و نتیجهٔ چیش‌پیش نام برده شده است. آن‌چه برای پاتس اهمیت دارد این تأکید بر در منشور است. 3️⃣ از دید پاتس منابع بابلی فقط به سرزمین انشان ارجاع می‌دهند و هیچ‌گاه آن را همچون قلمروی پرژن تلقّی نکرده‌اند. کوروش و خانوادهٔ او نیز هیچ‌گاه هخامنشی نامیده نشده‌اند. هم‌چنان که کوروش نیز هرگز خودش را شاهِ پرژنِ انشان ننامید، بلکه صرفاً خودش را می‌نامید. انشان، همان‌طور که ‌می‌دانیم نام شهری عیلامی ـ و نه پرژن ـ بوده است. 4️⃣ در انتها پاتس اضافه می‌کند که آنچه ما امروز آن را می‌نامیم در واقع یک امپراتوری انشانی بوده که کوروش شاه انشان آن را پایه‌گذاری کرده است. 5️⃣ بر همین اساس، اگر قلمرو پادشاهی‌ای که کوروش آن را گستراند، قلمرویی انشانی بوده، آن‌گاه روی‌کارآمدنِ پس از مرگ کمبوجیه پسر کوروش را باید ی پرژن‌ها علیه انشانی‌ها تلقّی کرد که خاندان پرژنِ به سرکردگی داریوش را به‌جای خاندان انشانی کوروش می‌نشاند. 6️⃣ پس حکمرانی داریوش، بیان‌گرِ آغاز یا پرژن است، در حالی‌که نشانگرِ استیلای دولت انشانی است. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡ آیا کوروش همان ذوالقرنین قرآن است؟ 1⃣ نام کتاب ارزشمندی است که توسط محقّق ارجمند آقای به رشتهٔ تحریر درآمده است. 2⃣ محقّقِ متتبّعِ این اثر، با این‌که از ورود به جنجال‌های سال‌های اخیر پیرامون شخصیت تاریخی (که بیش از آن‌که صبغهٔ علمی داشته باشد، گرفتار نزاع‌های بی‌حاصل سیاسی، مذهبی و نژادی شده است) پرهیز دارد، اما از این جهت که کوروش یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های تاریخی است که ممکن است مصداق ذوالقرنین باشد، چاره‌ای از ورود در این بحث نداشته که: «آیا ذوالقرنین قرآنی همان کوروش هخامنشی است یا خیر؟». 3⃣ نویسنده با حفظ ادب و احترام و رعایت متدهای علمیِ تحقیق و ضمن تأکید بر نکات مثبتِ شخصیت و اذعان به برتری او بر بسیاری از فاتحان و کشورگشایانِ خون‌ریز و بی‌رحمِ تاریخ، تلاش کرده است تا تطابق یا عدم تطابق با را در «بخش اول» کتاب خویش بررسی کند، و الحق در این کار موفق بوده است. 4⃣ طبق بررسی‌های ما، این تحقیقِ ارزشمند، تکلیفِ بحثِ «ذوالقرنین بودن یا نبودنِ کوروش بزرگ» را کاملاً مشخص کرده و با مطالعهٔ آن برای انسانِ محقّق و مُنصِف جای هیچ‌گونه شبهه‌ای باقی نمی‌ماند. 5⃣ در پایان، لازم می‌دانیم تشکّر خود را از این محقّق بزرگوار که بدون هیچ چشم‌داشتی اجازهٔ انتشار این بخش از کتاب خویش را در سایت اندیشکدهٔ مطالعات یهود دادند، ابراز نموده و شما همراهان عزیز را به مطالعهٔ این مباحث ارزشمند در سایت اندیشکده دعوت می‌نمائیم. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
🕎 شباهت موقعیت یهودیان ایران در دو دوره! ✍️ برای یهودیان ایران که حتی مشروطیت نتوانسته بود تغییری در وضع وخیم آن‌ها ایجاد نماید، سلطنت این پادشاه بزرگ [رضاخان] انقلاب عظیمی در بهبود وضع آزادی و آسایش یهودیان ایران پدید آورد و اگر گفته شود که زمان برای یهودیان ایران نظیر زمان و عصر فرزند او ، نظیر عصر گردید، راه اغراق نپیموده‌ایم. آزادی یهودیان ایران و اجرای اعلامیهٔ بالفور که در زمان رضاشاه کبیر بود و اجتماع پراکندگان در عصر محمدرضا شاه، این دو نظر را تقویت و تأیید می‌کند. 📚 دکتر حبیب لوی، تاریخ یهود ایران، جلد سوم، کتاب هفتم، فصل نهم، ص٩۶١و٩۶٢، ذیل عنوان: عصر فرخندهٔ رضاشاه پهلوی کبیر! 💥 بیشتر بدانیم: 1️⃣ زوایای پیدا و پنهان اعلامیهٔ بالفور و حوادث مقارن با آن در ایران 👉 https://jscenter.ir/slave-jews/israel/21441 2️⃣ پروژهٔ عقاب و راکفلر در خدمت پهلوی 👉 https://jscenter.ir/slave-jews/pahlavi/12259 3️⃣ روچیلدها و سلطنت پهلوی 👉 https://jscenter.ir/slave-jews/pahlavi/11508 4️⃣ حبیب لوی دندان‌پزشک رضاخان 👉 https://jscenter.ir/slave-jews/pahlavi/1639 ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter