#ضیافت_دل گوینده: حدیث انصاری زاده نویسنده: الهام فرح بخش تولید شده در استودیو جریان #دعای_روز_سیزدهم 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱

‌🧊 من و معلم سردم ماه مبارک رسید. من مثل همیشه توی فکر برنامه‌ریزی برای روزه‌ها و افطاری‌ها بودم؛ یک دفعه حقیقت تلخی رو کشف کردم: یخچال من آماده‌تر از خودم برای ماه رمضان بود! آخه چی بگم ؟ قفسه‌هاش پر بود از مواد غذایی مرتب و آماده؛ گوشت‌ها بسته‌بندی‌شده، سبزی‌ها پاک‌کرده و حتی چند بسته خرما که من هفته‌ها قبل با ذوق و شوق خریده بودم. در حالی که خودم چی؟ نه‌تنها حس ‌و حال مناسبی نداشتم، بلکه تازه یادم افتاد سه تا بچه قد و نیم‌قد دارم که نیاز به برنامه‌ریزی و هماهنگی دارن! از همان صبح اول، ماجرا شروع شد. کوچیکه دنبال خوراکی بود و نمی‌فهمید چرا مامانش از صبح تا افطار چیزی نمی‌خوره. وسطی، برای کارهای مدرسه کمک می‌خواست و بزرگه هم تقلا می‌کرد با برنامه‌های آنلاینش کنار بیاد. و من؟ مثل کِشتی توی طوفان فقط دور خودم می‌چرخیدم و سعی می‌کردم اوضاع رو مدیریت کنم. اما یه لحظه مکث کردم. گفتم: بسم‌الله! حالا که یخچال آماده است، چرا من آماده نباشم؟ شروع کردم به دوباره تنظیم کردن ذهنم. به خودم گفتم این ماه برای تمرینه، برای دل آرام کردن، نه استرس داشتن. با کمک یخچال آماده و برنامه‌ریزی ساده، افطاری‌ها یکی یکی آماده شد. بچه‌ها با شادی همکاری کردن،هرچند وسطش بیشتر از اینکه کمک کنن، مشغول بازی بودن. و من هم کم‌کم حس کردم دارم به ماه مبارک نزدیک می‌شم، با همه زیباییهاش. آماده بودن فقط توی خرید یا کارهای خونه نیست. این دل آدمه که باید آماده باشه؛ و گاهی یخچال می‌تونه به آدم یاد بده چطور شروع کنه! #جام_رمضان_جریان #روایت ‌ ‌ ✍مریم ادبی(از مخاطبین کانال جریان) 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.

و اکنون چهاردهمین روز از مهمانی بزرگ توست. قدیم‌ترها جشن‌ها را چندروزه برگزار می‌کردند تا خود را به آفریننده‌شان شبیه‌تر نشان دهند و سخاوتمندی‌شان را که شأن آن‌ها بود به رخ بکشند. آری آن‌ها از تو آموختند که رسمِ دیرینه‌ات بوده این مهمانی؛ و نه چند روز بلکه یک ماهِ کامل... ای خدایِ مهربانِ من مرا از غرق شدن در لغزش‌های این دنیای پست مصون دار؛ و به‌گونه‌ای نباشد که من هدف پستی‌ها قرار گیرم. این روزها با آدم‌هایی مواجه می‌شوم که بیشتر معنای این مناجات را درک می‌کنم. گاهی مواقع بی‌آنکه بخواهی در تیررس رنج‌ها قرار می‌گیری و دیگران را هم به‌سبب رنج‌هایت آزرده می‌سازی. ای خدایِ عزیز من مرا از بدی‌ها و بدی رساندن‌ها در امان دار و سبب خیر و نیکی قرار ده. آمین ✍مطهره ناطق

#ضیافت_دل گوینده: حدیث انصاری زاده نویسنده: مطهره ناطق تولید شده در استودیو جریان #دعای_روز_چهاردهم 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱

«بهار رمضان به بلوغ می‌رسد بهار طبیعت در چند قدمی ماست جای بهار ظهور خالیست... کاش همین روزها برسد از کوچه پس کوچه‌های دلتنگی و انتظار را به کتاب‌های تاریخ بسپارد... کاش...🤲» #لحظه_نگاشت 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱

گرگیعان نیمه ماه رمضان، ماه ضیافت خدا، فرا رسیده و به شب و روز مبارکی که میلاد امام حسن (علیه‌السلام) در آن است، رسیدیم. این روز، در تمام کشور با شادی و سرور جشن گرفته می‌شود، اما مردم جنوب ایران، از خوزستان تا بوشهر و هرمزگان، این شب را به شکلی متفاوت و ویژه جشن می‌گیرند. شبی که جشن کودکانه‌ای به نام گرگیعان برگزار می‌شود. این جشن و آیین از زمان پیامبر اسلام (صلى‌الله‌عليه‌وآله) ریشه گرفته است. در آن زمان، مردم مدینه به مناسبت تولد نخستین نوه پیامبر به خانه ایشان می‌رفتند و با تکرار کلمه قرة العین، شادی خود را از تولد امام حسن (ع) ابراز می‌کردند. این شادی مردم مدینه به تدریج به یک آیین در میان مردم عرب کشورهای مختلف تبدیل شد. کلمه قرة العین در زبان‌های محلی به قرقیعان و سپس به گرگیعان تغییر پیدا کرد. گرگیعان، یا همان قرقیعان، یک آیین سنتی و محبوب است که در میان شیعیان کشورهای عربی و مردم عرب استان‌های خوزستان، هرمزگان و بوشهر برگزار می‌شود. این جشن در شب نیمه رمضان، پس از افطار، توسط کودکان اجرا می‌شود. در شهریور ماه ۱۳۹۵، این مراسم به عنوان میراث معنوی مردم عرب ایران در فهرست ثبت ملی قرار گرفت. در برخی از شهرهای خوزستان مانند دزفول، این جشن با نام‌های ثوابه یا جوابه نیز شناخته می‌شود. در این شب، کودکان پس از افطار با پوشیدن لباس‌های محلی نو، مانند دشداشه برای پسران و عبا برای دختران، به خانه‌های مختلف می‌روند و عیدی و شیرینی می‌گیرند. این مراسم نه تنها یادآور میلاد امام حسن (ع) است، بلکه نمادی از شادی و محبت در دل ماه رمضان و در میان مردم این سرزمین‌های گرم و پرشور به شمار می‌آید. #گرگیعان #امام_حسن‌علیه‌السلام #آیین ✍سیده الهام موسوی

🌷شعرخوانی آقای محمد رسولی که رهبر انقلاب پس از آن گفتند: «هر بیتش یک آفرین داشت!» 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱

ستایش خدای راست که برای بندگانش ماهی به ضیافت برگزید و برای ماه منازلی مقدر نمود. دست سالکان خویش را گرفت و منزل به منزل آورد تا روز پانزدهم،تا نیمۀ راه. حال میهمانِ تو، به تو خو گرفته و مأنوس شده. «چشم» گفتن به دستوراتت به دهانش شیرین آمده، پا از گلیم دراز کرده و می‌گوید:«بارالها! بارالها به من طعم فرمان‌برداری‌ از خودت را بچشان؛ آنچنان که به خاشعانِ درگاهت چشاندی» . در لغتنامه‌ها نوشته‌اند خاشع یعنی کسی که المتواضع الله، بالقلبه و الجوارحه است.» یعنی که دستِ او، سرِ او ، پای او و چشم و گوشِ او، همه خداترس‌اند. آه که این بندۀ چه لقمه‌های بزرگی می‌خواهد که روزی‌اش کنی. مگر در این پانزده روز از مهمانی‌ات چقدر ظرف و ظرفیت او را وسعت دادی که اینگونه زیاده خواهی می‌کند؟ و سینه‌اش حالا مالامال از امیدِ به توست‌. پیش از شروعِ رمضانِ کریمِ تو، بنده کجا به خود امیدِ بازگشت داشت؟ تو خود او را به مهمانی فراخواندی، پای خوانِ هفت رنگ نشاندی و اکرام نمودی، آنقدر که گمان کند لایق انابت است، آنقدر که تصور کند :«چه خوب است اگر برگردم». و بیش از این حتی. دلش شرحه شرحه شود و سینه چاک و پابرهنه خودش را برساند به مخبتین و امیدبستگان حضرتت و کنار آن جمعیت برای خود جایی بازکند و فریاد زند:«ای که به هر وحشت‌زده‌ای امان می‌دهی، من از راه خود_از راهِ ترسناک خود_ برگشتم به سوی تو،الامان الامان» ✍نجمه اصغری نکاح