📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۷ بهمن ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۷ بهمن ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۷ بهمن ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
💠صداقت سیاسی امام خمینی
🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
1357.11.6
🔹امروز یکباره در اقامتگاه امام شایع شد که بختیار قرار است برای دیدار امام به پاریس بیاید گفتند قطبزاده نیز طی مصاحبهای با تلوزیون فرانسه اعلام کرده است که امام او را بدون اینکه استعفا دهد به حضور بپذیرد.
🔸امام طی مصاحبهای رسما اعلام کرد که بختیار را تا از سمت غیرقانونی خود استعفا ندهد و از جنایاتی که در دوران دولت غیرقانونی خود مرتکب شده است استغفار نکند به حضور نمیپذیرم.
🔹گفتند نقشهای از سوی قطبزاده و یزدی طرح شده بود که بختیار را با امید اینکه امام او را بدون استعفا به حضور میپذیرد به فرانسه بکشانند و آنگاه که او را در مقابل عمل انجام شده قرار دادند دور او را بگیرند و او را مجبور کنند که برای اینکه آبروریزی برای او به بار نیاید از سمت خود استعفا دهد و با امام ملاقات کند لیکن امام اهل خدعه حتی با دشمن نیست.
🔸این روزها علاوه بر اینکه تلفنهای مشکوک و تهدیدآمیز به دفتر امام در نوفللوشاتو میشود، چهرههای مرموز، غیرعادی و بهظاهر روانی نیز فراوان در محوطه اقامتگاه امام دیده میشوند. امروز جوانی که در محوطه باغ سیب ایستاده بود و به ظاهر ایرانی بود، هنگامی که یک نفر از اهالی نوفللوشاتو برای اظهار پشتیبانی از امام وارد باغ شد و با اطرافیان امام سرگرم گفتگو بود، این جوان به او نزدیک شد و سیلی محکمی به او زد و پا به فرار گذاشت. چند نفر همراه او دویدند نمیدانم توانستند او را دستگیر کنند یا نه.
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص294-293.
🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻حمایتهای نافرجام یزدی و قطبزاده از منافقین
🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
1357.11.7
🔹گفتند سرکرده منافقین #مسعود_رجوی و همدستهای او به اصطلاح پیام پشتیبانی از امام فرستادهاند و قطبزاده و یزدی و دیگر دار و دسته «نهضت آزادی» تلاش زیادی کردند که امام را بر آن دارند که به پیام آنان پاسخ دهد، لیکن موفق نشدهاند.
🔸امام پس از نماز مغرب و عشا چند لحظهای در جمع نمازگزاران نشستند یکی از حاضران پرسید:«شنیدهام شاه میخواهد به ایران برگردد، در این مورد نظر شما چیست؟» امام پاسخ داد:«شاه سابق اگر میتوانست برگردد چرا رفت! او دیگر جرأت نمیکند به ایران بیاید.» یک دانشجوی لبنانی پرسید:«انقلاب شما محدود به ایران است یا همه کشورهای اسلامی را در برمیگیرد؟» امام پاسخ داد:«ان شاء الله با آشنایی همه مسلمانان در کشورهای اسلامی به وظایف دینیشان انقلاب اسلامی جهانی میشود.»
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص295-294.
🇮🇷 @IRANeMOASER
💢مخالفت قاطع امام با ملاقات با بختیار
🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
1357.11.8
🔹از مهدیشهر دار و دسته #هژبر_یزدانی با دفتر امام در نوفللوشاتو تماس گرفتند و از من خواستند که وساطت کنم نامبرده از زندان آزاد شود. گفتند او به اسلام گرویده و مسلمان است. گفتم گناه هژبر یزدانی تنها این نیست که وابسته به فرقه بهاییت بوده است بلکه جرمهای دیگری هم دارد. اکنون لیستی جلوی من است که یک قلم از پولهایی که از ایران خارج کرده است پانصد میلیون تومان است. علاوه بر این گزارشی در دست است که نامبرده مبالغ هنگفتی به رژیم صهیونیستی کمک کرده است. گفتند دروغ است، گفتم دروغ و راست آن باید در دادگاه محرز شود.
🔸در سخنرانی که امام پس از نماز ظهر و عصر داشتند صریحا اعلام کردند که #بختیار را در صورتی میپذیرم که اولا از مقام غیرقانونی خود استعفا کند و ثانیا از خیانتهای خود توبه کند. از مردم ایران نیز خواستند به مبارزه ادامه دهند و مراقب توطئهها باشند.
🔹امام همین مطالب را درباره بختیار در مصاحبه با خبرنگارها نیز بازگو کرد.
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص295.
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #اطلاعات ۹ بهمن ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #کیهان ۹ بهمن ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی
📌 روزنامه #جمهوری_اسلامی ۹ بهمن ۱۳۶۱
🇮🇷 @IRANeMOASER
💠استقبال تاریخی مردم پیش از ورود امام
🖊یادداشت روزانه مورخ خبیر انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی
1357.11.9
🔹از تهران خبر میرسد که هجوم مردم از شهرستانها به تهران برای استقبال از امام بهحدی ترافیک را سنگین کرده است که وسایل نقلیه نمیتوانند وارد تهران شوند و ناگزیر مسافرین را چند کیلومتر پیش از رسیدن به تهران پیاده میکنند.
🔸بهدنبال اعتصاب گسترده علما و دانشمندان در دانشگاه تهران و مبارزه خونینی که ملت ایران برای باز کردن فرودگاه مهرآباد تهران دنبال کردند، سرانجام بختیار را ناگزیر به عقبنشینی کرد. بختیار اعلام کرد که فرودگاه باز است و امام هروقت بخواهد میتواند به ایران بیاید منتهی دولت مسئول امنیت جانی او نخواهد بود.
🔹شرکت ایرفرانس برای پرواز بهسوی تهران 24 ساعت مهلت خواست تا اوضاع فرودگاه مهرآباد را مورد ارزیابی دقیق قرار دهد و بهایمنی آن اطمینان یابد.
منبع: فصلنامه تخصصی پانزده خرداد، شماره6، زمستان 1384، ص296-295.
🇮🇷 @IRANeMOASER
📌مصاحبه آیتالله العظمی خامنهای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363
🔻صفحه نخست
مصاحبه آیتالله العظمی خامنهای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363
🔹 خبرنگار: جناب آقاى خامنهاى شما در طول مبارزات خودتان قطعاً خاطرات بسیارى را دارید، از آن روزهایى که در #مشهد تشریف داشتید در #مسجد_کرامت بودید که مسجد کرامت خود نقطهاى براى حرکت بود در مشهد و همچنین در طول تاریخ مبارزات و تظاهرات مردمى و همچنین در روز ۲۲ بهمن. اولین سؤال و مطلبى که مىخواستم خدمتتان بگویم این است که اگر از آن روزها، روزهاى پر التهاب مشهد و یا تظاهرات خاطرهاى به نظرتان مىرسد بفرمایید.
حضرت آیتالله خامنهای:
بسماللهالرّحمنالرّحیم
🔹خیلى سؤال دشوارى است براى من و این بدان علت است که من از سال ۱۳۴۳ رفتم مشهد یعنى از قم برگشتم مشهد و در مشهد سکونت اختیار کردم تا سال ۱۳۵۷ که از مشهد خارج شدم. غیر از مدتهایى که حالا در بازداشت و یا تبعید و اینها مثلاً بودم بقیه اوقات را در مشهد گذراندم و تمام این دوران لبالب از خاطرههاى دوران انقلاب است براى من، یعنى شاید کمتر زمانى از آن) مدت ۱۳، ۱۴ سالهى اقامت من در مشهد را مىشود در ذهنم جستجو کنم و پیدا کنم که در او یک نشانى و ردپایى از مسائل انقلاب نباشد.
🔸البته مىدانید انقلاب در دورههاى مختلف یک حرکت را در حقیقت تعقیب مىکرد و این حرکت در زندگى ما و وضع ما در این ۱۳، ۱۴ سال هم همینطور مشهود بود یعنى من وقتى نگاه مىکنم مثلاً فرض کنید سال ۱۳۴۳ که رفتم مشهد براى سکونت را در نظر مىگیرم، یا قبل از آن، سال ۴۱ که شروع مبارزات بود و بعد ۴۲ که اوج اشتعال مبارزه بود در اول کار و زندانهایى که بازداشتهایى که مثلاً آن وقتها مىشد و اینها و بعد که در رابطه با قم بود همه اینها یعنى در سال ۴۱ و ۴۲ من طلبه قم بودم، اگر مشهد مىآمدم در رابطهى با قم کار داشتم و همچنین سال ۴۳. در این دوران مبارزه را و وضع خودم را در این مبارزه یکجور مىبینم بعد سال ۴۶، ۴۷، ۴۸ یک جور است، سال ۴۹ - ۵۰ یکجور است، از ۵۰ به بعد تا ۵۴ مثلاً، ۵۴ - ۵۵ یکجور است و ۵۵ و ۵۶ و ۵۷ هم باز یکجور است یعنى اینها یک تاریخى را تشکیل مىدهند یعنى یک سیرى را، یک مسیرى، یک روندى را به اصطلاح نشان مىدهند به انسان که یک جریانى است، به قول آنهایى که دلشان مىخواهد لغت فرنگى یک پروسهاى است که از اول تا آخر آدم نگاه مىکند، کاملاً مشخص است مراحلش چیه، از کجا شروع شده، چه جورى یک دوره به یک دوره تبدیل شده، آن روز ما نمىفهمیدیم حالا که داریم به پشت سرمان نگاه مىکنیم مىبینیم که داستانها بوده هر کدامش هم یک خاطرهاى دارد که خیلى مشکل است که انسان از بین این همه خاطره گوناگون و بعضى تلخ و بعضى شیرین در حین وقوع که البته الان همش شیرین است یعنى هر چه من نگاه مىکنم آن شدتها و تلخیها هم همه در کام من شیرین مىآید و اگر غیر از آن گذرانده بودم زندگى را، یقیناً براى من مایه تأسف بود و آن روز تلخ و شیرین و اینها همه جور آمیخته بود.
#ادامه_خاطرات:👇
صفحه دوم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8108
صفحه سوم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8109
صفحه چهارم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8110
صفحه پنجم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8111
صفحه ششم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8112
صفحه هفتم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8113
صفحه هشتم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8114
صفحه نهم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8115
صفحه دهم:
https://eitaa.com/iranemoaser/8116
🇮🇷 @IRANeMOASER
مصاحبه آیتالله العظمی خامنهای با شبکه دوم تلویزیون درباره خاطرات دوران مبارزات انقلاب اسلامی-سال1363
صفحه دوم
🔹اشاره کردید به مسجد کرامت بد نیست که حالا از این قسمت بگویم، من قبلاً در یک مسجد دیگرى به نام #مسجد_امام_حسن نماز مىخواندم و امام جماعت مسجدى بودم به نام مسجد امام حسن مجتبى که در نزدیک منزلمان بود و در یک خیابان نسبتاً خلوتى، تا یک حدودى هم دور افتادهاى خیلى هم دور افتاده نبود اما خیلى هم محل رفت و آمد جمعیت نبود، آنجا نماز را شروع کردم و مسجدى که براى اول بار من را دعوت کردند براى امام جماعت که همین مسجد باشد، به این شکل بود که یک اتاقکى بود از این اتاقى که الان شما توش نشستید کوچکتر و مستمعینش هم دو صف ۵، ۶ نفره، دو سه صف ۵، ۶ نفره از پیرمردها و آدمهاى متوسط آن حول و حوش مسجد بودند، یک باربر بود به نام ملا که نمىدانم حالا زنده است یا فوت شده.... بله یک ملا بود، یک قهوهچى بود آن نزدیک، یک شاگرد مکانیک بود، غالباً هم در سنین مسن یا متوسط، یک حاجى خیرى بود که مسجد را او ساخته بود، همسایه مسجد بود، یک عدهاى بودند در حدود مثلاً شاید ۲۰ نفر ۱۸ نفر بعد من که رفتم آنجا به مردم شب اول که نماز خواندیم پا شدم، دو سه شب که گذشته بود پا شدم رو کردم به مردم گفتم که با این چند شبى که ما با هم دور هم جمع شدیم یک حقى شما بر گردن من پیدا کردید یک حقى من بر گردن شما پیدا کردم. حق شما بر گردن من این است که من یک قدرى برایتان حرف بزنم و یک حدیثى چیزى برایتان بخوانم که شما گوش کنید. حق من هم بر گردن شما این است که شما آن حرفهاى من را گوش کنید و یاد بگیرید من حق خودم را عمل مىکنم شماها هم حاضرید حق خودتان را ادا کنید؟ خیلى خوششان آمد و گفتند آره.
🔸در طول مدت خیلى کمى این مسجد کوچولو پر شد به طورى که جا کم شد و همان حاجى همسایه مسجد همت کرد و از عقب مسجد یک مقدار را اضافه کرد و مسجد شد بزرگتر و در مدت شاید دو سه ماه آوازه این مسجد در مشهد به خصوص در میان جوانها پیچید به طورى که وقتى مسجد کرامت که مزینترین و بهترین و بزرگترین مسجد محله در مشهد محسوب مىشد ساخته شد و آراسته شد و کامل شد، بانى آن مسجد و کسبه دور و بر آن مسجد فکر کردند که مناسب هست که بیایند و بنده را که توى این مسجد پیش نماز بودم ببرند آنجا و در این صورت آن مسجد اجتماعى خواهد شد، همینجور هم شد، من را بردند آن مسجد و اجتماع خیلى زیادى شد که حالا شما مثل اینکه آنجا بودید و دیدید اجتماعات آن مسجد را و مبدأ واقعاً یک حرکت فکرى در بین قشرهاى متوسط شد.
🔹قبل از او با دانشجوها و اینها ما ارتباطات زیادى داشتیم، من کلاس داشتم کلاسهاى متعددى داشتم براى جوانها و دانشجوها و طلبهها و اینها لکن قشرهاى متوسط شهر و مردم کوچه و بازار که از مسائل انقلاب به خصوص مسائل بنیانى انقلاب چندان اطلاعى نداشتند و از سال ۴۲ که مسائل همهگیر بود چند سالى گذشته بود و مسائل فراموش شده بود، از مسجد کرامت مجدداً این فضاى انقلاب را حس کردند و یک تحولى در مشهد به وجود آوردند و البته مسجد کرامت خاطرات زیادى دارد از جمله آن خاطرات هم یکى این است که به من اطلاع دادند که از ساواک اعلام کردند که من حق دیگر ندارم بروم، بعد از مدتى که در آن مسجد چند ماهى هم بیشتر نشد که آن مسجد ما بهطور مرتب مىرفتیم، البته بعد از آن من در طول سالیان دراز ارتباط داشتم با آن مسجد لکن رفت و آمد مرتب من که ظهر بروم، نماز شب بروم، هم ظهر صحبت مىکردم، هم شب صحبت مىکردم خیلى پر کار آنجا کار مىکردیم و شاید در هفته ۶ شب در آن مسجد صحبت مىکردم و ۷ روز یعنى ۷ روز صحبت مىکردم و ۶ شب، اینجورى بود، روز و شب در آن مسجد صحبت بود بعد مردم هم زیاد مىآمدند. بههرحال ساواک تعطیل کرد و برگشتیم ما به مسجد امام حسن منتها دیگر مسجد امام حسن این دفعه گنجایش آن جماعتى که با من بودند را نداشت لذا بود که اهل محل و همان حاجى سابق الذکر که خدا انشاءاللَّه حفظش کند خیرش بدهد مرد خیر و خوبى بود، او همت کرد و یک مسجدى بزرگتر از مسجد کرامت در همان محله مسجد امام حسن بوجود آورد که الان آن مسجد هست مسجد نسبتاً بزرگ خوبى است.
🇮🇷 @IRANeMOASER